یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۳
باید داستانی بنویسیم که کودکان را به فکر وا دارد

سعید ناجی، عضو هیئت علمی و مدیرگروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی، معتقد است در فلسفه برای کودک مانند ژانرهای قبلی لازم نیست چیزی را حتما به کودکان بیاموزیم و سعی کنیم باورها و دیدگاه‌های ذهنی خود را به آن‌ها منتقل و تلقین کنیم بلکه باید داستانی بنویسیم که کودکان را به فکر وا دارد و به آنها یاد دهد که با هم گفت‌وگو کرده و تحقیق کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) فلسفه برای کودکان از مباحثی است که توجه به آن سبب افزایش شناخت، قدرت تفکر و ایجاد نگاه فلسفی در کودکان می‌شود و ضرورت توجه به آن در برنامه‌های آموزش و پرورش احساس می‌شود، این برنامه در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته و در دستور کار سیستم آموزش و پرورش گنجانده شده است. در این باره گفت‌وگویی داشته‌ایم با سعید ناجی، عضو هیئت علمی و مدیرگروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مدرس دوره‌های آموزش فلسفه برای کودکان، که در ادامه می‌خوانید.
 
فلسفه برای کودکان از مباحثی است که کمتر از 20 سال است در کشور ما مطرح شده؛ چه شد که به این بحث پیگیر پرداخته شد و مانند برخی موضوعات دیگر که مدتی مطرح می‌شوند و سپس به دست فراموشی سپرده می‌شوند، فراموش نشد و گسترش یافت؟
عنصر تفکر و گفت‌وگو از مباحث عمده‌ای است که این برنامه سعی دارد به مخاطبان آموزش دهد. این موضوعات از مهارت‌هایی محسوب می‌شود که در جامعه، فرهنگ، مدرسه و رسانه‌های ما مورد غفلت قرار گرفته است. البته این غفلت در همه کشورها کم‌وبیش دیده می‌شود. در سیستم آموزش و پرورش سراسر جهان و کشور ما بیشتر به آموزش خواندن و نوشتن در مرحله اول و علوم مختلف در مرحله بعد پرداخته می‌شود در حالی که آموزش تفکر و مهارت اجتماعی را فراموش کرده‌‌اند به همین دلیل است که می‌بینیم جهان به سمتی رفته که ارتباطات سالم از بین رفته است و در جوامع مختلف قدرت گفت‌وگو، تبادل نظر و مدیریت خوب در امور، چه شخصی و چه کلی کاهش یافته است. حتی زمانی که خودمان می‌خواهیم درباره موضوع خاصی تصمیم بگیریم نمی‌دانیم چگونه باید مراحل تفکر را پیش ببریم و به تصمیم درستی برسیم. در چنین شرایطی که ما قدرت تصمیم‌گیری درست نداریم رسانه‌ها وارد می‌شوند و به ما می‌گویند لازم نیست شما فکر کنید ما به جای شما فکر کردیم و تصمیم گرفتیم و به ما القا می‌کنند که فلان کالا بهتر است یا فلان تصمیم اصولی‌تر است. از سویی تفکر از عناصر سنت اسلامی است و در قرآن بسیار به تفکر و تأمل در امور تاکید شده است مثلا بیان می‌شود یک ساعت تفکر بهتر از چند سال عبادت است. به این معنی که خود انسان باید فکر کند، تصمیم بگیرد و درست انتخاب کند و مسئولیت زندگی‌اش را برعهده بگیرد و تفکر از لوازم مهم و اصولی زندگی و سنت اسلامی است.
تفکر در کل جوامع مهم است. یکی از لوازم انسانیت همین تفکر است. اگر خودمان یاد نگیریم تفکر کنیم به‌سرعت افراد دیگری وارد حوزه می‌شوند و برای ما انتخاب می‌کنند و افکار عمومی را به هر طرفی که دوست دارند پیش می‌برند. ولی اگر از کودکی، تفکر و اندیشیدن را به بچه‌ها بیاموزیم، آنها دیگر بدون تفکر، تسلیم رسانه‌ها و چیزهایی که می‌خواهند به آن‌ها القا کنند، نمی‌شوند. اگر کودک فکر کند که ممکن است آسیبی به او وارد شود دیگر به راحتی تسلیم نمی‌شود. در جوامع ما تک فکری عمومیت پیدا کرده است چون ما فراموش کرده‌ایم تفکر را از طریق رسانه‌های مختلف آموزش دهیم. برنامه فلسفه برای کودکان این مسئله را محور قرار داده و تلاش می‌کند کودکان را به اندیشیدن تشویق کند تا قدرت پردازش و حل مسئله بیشتری پیدا کنند. در جوامع کنونی فلسفه برای کودکان بسیار ضروری شده و اندیشمندان هم تا حدودی ضرورت این موضوع را متوجه شده‌اند.

 ما 13 میلیون دانش‌آموز در کشور داریم که بخش اعظم وقت خود را در مدرسه می‌گذرانند؛ در طول 17 سالی که فلسفه برای کودکان در ایران مطرح شده است، چقدر آموزش و پرورش به این مسئله و آموزش آن به کودکان و نوجوان توجه کرده است؟
چند سال پیش آموزش و پرورش، اهمیت این موضوع را متوجه شد و تلاش کرد کارهایی در این زمینه انجام دهد. در این زمینه کتاب‌هایی مانند «تفکر و پژوهش»، «تفکر و سبک زندگی» و «تفکر و رسانه» تولید شد و حدود 6 سال در مدارس اجرا شد اما چون ازسوی افراد غیرمتخصص و ناآگاه نسبت به برنامه فلسفه برای کودکان اجرا شد که هیچ آشنایی علمی با این قضیه نداشتند علی‌رغم اینکه این کتاب‌ها به مدارس رفت اما جواب نداد و نتوانستند کاری از پیش ببرند. دلیل دیگر موفق نشدن این طرح، جو مدارس در ایران است که هنوز حافظه‌محور و امتحان‌محور است. افراد غیرمتخصص فکر می‌کردند اگر مربیان را تحت آموزش سه ساعته قرار دهند آن‌ها می‌توانند این مباحث را به دانش‌آموزان منتقل کنند، در حالی که تربیت مربی فلسفه برای کودکان نیاز به 3 تا 6 ماه دوره دارد. همچنین به کتاب‌ها و منابع اصولی و استاندارد در این زمینه نیاز داریم. در حالی که کتاب‌‌هایی که در آموزش و پرورش در اختیار بچه‌ها قرار گرفته، دارای اشتباهات و اشکالاتی بود. پژوهشگاه علوم انسانی حدود 50 عنوان کتاب در زمینه فلسفه برای کودکان دارد که می‌تواند منبع مناسبی برای مربیان و دانش‌آموزان باشد. اما چندان از سوی آموزش و پرورش مورد استقبال قرار نگرفته است. اگر آموزش و پرورش بخواهد کار جدی‌ در این زمینه انجام دهد باید سریعتر این کار را انجام دهد چراکه اگر کوتاهی کند ما از سایر کشورها عقب می‌مانیم. به همین دلیل از وزیر آموزش و پرورش می‌خواهم کار جدی‌‌ای در این زمینه آغاز کند، همچنان که در کشورهای اسکاندیناوی برنامه فلسفه برای کودکان در دستور کار آموزش و پرورش قرار گرفت. چون آن‌ها به اهمیت این مسئله پی بردند و می‌دانند که فلسفه برای کودکان تاثیر زیادی در تعیین قدرت در کشور، فرهنگ‌سازی، توانمندی شخصی و مدیریت دارد. البته به جز آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رسانه‌ها، ناشران، روزنامه‌ها و مجلات هم باید به این موضوع توجه کنند.
 
با توجه به اهمیت این مسئله، نویسندگان، ناشران و نهادهای مرتبط با ادبیات کودک در کشور ما تا چه اندازه به تولید آثار در زمینه فلسفه برای کودکان پرداخته‌اند؟
این مسئله امروزه بیشتر از سوی ناشران کتاب کودک با استقبال روبه‌رو شده است در حالی که در اوایل مطرح شدن مبحث فلسفه برای کودکان استقبال ناشران بسیار کم بود و شناختی در این زمینه وجود نداشت. نه ‌تنها ناشران بلکه نویسندگان، روزنامه‌ها و مجلات هم به این مسئله توجه نمی‌کردند و فکر می‌کردند ما می‌خواهیم مباحث سنگین و فلسفی را در این کتاب‌ها برای کودکان بیان کنیم و می‌گفتند این کار امکان‌پذیر نیست. تا اینکه حدود 14 سال پیش گفت‌وگویی با بنیانگذار برنامه فلسفه برای کودکان به‌نام میتو لیپمن ترجمه و منتشر شد و سبب شد شناخت بیشتری نسبت به این برنامه در کشور ایجاد شود. امروزه ناشران از چاپ این آثار استقبال می‌کنند. اما در حوزه نویسندگی، نویسندگان با توجه به عادتی که به ژانر داستانی کودک رایج داشته‌اند، برایشان مشکل است در ژانر فلسفه برای کودکان که ژانر جدیدی است، کار کنند. در این ژانر، مانند ژانرهای قبلی لازم نیست چیزی را حتما به کودکان بیاموزیم و سعی کنیم باورها و دیدگاه‌های ذهنی خود را به آن‌ها منتقل و تلقین کنیم بلکه باید داستانی بنویسیم که کودکان را به فکر وا دارد و به آنها یاد دهد که با هم گفت‌وگو کرده، تحقیق کنند و به نتیجه‌ای برسند که انجام آن کار درست است یا نادرست. درواقع ژانر جدید می‌گوید نویسنده باید کاری کند تا کودکان تفکر کنند و خودشان ارزش‌ها و باورهایشان را بسازند و چون خودشان ساخته‌اند همیشه با آنها می‌مانند و در شرایط سخت آن را کنار نمی‌گذارند.
 
با توجه به اینکه فلسفه برای کودکان یک ژانر جدید و متفاوت با ژانرهای قبلی داستان‌نویسی برای کودکان است، آیا در این زمینه کارگاه‌های آموزشی برای نویسندگان علاقه‌مند به این حوزه برای آشنایی بیشتر با فلسفه برای کودکان برگزار کرده‌اید؟
نیاز به آموزش‌های جدیدی در این زمینه وجود دارد. ما تلاش کردیم با برگزاری کارگاه‌ها و انتشار کتاب‌هایی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی این زمینه را فراهم کنیم و براین اساس از 14 سال پیش تابه‌حال هرسال 2 کارگاه در این زمینه تشکیل داده‌ایم. البته مدتی تعطیل شد ولی باز ادامه یافت.  
 
برای آموزش فلسفه برای کودکان به مربیان و بچه‌ها در این کارگاه‌ها از چه منابع و کتاب‌هایی استفاده می‌شود؟
برای برنامه فلسفه برای کودکان سه نوع منبع داریم؛ نخست کتاب‌هایی که به‌عنوان منبع برای محققان و پژوهشگران در این زمینه تولید می‌شود و می‌تواند رفرنس خوبی برای آنها برای تحقیق و پژوهش باشد. دسته دوم منابعی برای مربیانی که می‌خواهند فلسفه برای کودکان را به بچه‌ها آموزش دهند و به موازات آن منابعی برای استفاده نویسندگان داستان کودک که علاقه‌مند به نوشتن در این ژانر هستند. دسته سوم هم منابعی برای بچه‌هاست که شامل نمونه‌های داستانی، بازی‌ها و راهنماهاست که در طول چندسال گذشته حدود 50 عنوان کتاب از سوی پژوهشگاه علوم انسانی در این زمینه تولید شده است. که 12 جلد آن فقط برای مربیان بوده.
 
میزان استقبال از کارگاه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به اینکه تلاش کرده‌ایم مطالب نظری و عملی را همزمان در کارگاه‌های آموزش مربی در پژوهشگاه علوم انسانی ارائه دهیم و کارگاه علاوه بر مطالب تئوری جنبه کارآموزی نیز داشته باشد، استقبال خوبی از کارگاه تربیت مربی پژوهشگاه علوم انسانی صورت می‌گیرد. همچنین نویسندگان هم از کارگاه‌های آموزشی ما استقبال کردند و برخی از آن‌ها آثار خوبی در این زمینه نوشتند.
 
با توجه به اینکه شما مدیرگروه فلسفه برای کودکان در پژوهشگاه علوم انسانی و مدرس دوره‌های‌ آموزش مربی و کارگاه‌های فلسفه برای کودکان (فبک) برای بچه‌ها هستید و کاملا با مباحث این حوزه آشنایی دارید، چقدر به تولید کتاب در این زمینه پرداخته‌اید؟
تلاش کردم در درجه اول کتاب‌هایی درباره این ژانر جدید بنویسم و تفاوت آن را با ژانرهای قبلی در ادبیات کودک مطرح کنم تا این ژانر با حکمت آموزی که در کتاب‌های ادبیات کهن کودک و نوجوان وجود دارد، اشتباه گرفته نشود. این حکمت‌آموزی مستقیم نیست و بیشتر کودکان را به اندیشیدن واردار می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد خودشان انتخاب کنند کدام راه درست است. براین اساس سه جلد کتاب «معیار فبک برای داستان»، «کندوکاو فلسفی برای کودکان» و کتابی درباره ژانر جدید فبک که در دست چاپ است، نوشتم که درباره این ژانر جدید و ویژگی‌های آن اطلاعات زیادی در اختیار نویسندگان کودک و نوجوان قرار می‌دهد.
 
چه چالش‌هایی برنامه فلسفه برای کودکان را در کشور ما تهدید می‌کند؟
نخستین چالش این است که تعدادی از افراد کارگاه‌هایی را به موازات کارگاه‌های پژوهشگاه علوم انسانی برای تربیت مربی برگزار می‌کنند که تعدادی از آنها کیفیت متوسط و تعدادی کیفیت پایین دارند. بالاخره افرادی هستند که دوست دارند سریع به این مهارت دست یابند و از اینگونه کلاس‌های کوتاه‌مدت که ادعا می‌کنند در طول یک یا دو روز مهارت آموزش فلسفه برای کودکان را به مربیان می‌آموزند استقبال می‌کنند. اما این کار خیانت است و نمی‌توان در طول دو جلسه افراد را با فلسفه برای کودکان آشنا کرد. آن‌ها افرادی که یاد نگرفته‌اند را به مدارس می‌فرستند و آنها نمی‌توانند به بچه‌ها این برنامه را آموزش دهند و در بهترین حالت فقط می‌توانند بچه‌ها را ساکت کنند و اهداف موردنظر فلسفه برای کودکان در مدارس محقق نمی‌شود. به‌همین دلیل از علاقه‌مندان به این مبحث درخواست می‌کنم که تن به این دوره‌های کوتاه‌مدت ندهند زیرا باعث از بین رفتن اعتماد و علاقه مدیران و اولیای مدرسه نسبت به آموزش مباحث فلسفی به کودکان می‌شود.
مورد دیگر که در کشور ما وجود دارد کمبود مطالعه در همه سطوح است؛ هم افرادی که به این موضوع علاقه دارند و افرادی که منتقد فلسفه برای کودکان هستند و بدون اطلاعات زیادی در این زمینه شروع به نوشتن داستان یا نقد کردن می‌کنند، چه به لحاظ جانبداری و چه به لحاظ نقد، این حوزه ضعیف است. به عنوان مثال چندی پیش کتابی در زمینه فلسفه برای کودکان نوشته شده است. نویسنده در این کتاب ارجاعاتی داده که هیچ جا پیدا نمی‌شود و در واقع از خودش نوشته و نقد کرده است. این کار اوج فاجعه را نشان می‌دهد. همچنین پایان‌نامه‌های زیادی هم در این حوزه تعریف می شودکه استقبال زیادی از آنها می‌شود. دانشجویان زیادی داریم که دوست دارند در این حوزه کار کنند اما باید استاد راهنمایی داشته باشند که به موضوع تسلط داشته باشد. ولی مجبورند با استادی که به این موضوع آشنایی ندارند کار کنند. من هر روز ایمیل‌هایی را از سراسر کشور دریافت می‌کنم که از دست استادان راهنمای ناآشنا به موضوع گله دارند. باید گروه‌های دانشگاهی اجازه دهند مشاور متخصص این حوزه وارد شود و منابع موردنظر را به دانشجویان معرفی کرده و آن‌ها را راهنمایی کند. براین‌اساس مقالات استخراج شده از پایان‌نامه‌ها نیز کیفیت لازم را ندارد.
 
برنامه‌ای برای مطرح کردن فلسفه برای کودکان در سایر شهرهای کشور نیز دارید؟
بله. گروه ما فعالیت‌هایی را در استان‌هایی مانند اصفهان، ارومیه، یزد، اصفهان، خوزستان و سیستان و بلوچستان آغار کرده و کارگاه‌هایی برگزار کرده‌ایم و علاقه‌مند هستیم این کارگاه‌ها را ادامه دهیم اما نیاز به تلاش جدی در این زمینه داریم. واقعیت این است که با برگزاری دو کارگاه نمی‌توان کمبودهای موجود را برطرف کرد خود علاقه‌مندان به این برنامه در شهرهای مختلف هم باید به طور جدی این کار را پیگیری کند.
 
همانطور که اشاره کردید تعدادی از کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی فلسفه برای کودکان در پژوهشگاه علوم انسانی به بچه‌ها اختصاص دارد، میزان استقبال والدین و بچه‌ها از دوره‌های فلسفه برای کودکان چگونه است؟
در مرحله اول بچه‌ها هستند که از این موضوع استقبال می‌کنند و بسیاری از آنها به خاطر تغییراتی که این برنامه در زندگی‌شان ایجاد کرده است خوشحال‌اند. علاقه بچه‌ها بسیار زیاد است و همیشه استقبال می‌کنند. چون این برنامه به آن‌ها کمک می‌کند مشکلاتشان را حل کنند. بچه‌ها بسیار در محیط خانه تنها هستند و این برنامه تنهایی آن‌ها را برطرف می‌کند. والدین هم وقتی که علاقه بچه‌ها را می‌بینند علاقه‌مند می‌شوند به اینکه فرزندانشان در این دوره‌ها شرکت کنند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها