مهدی تدینی مترجم کتاب «هولوکاست پیگیرد و کشتار یهودیان»در گفتوگوبا ایبنا:
سیاسی کردن مسئله هولوکاست اشتباه است
مهدی تدینی میگوید کتاب «هولوکاست پیگیرد و کشتار یهودیان» دید جامعی به خواننده میدهد و سرنخهای پژوهشی بسیاری میتوان در آن به دست آورد. به گفته وی، سیاسی کردن مسئله هولوکاست اشتباه است و باید این موضوع به دست تاریخنگاران و اندیشمندان سپرده شود تا درباره آن فکر و پژوهش کنند.
این جملات بخشهایی از کتاب «هولوکاست پیگیرد و کشتار یهودیان» نوشته الکساندر براکل با ترجمه مهدی تدینی است که به تازگی از سوی نشر ثالث روانه بازار نشر شده است. انکار هولوکاست یکی از موضوعاتی بوده که طی دهههای اخیر جنجالهای زیادی در جهان به پا کرده است. انکار هولوکاست به اندیشهای گفته میشود که بر پایه آن، نسلکشی توسط آلمان نازی در جریان جنگ دوم جهانی موسوم به «هولوکاست» اتفاق نیفتاده یا در تعداد قربانیان «بزرگنمایی» شده است. زیر سوال بردن نسلکشی هولوکاست، در برخی کشورها مانند آلمان، فرانسه و اتریش جرم محسوب میشود. دلیل تصویب چنین قوانینی در این کشورها، انکار واقعیتهای تاریخی و جلوگیری از یهودستیزی و سوءاستفاده هواداران حزب نازی و نژادپرستان اعلام شدهاست. با این وجود هنوز هستند در جهان محققان و نویسندگانی که هولوکاست را انکار میکنند.
کتاب «هولوکاست پیگیرد و کشتار یهودیان» میکوشد فرایند کشتار یهودیان را شرح دهد و مهدی تدینی هم ترجمه این اثر را تقدیم به «پسربچهای یهودی که هیچکس از مرگش باخبر نشد» کرده است. با وی درباره این کتاب گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
به هر حال ترجمه اثری درباره هولوکاست ممکن است در ایران حساسیتهای خاص خود را داشته باشد آن هم با توجه به همه اتفاقاتی که طی سالهای اخیر افتاده است. در این شرایط شما چه ضرورتی برای ترجمه این اثر احساس کردید؟
تا پیش از این در ایران هیچ کتابی وجود نداشت که فرایند کشتار یهودیان را آنگونه که در تاریخنگاری مسلط آمده، شرح داده باشد. گویا هولوکاست به عنوان یک موضوع به تابویی تبدیل شده بود که نمیشد به طور دقیق درباره آن صحبت کرد. بسیار جای خوشحالی است که اکنون با وجود این کتاب، روایتی کامل از فرایند یهودیکشی که از آن با عنوان «هولوکاست» نام میبرند، در دست داریم. شاید دلیل این مسئله این بود که به گمانم مسئله هولوکاست به مسائل سیاسی روز ربط داده میشد. سوءاستفاده سردمداران اسرائیل از مسئله هولوکاست برای توجیه عملکرد امروزیشان شاید باعث شده بود که برخی گمان کنند نباید درباره هولوکاست سخن بگوییم. در حالی که به طور کلی ربط دادن مسئله هولوکاست به وضعیت و مسائل امروز فلسطین منطق نادرستی است. اینکه کسانی علیه یهودیان چند نسل پیش مرتکب کشتاری شدهاند هیچ دلیل نمیشود که تاوان آن را فلسطینیان دهند. در مقابل، چون گروهی از این کشتار برای توجیه جنایات امروز اسرائیل استفاده میکنند، نباید دلیل شود ما یهودیکشی ناسیونالسوسیالیستهای آلمانی را انکار کنیم. به هر حال، حتا اگر خیال داریم چیزی را زیر سوال ببریم، اول باید بدانیم دقیقا آنچه قرار است زیر سوال ببریم، چیست.
به هر حال در اینکه نازیها در ایدئولوژیشان شدیدترین شکل یهودیستیزی را داشتند، هیچ تردیدی نیست. ایدئولوژی نازیها از آغاز شکلگیری سراسر ضدیهود بود و فرایند حذف یهودیان از جامعه آلمان از همان ابتدای به قدرت رسیدن هیتلر آغاز شد. این فرایند رفته رفته شدت بیشتری یافت تا آنکه در شرایط جنگ کار به کشتار رسید. قرار نیست که این کتاب به همه پرسشها دربارۀ هولوکاست پاسخ دهد. اما دستکم به مهمترین نکات اشاره میکند و شروع خوبی برای بحث در این زمینه است.
الکساندر براکل نویسنده این اثر چه سوابق و جایگاهی در جریان اندیشهای غرب دارد؟
دکتر براکل در حوزه اروپای شرقی در تاریخ معاصر تخصص دارد و میدانید که یهودیکشی در اروپای شرقی رخ داد، در لهستان و اکراین به ویژه. دکتر براکل صاحب پژوهش یا کتاب برجستهای در این حوزه نیست، اما کاری که کرده این است که این موضوع به این گستردگی را در قالب کتابی با حجم متوسط جا داده است.
با توجه به حساسیت موضوع کتاب تا کنون آثار زیادی در این باره منتشر شده وجه تمایز این اثر با سایر آثار در چیست؟
در جهان آثار زیادی منتشر شده، اما چنانکه گفتم در ایران چیزی در این باره، یعنی کتابی که فرایندهای عینی یهودیکشی را شرح دهد، منتشر نشده بود. سه استاد برجسته تاریخ آلمان مجموعهای را سرپرستی میکنند با عنوان «تاریخ آلمان در قرن بیستم». این کتاب هولوکاست در آن مجموعه منتشر شده است. در تلاش هستم بیشترین مجلدهای ممکن از این مجموعه را به فارسی برگردانم. تا پیش از این کتاب «دموکراسی بدون دموکراتها؟ سیاست داخلی جمهوری وایمار» را به فارسی ترجمه و در همین نشر ثالث منتشر کرده بودم. به طور کلی میکوشم هر سال یک مجلد از این مجموعه را منتشر کنم.
ما در نشر ثالث برای این مجموعه با ناشر آلمانی مذاکره کردهایم و امتیاز انتشار آن را خریداری کردهایم و این کتابها با رعایت ضوابط کپیرایت منتشر میشود. این مجموعه تا کنون تا 16 جلد در آلمان منتشر شده و هر مجلد آن به یک بخش یا به یک موضوع مهم تاریخ قرن بیستم در آلمان میپردازد. یکی از سرپرستان این مجموعه، دکتر کرول، استاد راهنمای بنده در مقطع دکتری تاریخ اروپا هستند. هر یک از مجلدهای این مجموعه را یکی از استادان و پژوهشگران معتبر و شناختهشده آن حوزه نوشته است. دکتر براکل هم برای نوشتن مجلد «هولوکاست» انتخاب شده بودند که به گمانم این کار را به خوبی انجام دادهاند.
در کار ترجمه کتاب با چه دشواریهای پیش رو بودید؟
در کار فنی ترجمه که مشکل خاصی نداشتم. چون به طور کلی تمام کارهایی که در سالهای اخیر از بنده منتشر شده، پیرامون همین موضوعات بوده است. سال گذشته در نشر کویر کتاب «آشوویتس یکتا؟ ارنست نولته، یورگن هابرماس و 25 سال دعوای تاریخنگاران» را منتشر کردم. آن کتاب هم درباره هولوکاست و یهودیکشی بود، با این تفاوت که به موضوع دعوای تاریخنگاران میپردازد. در واقع «دعوای تاریخنگاران»، مناقشهای نظری بر سر «تفسیر» یهودیکشی است. کتابهای دیگری هم که تاکنون از بنده منتشر شدهاند به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیرامون ناسیونالسوسیالیسم و فاشیسم هستند. برای همین دشواری فنی و مفهومی در کار نداشتم.
موضع نویسنده اثر درباره یهودکشی چیست و اساسا فرایند تدوین کتاب به چه صورت بوده است؟
کتاب فرایند بسیار خوب و فراگیری دارد. ببینید یهودیکشی و پیگرد یهودیان رخدادی ایدئولوژیک است. یهودیستیزی در تار و پود ایدئولوژی نازیها نهفته بود. بنابراین، به قول ارنست نولته، تاریخنگار و متفکر آلمانی، یهودیکشی یک جنایت ایدئولوژیک است. برای همین نویسنده از ساحت اندیشه شروع کرده و رفته رفته به مراحل عملی یهودیکشی میرسد. کتاب خاستگاهها یهودیستیزی را ابتدا شرح میدهد و بعد توضیح میدهد این یهودیستیزی سیاسی چگونه مرحله به مرحله در آلمان هیتلر به اجرا درآمد. کتاب فرایند حذف یهودیان را شرح میدهد؛ ابتدا حذف از حیات اقتصادی و تجاری، بعد حذف از حیات فرهنگی و اجتماعی و بعد حذف از حیات ملی و در نهایت حذف فیزیکی که البته بدون بروز جنگ جهانی حذف فیزیکی هرگز امکانپذیر نبود. کتاب شرح میدهد ماشین کشتار که نتیجه کنش متقابل عاملان و آمران بود چگونه عمل میکرد. اردوگاههای مرگ، اعدامهای جمعی و بهرهکشی تا مرگ چگونه شکل گرفت. کتاب به پرسشهای زیادی پاسخ میدهد که در این گفتگو نمیگنجد، در مجموع میتوانم بگویم که کتاب دید جامعی به خواننده میدهد و سرنخهای پژوهشی بسیاری میتوان در آن به دست آورد.
نویسنده از چه روشی برای پرداخت و تبیین موضوع و از چه منابعی برای تالیف اثر استفاده کرده است؟
نویسنده از منظر «آمران و عاملانِ هولوکاست» به موضوع یهودیکشی پرداخته است. کتاب بیان سرد و بیاحساسی دارد و حتا در جایی که وحشتناکترین مسائل را شرح میدهد، بیان کتاب سرد و بیاحساس است. کتاب بیشتر میکوشد ماشین کشتار را شرح دهد. یعنی میخواهد بگوید این ماشین چگونه شکل گرفته بود و چگونه عمل میکرد؛ رانندگان آن که بودند و چگونه آن را مرحله به مرحله پیش میبردند. کتاب از دریچه قربانیان به مسئله نگاه نمیکند. نمیخواهد از دردها و رنجها بگوید، نمیخواهد درسهای اخلاقی و انسانی بدهد. تنها میخواهد نگاهی جامع و عینی و غیراحساسی از کلیت فرایند، آن هم از منظر عاملان جنایت به دست دهد. نویسنده از شناختهشدهترین و جدیدترین پژوهشهایی که درباره هولوکاست شده است استفاده کرده است و در واقع در نهایت میتوان گفت که این کتاب چکیدهای از پژوهشهای مفصلی است که تاکنون انجام شده است.
در مجموع هدف شما از ترجمه این کتاب چه بوده و برداشت خود شما از موضوع هولوکاست و نگرشهای سیاسیای که در مورد آن وجود دارد چیست؟
من هرگز مدعی نیستم هرآنچه در کتاب آمده حتما درست است. بلکه این کتاب را زمینهای میدانم برای بحث بیشتر درباره این موضوعِ بسیار مهم تاریخ قرن بیستم. من با سیاسی کردن مسئله هولوکاست مخالفم، از هر منظری. به جای این، معتقدم مسئله یهودیکشی را باید سپرد به دست تاریخنگاران و اندیشمندان تا درباره آن فکر و پژوهش کنند. در اروپا و به خصوص در آلمان نیز هولوکاست به یک تابو تبدیل شده و کسانی که در مورد آن اندیشه میکنند در لبه پرتگاهند و هر آن ممکن است با هجمهای از اتهامات روبهرو شوند که این اصلاً زیبنده جهانی که مدعی آزادی اندیشه است، نیست! بسیار مضحک است که امروز اسرائیل عملاً هر جنایتی بخواهد انجام میدهد و بعد از طریق موضوعاتی مثل هولوکاست مظلومنمایی میکند. مضحکتر سیاستی است که کشورهای غربی در قبال اسرائیل دارند؛ میتوان گفت هیچگاه هیچ چیز باعث نمیشود که کشورهای غربی اسرائیل را توبیخ کنند.
بسیاری در اسرائیل و در غرب همچنان موضوعی مثل هولوکاست را دستمایه و بهانه این سیاست تبعیضآمیز قرار میدهند. هیچگاه این منطق پذیرفتنی نیست. اما چاره این نیست که یهودیکشی مسکوت بماند یا نادیده گرفته شود. چاره این است که هر گونه استفاده ابزاری و توجیهگرانه از هولوکاست محکوم شود و به جای آن بکوشیم یهودیکشی را بفهمیم، از اسطورهپردازی از آن جلوگیری کنیم. ببینیم چه دلایلی باعث بروز آن شد و چه کسانی در شکلگیری آن مقصر بودند. برای این کار باید با منابع پژوهشی آشنا شویم، باید روایتهای غالب را بشناسیم تا بعد بتوانیم درباره اعداد و ارقام و روشهای کشتار قضاوت کنیم. به خوانندگان پیشنهاد میکنم به کتاب «آشوویتس یکتا؟» که دربارۀ تفسیر هولوکاست است مراجعه کنند تا ببینند چه بحثهایی پیرامون «فهم» یهودیکشی میان اندیشمندان غربی وجود داشته است؛ شاخصترین این بحثها همان «دعوای تاریخنگاران» میان نولته و هابرماس است که در آن کتاب دربارهاش بحث میشود.
نظر شما