مجموعه داستان «پلک ماهی» نوشته حامد حبیبی منتشر شده است. این کتاب که فضایی سورئال دارد بارها خواننده را متعجب میکند.
کتاب «پلک ماهی» چهارمین اثر حامد حبیبی است. در این مجموعه از راوی اول شخص و دوم شخص استفاده شده است و هر داستان تنها یک راوی دارد. زبان راوی در تمام کتاب ساده است، البته این ساده بودن به هیچ وجه معنای بیمفهومی نمیدهد. . در این مجموعه نویسنده به هیچوجه روایت یک واقعه را مدنظر ندارد بلکه تلاش میکند با ریزبینی تمام کنشها و واکنشهای آدمی را بازنمایی کند.
فضای داستانها بین واقعیت و خیال در نوسان است و خواننده بین فضای رئال و سورئال شناور میماند به شکلی که گاه ذهن خواننده درگیر این میشود که آیا چنین چیزی ممکن است؟ گویی نگارنده تلاش میکند هوش و کنجکاوی خواننده را محک بزند. در مجموع این کتاب آبستن غافلگیریهای زیادی برای خواننده است.
به عنوان نمونه در هیچیک از داستانها شخصیتها نام معینی ندارند. تنها نام که در داستانها آورده میشود مربوط به شخصیتی است که وجود ندارد. در داستان دیگری هم نامی غیرمتعارف برای شخصیتی انتخاب شده است که خواننده تا پایان داستان متوحه وجود یا عدم وجود او نمیشود.
هر داستان در ابتدا زندگی روزمره انسان شبهمدرن را روایت میکند و در ادامه با اضافه کردن یک اتفاق ساده واکنشهای او را به سخره میگیرد. متن به سادگی روایت میشود اما در فضای جدی داستانها رگههای طنز به خوبی استفاده شده است.
نویسنده در داستان «رفتن»، روایتی از جدا شدن انسان از فضای پیراموناش به دست میدهد، رفتن روایتی ساده و خطی دارد گویی نویسنده سعی دارد به خواننده بفهماند بودن و نبودن آدمها آنچنان که بهنظر میآید مهم نیست. این داستان از طنز خوبی برخوردار است. و در داستان «سومی» تخیل مردی نشسته در پارک را تصویر میکند و بیشتر فضایی سورئال دارد. این داستان به خوبی گمگشتگیهای درونی انسان و تاثیر آن بر روابطش را نشان میدهد.
در داستان «مسافر» هم روایت فردی در فضایی آخرزمانی در یک شهر است، کنشهای شخصیتِ اول داستان، بازنمای طنزگونه رفتارهای بچهگانه آدمها است. نویسنده اتفاقی را روایت میکند که غیرممکن به نظر میرسد اما همه مدعیاند شاهد آن رویداد بودهاند. «نوری که از آشپزخانه میآید»، فضای روایی نزدیک به داستان «رفتن» دارد و نویسنده در روایتی خطی و ساده درگیری انسان با واقعیت ذهنی و واقعیت موجود را به تصویر کشیده است. در «تعطیلات طولانی در هاوایی» هم روایت گرفتاریهای انسان سنتی در فضای مدرن را نشان میدهد.
در داستان «نیروی جدید» راوی مخاطب داستان را مستقیم خطاب میکند و صراحتا منظورش را به او میگوید. یکی از دو نامی که در کل کتاب آمده است در این داستان برای شخصتی است که وجود خارجی ندارد. داستان «پلک ماهی» هم روایتی است از آنچه تمام کتاب میخواهد بگوید. نویسنده در ابتدای داستان به شکل هوشمندانهای داستان را از واقعیت بری میکند اما به اصطلاح گوشی را دست خواننده میدهد که این داستان مابهازای خارجی دارد. نویسنده در داستان «زوج بنتن»، به سن شخصیتها اشاره نمیکند اما کسی که در ایران امروز زندگی کرده باشد به خوبی متوجه خواهد شد شخصیت اصلی داستان یکی از جوانان معمولی است که بارها دیده است. نویسنده در این داستان به خوشیهای مشابه و از پیش تعیین شده، علاقه به مهاجرت، بیهدفی و گنگی جوانان طعنه میزند.
«گهر باران» را میتوان تکنگاری درباره خاطره سفر یک زوج در یک روز تعطیل دانست.«در یک روز اتفاق افتاد»: گمگشتگی و گذر زمان را روایت میکند داستان درباره مردی است که شب به خانهاش برمیگردد و نمیتواند در خانه را باز کند. با غریبهای آشنا میشود و ... . «بازگشت» روای اتفاقی را بازگو نمیکند بلکه صدای ذهنی آدمی را بلند بلند میگوید که مدام به بازگشت به زمان گذشته فکر میکند. در این داستان نیز راوی مستقیما فکرش را به خواننده میگوید. همچنین به نظر میآید نویسنده سعی کرده باشد با این داستان نقطه پایان بر مجموعه نگذارد.
نظرات