کتاب «تفکر و سواد رسانهای» نقد و بررسی شد
سپنجی: متخصصان ارتباطات در تالیف «تفکر و سواد رسانهای» همکاری نکردند/ تعجیل در تالیف کتاب مقطع دهم متوسطه
عبدالرضا سپنجی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست نقد و بررسی کتاب «تفکر و سواد رسانهای» گفت: مولفانی که برای تدوین این کتاب همکاری کردند متخصص ارتباطات نیستند. کتاب با تعجیل زیادی تالیف شده که مشکلات بسیاری را به وجود آورده است.
سپنجی در بخشی از این نشست به سوابق گروه تالیف کننده این کتاب اشاره کرد و گفت: به جز دکتر بشیر حسینی که دکترای ارتباطات دارد سایر اعضای همکار در تدوین کتاب تحصیلات مرتبط با ارتباط ندارند و متاسفانه بخشی از این موضوع به دلیل تعجیلی بوده که در تالیف کتاب صورت گرفته است. این کتاب از بهمن ماه سال گذشته کار تالیفش شروع شده و قرار بوده که در مهرماه در کلاسهای درس توزیع شود.
وی با بیان اینکه انتخاب افراد برای تدوین کتب درسی کار بسیار مهمی است یادآور شد: به هر حال افرادی که در این زمینه کار میکنند باید پیش زمینه خوبی از این کار داشته باشند و مدتها در این حوزه کار کرده باشند. این در حالی است که هیچ یک از استادان مطرح ارتباطات در شورای تالیف کتب حضور نداشتند. البته من و دکتر حسینی قرار بود بخشهای اصلی این کتاب را بنویسم که همکاری من با این کار محقق نشد اما مساله این است در تدوین کتاب نباید دانشجوی رشتههای مهندسی استفاده میشد.
وی ادامه داد: گفته شد که روش کتاب مسالهمحور بوده اما من هنوز هم متوجه نشدم مسالهمحور بودن یعنی چه. ما چگونه میتوانیم مسایل رسانهای را حل کنیم بدون اینکه متوجه دانش ارتباطات شویم اما در پاسخ از سوی مولفان گفته شد که لازم نیست تا دانشآموزان مفاهیم این رشته را بدانند.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از تصاویر و عکسهای استفاده شده در کتاب حاضر گفت: متاسفانه عکسها و تصاویر استفاده شده در کتاب دانلودی است و اصلاً کار خلاقانه و عملی روی تصاویر کتاب استفاده نشده و این موجب مشکلات بسیاری در این باره شده است. از سوی دیگر در برخی از صفحات کتاب استیکرهای تلگرامی استفاده شده که در شان کتاب نیست.
سپنجی در ادامه با بیان اینکه در پیشگفتار کتاب مقدمه استفاده شده متناسب با مخاطبان کتاب نوشته نشده گفت: این مقدمه برای والدین، اولیا و دانشآموزان است در حالی که این گروهها هر یک میتوانند نوعی از رفتار را داشته باشند. همچنین در مقدمه از پنج مولفه درباره ابعاد سواد رسانهای نام برده شده که گفته شده از تعاریف یونسکو است اما در بخش دیگری از کتاب زمانی که از پنج کلید برای ابعاد سواد رسانهای نام برده شده هیچ یک از این محورها را نمیبینیم.
وی افزود: فصل نخست کتاب با عنوان «ما و رسانهها» از سه بخش رسانه در گذر زمان، پیام همبرگری و پنجگانه سواد رسانهای تشکیل شده است. این بخش 19 صفحه است در حالی که برای استاندارد هر کتاب باید در هر صفحه 300 کلمه استفاده شود، تمامی متون استفاده شده در این کتاب بسیار کم است و بیشتر از تصاویر استفاده شده آن هم برای مخاطبی که قرار است دو سال دیگر به دانشگاه برود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به برخی از مفاهیم استفاده شده در کتاب انتقاد وارد کرد و گفت: به طور مثال از کلمه رسانه فردی استفاده شده تاکنون چنین مفهومی در ارتباطات وجود ندارد و ما با واژههایی چون ارتباطات میان فردی و ... مواجهایم. همچنین در بخشهایی از کتاب از لطیفه استفاده شده که به نظر جایگاهی در کتاب درسی ندارد.
این مدرس دانشگاه در ادامه به فصل خلق پیامهای رسانهای اشاره کرد و گفت: عناوین فرعی این فصل مانند کلیشه بدل هیچ ارتباطی با این فصل دارد. در فصل سوم کتاب با عنوان «نادیدههای رسانهها» از اصطلاح مهندسان پیام نام برده شده که امروز با توجه به زیر سوال رفتن مفاهیمی چون مهندسی فرهنگ یا مهندسی دانش محلی از اعراب ندارد. در بخش دیگری از کتاب نیز از پرینت به عنوان یک رسانه نام برده شده است! همچنین در بخش بازیگردانان بزرگ که درباره امپراطوریهای رسانهای چون مرداک سخن گفته شده از مثالهای نا بجایی برای اطلاعات دادن درباره این افراد استفاده شده است در حالی که دانشآموزان باید در این فصل بدانند که شرکتهای رسانهای چگونه پول ساز میشوند.
وی در بخش پایانی سخنانش نیز بیان کرد: در فصل چهارم کتاب با عنوان مخاطبشناسی نیز محورهایی که در ابتدای فصل آورده شده است ربطی با موضوع آن فصل ندارد.
پاسخ به انتقادها
میترا دانشور نیز در پاسخ به این انتقادها به مغالطات استفاده شده توسط سپنجی در نقد این اثر اشاره کرد و گفت: مولفان این کتاب مانند بهاره نصیری، بشیر حسینی و سلیمی تحصیل کردههای ارتباطات هستند و سایر اعضا نیز تجارب خوبی در این حوزه داشتهاند بنابراین ایشان به صورت شخصی با این مساله برخورد کردند.
وی ادامه داد: تالیف کتاب درسی از کتابهای عمومی بسیار سختتر است و لزوماً این کتابها را نباید استادان دانشگاهی بنویسند. به ویژه این کتاب که جزء کتابهای روتین سازمان نیست و برای نخستین بار در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
دانشور درباره مسالهمحور بودن کتاب نیز توضیح داد: به ما ابلاغ شد که این کتاب باید مساله محور باشد بدین معنی که مسایل اساسی درباره رسانهها شناسایی و در کتاب استفاده شود. همچنین سازمانها نیز باید مساله محور باشند و در این کتاب دانش آموزان در حین اجرای تکالیف باید مفاهیم را از دل آن بیرون بکشند و یاد بگیرند.
وی افزود: ما با استادان مطرح این حوزه صحبت کردیم و مباحث مورد نظرشان را گرفتیم و در تالیف کتاب استفاده کردیم اما برای سال بعد به ما قول همکاری دادند و قطعاً در اصلاحات کتاب از نظرشان استفاده میکنیم.
دانشور در بخش دیگری از سخنانش درباره همکاری سپنجی در تالیف این کتاب نیز عنوان کرد: ایشان به سفارش مدیر کل برای همکاری معرفی شدند اما مباحث مد نظرشان به دلیل مساله محور نبودن در کتاب قابل استفاده نبود. از اهداف تالیف این کتاب تولید پیامهای رسانهای و نقد آن، مصرف رسانهای و تولید پیامهای رسانهای است. ما در کتاب مدلی برای پرورش تفکر داشتیم و مهارتهای تفکر را درس میدهیم اما در کل تفکر سواد رسانهای باید مهارتهای تفکر را پرورش دهد.
وی تاکید کرد: البته بخشی از نقدهای سپنجی به دیدگاه ایشان درباره برنامهریزی برمیگردد. بخشی از لطیفههایی که در انتهای هر فصل استفاده شده کاملا مرتبط با موضوع آن فصل است. عناوین محورهایی که در فصلهایی چون مخاطبشناسی نیز استفاده مرتبط با فصلهاست.
نظر شما