اگر فکر میکنید میتوانید از دست کارهای غیراخلاقی و خودخواهانه خود شانه خالی کنید بهتر است کتاب «و کوهستان به طنین آمد» نوشته «خالد حسینی» نویسنده افغان را بخوانید تا دریابید که چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهاید.
اما در نهایت باید جزای عمل خود را بدهید حتی اگر این اتفاق سالها زمان ببرد. این اتفاق در رمان سوم «خالد حسینی» که ذهن خیلیها را به خود مشغول کرد اتفاق افتاد. اگر این داستان را بخوانید قبل از انجام هر کار بدی طمأنینه خواهید کرد و آگاه میشوید که تاوان کارهای بد انسان همیشه در انتظار اوست.
در کوههای افغانستان برادر و خواهری را از هم جدا میکنند-البته «خالد حسینی» پیش از این از همین موضوع در کتاب «بادبادکباز» استفاده کرده بود- پدر این کودک فکر میکند کار درستی انجام میدهد اما همین موضوع سرآغاز اتفاقات شوم دیگری میشود. داستان از کوههای افغانستان به شهر کابل و از آنجا به فرانسه، یونان، و آمریکا کشیده میشود. خواننده با خاله این دو بچه که «پروانه» نام دارد آشنا میشود. «پروانه» خواهری زیباتر از خود به نام «معصومه» دارد و میداند با حضور او هیچوقت نمیتواند آنطور که میخواهد ازدواج کند.
«معصومه» که از پا فلج است نیاز به مراقبت خواهرش دارد تا اینکه از بقیه درخواست میکند او را در بیابانی به حال خود رها کنند تا بمیرد و «پروانه» تنها کسی است که با همکاری او این خودکشی محقق میشود.
در این کتاب متوجه میشویم که چطور لحظهای خودخواهی زندگی یک نفر را برای همیشه نابود میکند. «پروانه» سرانجام تاوان کار خود را میدهد. پس اگر فکر میکنید تصمیمی گرفتهاید که در کوتاهمدت سبب شادیتان میشود باید بدانید که همان شادی در بلندمدت روحتان را آزار میدهد و تا آخر عمر رهایتان نمیکند.
رمان «خالد حسینی» با ترجمههای بسیاری در بازار ایران روبهرو شد. تاکنون این کتاب با عناوین «و کوه طنین انداخت» با ترجمه مهگونه قهرمان (نشر پیکان)، «و کوهها طنینانداز شدند» با ترجمه محسن عقبایی (نشر بهزاد)، «و کوهها انعکاس دادند» با ترجمه شهناز کمیلیزاده (نشر در دانش بهمن)، «پژواک کوهستان» با ترجمه منصوره حکمی (نشر نگارینه)، «و کوهها طنین انداختند» با ترجمه مریم مفتاحی و «و پاسخی پژواکسان از کوهستان آمد» با ترجمه شبنم سعادت (نشر افراز) منتشر شده است.
نظر شما