چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۰
موسایی: وضعیت اقتصادی جامعه ما کتاب را به یک کالای لوکس تبدیل کرده است/ چرا در ایران صنعت پوستر نداریم؟

میثم موسایی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در نشست «جایگاه نشر هنری در اقتصاد هنر ایران» گفت: امروزه در جامعه ما برای برخی خانواده‌ها کتاب به عنوان یک کالای لوکس تلقی می‌شود. زمانی که کتاب برای یک جامعه کالای ضروری شناخته نمی‌شود؛ یعنی مردم آن جامعه از حداقل درآمد برخوردار نیستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «جایگاه نشر هنری در اقتصاد هنر ایران» با سخنرانی میثم موسایی (عضو هیات علمی دانشگاه تهران)، محمدرضا مریدی (عضو هیات علمی دانشگاه هنر) و دکتر بهنام کامرانی (عضو پیوسته انجمن نقاشان، عضوهیات علمی دانشگاه هنر) در سالن سینما تک فرهنگستان هنر با همکاری موسسه خانه کتاب برگزار شد.

ناشران ما مخاطب کتاب را نمی‌شناسند!

موسایی با طرح پرسشی درباره نوع رویکرد نشرکتاب در حوزه هنر گفت: نخست باید ببینیم در نشر کتاب‌های هنری چه هدفی دنبال می‌شود؟ از نقطه‌ نظر اقتصادی اگر به این مساله نگاه کنیم باید بگویم یک ناشر با انتشار کتاب سوای از بحث فرهنگی آن دنبال سود است و همین سود باعث دوام ناشر در عرصه نشر می‌شود. به عبارتی یک ناشر با دنبال کردن تولید آثاری که امکان درآمدزایی در آن باشد، می‌تواند در آن عرصه بماند.
 
وی افزود: زمانی که قصد دارید رفتار کنشگران نشر را مطالعه کنید، نخستین قدم این است که دریابید هدف آنها از حضور در این عرصه چیست؟ اگر در این بررسی با یک انتشارات دولتی که با منابع لایتناهی نیز متصل است، مواجه شویم با یک نگاه متوجه می‌شویم که این ناشر تنها کتاب چاپ می‌کند و چندان به دنبال جذب مخاطب نیست و حتی ممکن است دنبال کاهش هزینه‌ها نیز نباشد. رویکرد نشر دولتی در عرصه تولید کتاب به همین شکل است.
 
این عضو هیات علمی بیان کرد: ناشر دولتی ممکن است در انتشار کتاب‌های هنری نیز به کارآمدی و جذب مخاطب اعتنایی نکند. اکثر آثاری که با تصدی بخش دولتی در ایران به چاپ می‌رسد یا در انبارها تلنبار و یا در نهایت خمیر می‌شوند! با عنوان کردن این جملات خواستم بگویم که بحث من درباره بازار و سود در عرصه ناشران دولتی چندان معنایی ندارد.

موسایی عنوان کرد: اصولا بحث اقتصاد نشر در جایی مطرح است که ما با محدودیت منابع و زمان مواجه هستیم. بنابراین بحث من بیشتر درباره ناشران خصوصی در محدوده کتاب‌های هنری است که هدف اقتصادی دارند و به انتشار آثار هنری مشغول هستند. در این بررسی ما با کنش ناشران، توزیع کنندگان، مخاطبان و دولت سروکار داریم. ضمن این‌که ورود به این مقوله نیازمند یک تئوری است تا ما با طرح آن بتوانیم به یک آمار و ارقامی دست بیابیم.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ناشران ما متاسفانه بازاریابی بلد نیستند زیرا برای شناختن بازار باید نخست مخاطب (طرف عرضه) را شناخت. در حالی که انتشار کتاب‌های بی‌مشتری که اکنون در بازار نشر ایران وجود دارد، حاکی از این است که ناشران با مخاطب محصولات خود آشنایی ندارند. علاوه بر این وضعیت اقتصادی جامعه نیز دخیل است، امروزه در جامعه ما برای برخی خانواده‌ها کتاب به عنوان یک کالای لوکس تلقی می‌شود. زمانی که کتاب برای یک جامعه کالای ضروری شناخته نمی‌شود؛ یعنی مردم آن جامعه از حداقل درآمد برخوردار نیستند.

صنعت پول‌ساز پوستر در ایران رونقی ندارد!

مریدی به عنوان سخنران دیگر این نشست گفت: بنده می‌خواهم درباره صورت دیگر نشر هنری یعنی چاپ صحبت کنم. زمانی که شما به پاساژهای خیابان انقلاب می‌روید، چیزی که به عنوان پوستر به شما عرضه می‌شود، برای بسیاری از هنرمندان قابل قبول نیست. گویی کمتر هنرمندی توقع دارد که نقاشای‌هایش در پوستر به مخاطبان ارائه شود. از طرفی اندک ناشر یا چاپخانه‌ای تمایل به فعالیت و سرمایه‌گذاری در این حوزه دارد.
 
وی ادامه داد: این نوع بی‌تمایلی در حالی در صنعت پوستر ابراز می‌شود که این صنعت در برخی کشورها بسیار پول‌ساز و پرطرفداری است. اما چرا ما در ایران صنعت پوستر نداریم پرسشی است که برای من مطرح بود. عمده بحثی که در ایران درباره هنر وجود دارد، فروش نسخه اصل هنر یا اثر است، در حالی که هنرمند این امکان را دارد که امتیاز بازنشر اثرش را جدا کند. اما این امتیاز بازنشر در ایران از سوی چند ناشر دنبال می‌شود؟ در پاسخ باید بگویم در حالی که این حوزه نشر قابل‌توسعه است اما در ایران تنها از سوی چند ناشر به شکل محدودی فعال است.
 
کتاب «کوسه شکم‌پر؛ناقابل دوازده میلیون دلار» اثری در حیطه اقتصاد هنر

کامرانی در ادامه این نشست گفت: مهدی حسینی یکی از استادان شناخته شده است که در فرهنگستان کارهای بسیاری کرده، اما هیچ کتاب یا حتی کاتالوگی از وی منتشر نشده بود. بنده با همکاری یک گالری یک کتاب حاوی طرح‌های وی منتشر کردم. کتابی که برای مجوز وارد چرخه وزارت ارشاد نشد و گالری آن را به صورت خصوصی و در شمارگان محدود منتشر کرد که این اثر تنها در گالری عرضه و فروخته می‌شود.
 
وی درباره حضور گالری‌ها در عرصه انتشار کتاب اظهار کرد: اخیرا فعالیت گالری‌ها در زمینه انتشار کتاب‌های هنری با شمارگان محدود بسیار اتفاق افتاده است. همچنین کتاب‌هایی درباره هنر ایران است و به دلایلی مانند سانسور یا مساله پخش آن در خارج از ایران منتشر می‌شود و در این روال نویسنده یا مولف اثر از پول بیشتری بهره‌مند می‌شود. در عین حال، زمانی که مولف با ناشر دولتی به دلیل کیفیت پایین اثر چاپ شده به توافق نمی‌رسد، سراغ ناشر خصوصی می‌رود و پول بیشتری نیز به دست می‌آورد؛ برای مثال کتاب «کوسه شکم‌پر؛ناقابل دوازده میلیون دلار» اثری که به اقتصاد هنر می‌پردازد و از سوی اشکان زهرایی ترجمه شده، از سوی یک ناشر منتشر نشده است، بلکه این اثر از سوی موسسه‌ای انتشار یافته که کارش در حیطه چاپ بنر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها