میزان کتابخوانی در جامعه ما آنقدر وضع نامطلوبی دارد که باید با استفاده از شیوههای مختلف به ترویج کتاب و کتابخوانی پرداخت. در مطلب پیش روی شما، نویسنده پیشنهادهایی را برای حضور پُررنگ تر کتاب در برنامههای تلویزیونی مطرح کرده است.
با کتاب هم مثل کالاهای لوکس برخورد شود
در شیوه اول کتاب و کتابخانه بهعنوان یک عنصر و شی تصویری میتواند در لوکیشن و میزانسن های فیلم و سریال مورداستفاده قرار بگیرد تا حضور در پسزمینه بصری فیلم و سریال، کتاب و مطالعه در پسزمینه ذهنی مخاطب نیز تثبیتشده و چهبسا در ضمیر ناخودآگاه او در یک فرایند زمانی به یک رفتار و عادت فرهنگی بدل شود.
متأسفانه کمتر شاهد هستیم که از کتابخانه و کتاب در پسزمینه آثار نمایشی و در طراحی دکور و صحنه استفاده شود، درحالیکه همین تمهید ساده، واجد ظرفیت تأثیرگذاری بالایی است، چنانکه حضور پررنگ تجملات و اشیای لوکس در فیلم و سریالهای ایرانی در دو دهه اخیر در ایجاد تغییر و تحولاتی فزاینده در سبک زندگی ایرانیها تأثیر زیادی داشته است.
ضمن اینکه بخشی از فرهنگ مطالعه به توجه بر زیباییشناختی این رفتار و جوانب آن برمیگردد. مثل شوق کشیدن نقاشی در کودکی که مداد رنگی تازهای خریده است. امروزه حتی برای جذابیت بیشتر کتاب و افزایش میل به خرید آن خلاقیتها و نوآوریهای جالبی در طراحی کتاب و بهاصطلاح کتاب سازی انجامگرفته، بهگونهای که فرم کتاب نیز واجد زیبایی و جذابیتهای بصری باشد. قطعاً این تمهید در حوزه تصویر به تأثیرگذاری بیشتری دست مییابد و طیف بیشتری از مردم را متوجه خود میکند.
ضمن اینکه قهرمانان سینمایی به دلیل تأثیر بر مخاطبان و ظرفیتهای الگوپذیری میتوانند در ترغیب دوستداران خود به کتاب مؤثر باشند اما کمتر شاهد فیلم و سریالی هستیم که قهرمان آن کتاب بخواند یا به مطالعه علاقهمند باشد. جالب اینکه حتی سریالهای شخصیت محور ما که زندگی یک دانشمند را هم به تصویر میکشد، کمتر به این وجه از شخصیت آن میپردازد. البته استثناهایی نیز در این میان وجود دارد. مثلاً، سریال «روشنتر از خاموشی» که به زندگی ملاصدرا میپرداخت، به این بعد از شخصیت او اهمیت داده و تماشای این سریال میل به کتابخوانی و علماندوزی را در مخاطب افزایش میدهد.
یکی از تمهیدات مهم دیگر در این زمینه، ارجاع و استفاده از ادبیات داستانی و قصههایی است که در قالب رمان یا داستان کوتاه و ... به عالم تصویر راه پیدا نکرده است و این در حالی است که بسیاری از فیلمهای سینمایی جهان در سال و بسیاری از آثاری که موفق به دریافت جایزه از جشنوارههای مختلف میشوند، فیلمهای اقتباسی بودهاند. حتی در کشور خودمان نیز کارهای اقتباسی هرچند محدودی که انجامشده، ازجمله آثار ماندگار و پرمخاطب بودند. مثل «گاو» داریوش مهرجویی یا سریال «قصههای مجید» کیومرث پوراحمد.
تبدیل رمان و داستان به فیلم و تلهفیلم یا سریال تلویزیونی مصداقی از پیوند مبارک ادبیات و سینماست که کتاب را با تصویر گرهزده و درنهایت به رشد و باروری فرهنگ و تمدن کمک میکند.
تماس فیزیکی با کتاب را ترویج کنیم
بسیاری از فیلمنامههای خوب و فیلمهای ماندگار نیز میتواند با تبدیلشدن به کتاب در ساحتی مکتوب نیز بازتولید شده و به حیات خود ادامه دهند. البته هدف از این تعامل به معنای انکار هویت مستقل کتاب یا سینما نیست. این دو بهعنوان دو موضوع مستقل فرهنگی، واجد کارکردهای ویژه خود هستند که هیچکدام نمیتوانند جایگزین یکدیگر شوند، اما میتوانند با قرار گرفتن در کنار هم فرصت و بستر گستردهتری برای تعالی یک انسان و جامعه فراهم کنند.
میزان کتابخوانی در جامعه ما آنقدر شرایط نامطلوبی دارد که گاه عقلانی به نظر میرسد تا با هر تمهیدی به ترویج کتاب و کتابخوانی بپردازیم حتی از طریق روایت نمایشی آن. مثلاً در دکور بندی و طراحی صحنههای فیلم و سریالها و فضاهای داخلی بهجای مبلمان و اشیا تزیینی کتابخانه حضور پررنگتری پیدا کند و حتی روی کتابهای داخل قفسه آن زوم شود تا مخاطب حضور کتاب در زندگی را ملموستر ببیند و حس کند چه اشکالی دارد تا اگر به قیمت تبلیغات مجانی آن کتابها هم شده این صحنهها برجسته شود و حتی مثلاً مخاطب ظاهربین برای زیبایی دکور منزلش هم شده کتابخانه بخرد و کتابهای در قفسه آن بگذارد. همین تماس فیزیکی با کتاب و ارتباط لمسی با آن شاید میل به مطالعه را در افراد برانگیزد. عادت به کتاب خواندن و حتی تورق آنهم کماهمیت نیست و شاید تنها عادتی که چندان مذموم نیست عادت به کتابخوانی و حتی کتاب بازی است!
یک فلسفه نانوشتهای در کشور ما وجود دارد که میگوید راه بنداز و جا بنداز. گاهی نیاز داریم که حضور کتاب را در دلزندگی روزمره حس کنیم و دستکم کتاب از حیث فیزیکی از زندگی ما حذف نشود تا بهتدریج براثر فرهنگسازی، کتابخوانی بهعنوان یک کنش الزامی جا بیفتد و در این زمینه رسانه بهخصوص رسانهای مثل تلویزیون بهویژه از طریق مجموعههای نمایشی میتواند دررسیدن به این هدف ابزار مؤثری باشد. کتاب باید پشت قاب تلویزیون دیده شود تا بهتدریج فرهنگ مطالعه پسندیده شود.
نظر شما