«شعر زمان ما را فروغ در عرض سالهائي اندك، به شكلي شگفتآور و با قدرت و جسارت تمام بدون هيچ تجهيز و سپاهي فتح كرد.» اين بخشي از نظر اخوان ثالث درباره شعر فروغ است.
«فروغ در شعرش زندگي ميكرد و در زندگي شعر ميسرود «زندگي هنرياش از زندگي عادي جدا نبود» يك نفس هر دو فضا را استنشاق ميكرد و در بود و نبودش غرق بود و اين حادثه براي فروغ مانند حركتي از يك اتاق به اتاق ديگر بود.
من معتقدم «تولدي ديگر» نه تنها براي فروغ تولد تازهاي بود، بلكه مولود همايون شعر زنده و پيشرو امروز ما و تولدي براي شعر پارسي است.
روشنترين دليل اين ادعا، آنكه دست اندركاران شعر جوان، همه آنچنان غرق در ماهيت اين تولد شدهاند كه گوئي براي خود ايشان زادن نويي پيدا شده، شعر زمان ما را فروغ در عرض سالهائي اندك، به شكلي شگفتآور و با قدرت و جسارت تمام بدون هيچ تجهيز و سپاهي فتح كرد.
«پادشاه فتح» شعر ما «نيما» بود و امروز يك فاتح تازه پيدا شده است.
شيوه نگريستن اين فاتح از جهت ديگر است. وي با يك تصادف شهر شعر را نگشود بلكه با آگاهي و استحقاق كامل قدم به ميدان نهاده، از همين روست كه فتح او عمر و دوام بيشتري دارد.»(از كتاب «جاودانه زيستن، در اوج ماندن» به كوشش دكتر بهروز جلالي از انتشارات مرواريد)
نظر شما