یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۵
طاهره صفارزاده، شاعری درخور اهمیت در تاریخ شعر معاصر/ یادداشت کامیار عابدی

چهارم آبان ماه سالروز درگذشت شاعری است که شعر و هنر و اخلاق را با هم در خود جمع کرده بود. او زنی شاعر و پژوهشگر و مترجمی توانا در ادبیات معاصر بود. صفارزاده در 72 سالگی زندگی را بدرود گفت و با شعر و شاعری برای همیشه وداع کرد. کامیار عابدی یادداشت کوتاهی را به همین مناسبت در اختیار خبرگزاری کتاب ایران قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) - کامیار عابدی : طاهره صفارزاده (1315 ـ 1387)، از لحاظ تاریخ ادبی، یکی از شاعران نسل دوم شعر نیمایی است. او در دوره نخست شاعری‌اش متأثر از شاخه سیاسی ـ اجتماعی شعر نیمایی، به‌ویژه آثار مهدی اخوان ثالث و سیاوش کسرایی است، امّا بسیار زود با انعطاف بخشیدن به وجه موسیقیایی زبان، که پیش از او فروغ فرخزاد به آن تحقق بخشیده بود و برای برخی از شاعرانِ آن دوره مانند اسماعیل خویی هم جاذبه‌ای داشت، به ساختار شعری خاص‌تری رسید.

صفارزاده در اواخر دهه 1340 و اوایل دهه بعد با جریان نقد اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی که در شعرِ شماری از شاعران ایالات متحده آمریکا و اروپا رواج داشت، همگام شد، امّا این تلقی و تأثیر، بسیار زود در نیمه دهه 1350 در شعرهای او تحت‌الشعاع ایده‌های انقلابی ـ دینی جدید، (به‌ویژه تاریخ صدر اسلام، و نمادهای تشیع) قرار گرفت. آراء علی شریعتی در این زمینه در دوره مورد بحث، در اوج نفوذ خود قرار داشت.

از دهه 1360 به بعد، او کوشید تا علاوه بر این تاریخ و نمادها، از وجوه اخلاقی و گاه عرفانی دین به جامعه، سیاست و قدرت بنگرد. به نظر می‌آید منبع اصلی او در دوره‌های متأخر، قرآن بود (شاید از همین رو بود که در این دوره به ترجمه فارسی و انگلیسی توأمان از قرآن دست زد).
صفارزاده به لحاظ شکل و زبان، به ترتیب در ادوار مختلف شعری‌اش، محافظه‌کار، تندرو، معتدل و سرانجام محافظه‌کار به نظر می‌آمد.

در تاریخ پرفراز و نشیب شعر جدید فارسی، او را می‌توان شاعری درخور اهمیت تلقی کرد. امید است با انتشار مجموعه کامل شعرهایش(1391)، به، برآورد و بررسی دقیق، صحیح و منصفانه‌ای دور از ستایش‌ها و نکوهش‌های رایج درباره میراث شعری این شاعر نوگرا و استاد زبان انگلیسی و مطالعات و نظریه‌های ترجمه صورت پذیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها