سلیمانی در ابتدای این نشست گفت : نویسنده «گهواره مردگان» که اهل کرمان است از گویش محلی در این اثر استفاده کرده و از تکنیکهای داستانی خوب و آگاهانهای هم بهرهمند شده است.
سلیمانی قالب این اثر را فراداستان (متافیکشن) دانست و افزود: در ابتدا فرایند داستان آگاهانه است و آنرا به خواننده منتقل می کند. فراداستان چیزی است که به نوعی توهم در داستان را فاش می سازد و به خواننده می گوید داستان اساساً جعلی است.
نویسنده به «هادس خوش آمدید» با بیان این که دومین فرایند داستان، نقد است، اظهار کرد: در این داستان نویسنده خوانندهاش را مخاطب قرار میدهد و نقاط ضعف و فوت اثر را به او میگوید و خواننده هم در طول رمان همراه با فرایند داستان، با نقد روبهرو میشود.
سلیمانی ادامه داد: در متون گذشته، نویسنده به نوعی اسطوره بود و خدایان بر نویسنده تاثیر می گذاشتند و گوی هنر را به او ملهم می کردند اما در فراداستان اینطور نیست و اسطوره نویسنده شکسته می شود و به گزاره و سازه کلامی تبدیل می شود.
سلیمان با اشاره به دیگر نشانههای فراداستان افزود: نقیضه هم از مولفه های فراداستان است. رمان «دن کیشوت» اثر سروانتس به نوعی نقیضه رمانس اروپایی است و رمان «گهواره مردگان» نقیضه ای است بر رمان پلیسی و در داستان آن پلیسی که باید حق را به حقدار برساند و گناهکار را دستگیر کند، تبدیل به مجرم می شود.
این نویسنده و منتقد ادبی اضافه کرد: واقعیت داستان در قرن 18 و 19 میلادی بازنمایی می شود و خواننده با آن همذات پنداری میکند اما در داستان های مدرن قرن بیستم واقعیت بیرونی است که نویسنده کاری با آن ندارد و مهم دیدگاه داستاننویس است. در رمان پست مدرن واقعیت مساله دار می شود و نویسنده رمان گهواره مردگان هم از واقعیت پست مدرن استفاده کرده است.
سلیمانی درباره شخصیتپردازی در داستان توضیح داد: عنصر شخصیت در رمانهای گذشته هویت خاص خودش را داشت اما در فراداستان هویت معکوسی مییابد. شخصیتهای این رمان هم اسم ندارند، در هم میشوند یا به هم تبدیل می شوند.
وی افزود: در فرا داستان توالی رویدادها فرو می ریزد و زمان و مکان از بین میرود. در این رمان دو برادر که در جبهه هستند، به دلیل طولانی شدن جنگ، معاون فرمانده یا برادر سوم خود را نمیشناسند. این جنگ به سبب بی زمان و مکانی، عمومیت دارد و میتواند جنگ ایران و عراق نباشد.
وی درباره پایان قطعی داستانها توضیح داد: در آثار پست مدرن، نوعی بی پایانی یا چند پایانی دیده میشود که گاهی در وسط داستان، همه چیز تمام میشود. در این گونه آثار خواننده با چند راوی روبهروست و در «گهواره مردگان» هم با داستانی چند پایانی مواجهیم.
رمانی که چند صدایی نیست
فرحناز علیزاده، مجری و منتقد ادبی این برنامه هم در ادامه گفت: فراداستان، به نوعی داستان در داستان است و در آن روایت کل داستان به صورت خرده روایتها و پازلوار بیان می شود. «گهواره مردگان» هم چندین زبان و زاویه دید دارد اما توالی زمان در آن دیده نمی شود. این رمان شروع نامتعارفی هم دارد و متن از میانه داستان آغاز می شود.
وی افزود: پست مدرن اِلمانهای خاص خود را دارد و نویسنده هوشمندانه از زاویه دیدهای متفاوت در آن استفاده می کند. گاهی عذاب وجدان شخصیت در چنین داستانهایی، باعث می شود، نویسنده از زاویه دید دوم شخص استفاده کند.
وی با بیان بی مکانی و بی زمانی پست مدرن، اضافه کرد: در پست مدرن، شخصیت های بی نام و بی مکان و زمان باعث درهم شکست تابوها و تعمیم آنها به همه کشورها میشوند. روش تکه تکه کردن اطلاعات در این اثر کارآمد است و نشان می دهد انسانها تحت تاثیر دسیسهاند.
علیزاده «گهواره مردگان» را رمانی چندصدایی دانست و افزود: در این کتاب چندصدایی، چند زاویه دید مشخص است و در طول داستان خود داستان نقد میشود. پست مدرن با تمام المان هایش می خواهد به پایان باز برسد اما اینجا ، همه شخصیت ها، به یک سرانجام میرسند و تعلیق داستان هم به فرجام می رسد.
نشست نقد رمان «گهواره مردگان» از سلسله برنامههای بلور قلم، عصر دیروز در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
نظر شما