چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۱
عجیب‌ترین کتاب‌های اقتباسی از فرانکشتاین را بشناسید

تاکنون رمان‌های گوناگونی با اقتباس از رمان فرانکشتاین (سال 1818) نوشته‌شده که در اینجا برخی از عجیب‌ترین و ترسناک‌ترین آن‌ها معرفی می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از گاردین، «فرانکشتاین» معروف‌ترین اثر نویسنده انگلیسی «مری شلی» است که نخستین بار در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. در این رمان فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با صورتی مخوف و ترسناک می‌سازد. هیولایی که خالقش نیز نمی‌تواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن می‌شود.

عجیب‌ترین رمان‌های اقتباسی از رمان فرانکشتاین که نخستین بار در سال 1818 منتشر شد، عبارت‌اند از:
1. زندگی سگ‌های هیولا نوشته کرستن بکیس
نامزد دریافت جایزه «پرتقال / Orange» (ویژه ادبیات داستانی نویسندگان زن انگلیسی‌زبان) شد. در این رمان یک دانشمند دیوانه در قرن 19 به نام «آگوستوس رنک» اقدام به ایجاد ارتشی از سربازان سگ هیولا می‌کند. این هیولاها راه می‌روند، صحبت می‌کنند و لباس و کلاه‌های نظامی قدیمی به تن دارند...

2. فرانکشتاین رهاشده نوشته برایان آلدیس
در داستان علمی- تخیلی آلدیس، یک مسافر زمان به نام «جو بادنلند» از قرن 21 آمریکا به زمان گذشته و سواحل دریاچه ژنو سفر می‌کند. او در آنجا فرانکشتاین و هیولای او و نیز مری شلی، بایرون و دیگران را ملاقات می‌کند. مری و جو عاشق یکدیگر می‌شوند و آلدیس درباره آن این‌گونه توضیح می‌دهد که: این همان چیزی است که نویسندگان هنگامی‌که عاشق یک شخصیت زن می‌شوند، انجام می‌دهند و آن را تعالی می‌نامند...

3. قدرت‌های بی‌دوام نوشته مایکل بیشاپ
این کتاب داستان «دنی بولز»، یک مدافع 17 ساله در بازی بیس‌بال از ایالت اوکلاهما در سال 1943 است. هم‌اتاقی جدید او به نام «هنری جامبو کلروال» پسری با صورت عجیب‌وغریب و چشمان زردرنگ است که توانایی آوردن امتیازات بالا در بازی را دارد...

4. پیشینه ویکتور فرانکشتاین نوشته پیتر آکروید
در این کتاب فرانکشتاین پیش از آنکه آزمایشانش باعث زنده شدن هیولایی به نام «جک کیت» شود با «پرسی شلی» آشنا شده و ...

5. دختر چهل‌تکه نوشته شلی جکسون
در داستان فرامتنی و تحسین‌برانگیز جکسون، هیولا یک زن است که پیش از سفر به آمریکا عاشق خالق و سازنده خود شده است. هیولای داستان جکسون به خوانندگان داستان می‌گوید: شما می‌توانید مرا زنده کنید ولی فقط به این صورت چهل‌تکه. اگر می‌خواهید مرا کامل ببینید باید من را به بدن خودتان بدوزید. (در این هنگام ممکن است نوعی الگو و دستورالعمل پیش روی خود ببینید که باید به هر طریق آن را انجام دهید، همان‌طور که فرانکشتاین مجبور به انجام آن شد.)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها