شرق امروز در ستون «اتفاق» خود به حاشیه نگاری جایزه ادبی کرمانشاه پرداخته است. این روزنامه جایزه مستقل ادبی کرمانشاه (نقد حال) را جایزه کرمانشاهیها می داند و به معرفی برگزیدگان پرداخته و می نویسد: از میان نامزدهای بخش اصلی رمان، کتاب «سنگ و سایه» توسط هیات داوران انتخاب شد و از کتاب رضا جولایی در بخش اصلی مجموعه داستان تقدیر کردند. همانطور که ادبیات از تضادها و پارادوکسها شکل میگیرد، انگار اهمیت جایزه ادبی کرمانشاه هم تندادن به این قاعده است؛ یعنی انتخاب محمدرضا صفدری نویسنده بوشهری که زبان و فضای کارش کمترین ارتباط را با زبان و فضای آن دیار (کرمانشاه) داشت. اگرچه در میان برگزیدگان، نویسنده کرمانشاهی و حتی آثار کردیزبان هم جایزه گرفته و تقدیر شدند اما این جایزه مستقل تلاش میکند از پوسته شهرستانی خود خارج و با مرکز یا پایتخت ادبی ایران، تهران، پیوند بخورد. این پیوند خوردن زمانی ارزش دارد که نویسندگان و گردانندگان جایزه ادبی کرمانشاه پایتخت ادبی ایران را به رقابت خود بطلبند. بحث اصلی در همین نکته است. چرا استانهای مهم کشورمان مثل مشهد، کرمان، اصفهان، کاشان، شیراز، تبریز و... نمیتوانند و نمیخواهند به قطبهای ادبی ایران تبدیل شوند. در پارهای زمانها شیراز، اصفهان و بوشهر توانستند جایگاه ویژهای در ادبیات ایران پیدا کنند و حتی اگر بگویم برخی از نویسندگان آن دیار توانستند مجتهد ادبی شوند، اعراق نکردهام. اما آنها هم به میل خود یا ناچار در پایتخت ادبی تهران جذب و هضم شدند. این اتفاق، عیب یا نقصان نیست؛ اما آنچه ادبیات ایران به آن نیاز دارد ادبیاتی فراگیر و ملی است و مهمتر از آن، ملیشدن ادبیات شهرستانی است.
روزنامه اعتماد/ حکایت پنج سال تلاش برای نزدیک شدن به ایران
اعتماد امروز در ستون «یادداشت» خود یادداشتی به بهانه انتشار کتاب خاطرات هیلاری کیلینتون منتشر کرده است. به گفته اعتماد، کتاب هیلاری کیلینتون در هفته اول چاپ 100 هزار نسخه فروش داشته است. این روزنامه مهمترین شخصیت فصل ایران کتاب کلینتون را «سلطان قابوس» پادشاه عمان معرفی می کند و می گوید: نام شخصيت هاي زيادي از همه جاي جهان در اين كتاب وجود دارد، ولي شايد مهم ترين شخصيت فصل ايران كتاب خانم كلينتون سلطان قابوس، پادشاه عمان باشد كه طي چند سال اخير رابط اصلي واشنگتن و تهران بوده است و مدت ها پيش از به قدرت رسيدن حسن روحاني، كار سخت وساطت بين امريكا و ايران را شروع كرده بود. هيلاري كلينتون مي گويد در مسقط، پايتخت عمان، به ديدار سلطان قابوس رفته بود كه پادشاه عمان پيشنهاد كرد به برقراري تماس و مذاكره بين ايران و امريكا كمك كند. خانم كلينتون در عين حال مي گويد تلاش هاي واشنگتن براي تعامل با ايران مدت كوتاهي پس از آغاز دور اول رياست جمهوري آقاي اوباما در اوايل سال ميلادي آن سال آغاز شده بود، زماني كه باراك اوباما دو نامه خصوصي به رهبر جمهوري اسلامي مي نويسد پيشنهاد يك «گشايش ديپلماتيك جديد» مي دهد. در همان دوران بود كه رييس جمهوري امريكا اولين پيام تبريك عيد نوروز خود را خطاب به مردم ايران ضبط و منتشر كرد كه البته در ايران با انتقادهايي همراه شد. «گزينه هاي دشوار» خانم كلينتون تصوير تازه اي از رويكرد دولت باراك اوباما در قبال ايران ارائه مي كند، به خصوص اينكه ديپلمات هاي امريكايي از هر فرصتي در حاشيه نشست هاي بين المللي براي تعامل مستقيم با همتايان ايراني خود استفاده مي كردند.
روزنامه فرهیختگان/در جست و جوی اندیشه های سیاسی_عرفانی
این روزنامه امروز در صفحه «کتابخانه» خود نسبت به معرفی کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» اقدام کرده است. فرهیختگان در رابطه با این کتاب می گوید: این کتاب سعی دارد تحقیقی درباره ماهیت اندیشههای سیاسی در ایران، از مکتب اصفهان تا دوره معاصر باشد؛ دورهای که به دلیل دوری رسالههای سیاسی از سنجههای یونانی به دوره زوال مشهور شده است. به قول نظریهپرداز زوال اندیشه سیاسی در ایران، حکمت عملی در مباحث تکراری خلاصه شده و درنهایت تبدیل به رسالههای اخلاقی میشود. اما مهدی فداییمهربانی سعی میکند با بررسی صدها رساله از نویسندگان آشنا و ناآشنا نشان دهد فاصلهگیری نویسندگان ایرانی از اندیشه سیاسی و مدنی یونانی، نه به مثابه غفلت، بلکه باید بهعنوان ضرورتی گریزناپذیر در متن دورهای از تاریخ اندیشه ایران فهمیده شود. او با بررسی مداقهگرایانه رسالههای زیادی از جمله رسالههایی مانند «کمالالدین حسین کاشفیسبزواری»، «نورالدین محمدقاضی»، «مغیثالدین ابوالفتح ابراهیمسنکان»، «سیدمظفر بن محمدحسین شفاییکاشانیاصفهانی»، «فتحالله بن احمدشهرستانی»، «خان بهادرمولوی حاج عبدالکریم»، «لطفالله بن یدالله بن نظامالدین»، «محمدبن مرتضی مبارکشاه حسینی»، «محمدبن علی خاتونآبادی»، «اسحاقبن ابراهیم شمس سجاسی»، «سلیمان بن محمد بلغاری»، «ادهم خلخالی»، «ملااحمد همدانی»، «ابنبزار» و «عزالدین محمودکاشانی» سعی میکند مخاطب خود را با سنخ خاصی از اندیشه سیاسی آشنا کند که به زعم او ناآگاهی نسبت به آنها، ما را از درک و فهم ماهیت کلی اندیشه سیاسی در ایران هم ناتوان خواهد کرد. فداییمهربانی در جایجای کتاب با تاختن به نظریهپردازی جواد طباطبایی درباره تاریخ اندیشه سیاسی در ایران از او بهعنوان «اهل تجدد» یاد میکند و با پیروی از دیدگاه فیرحی درباره طباطبایی که نظریه او را نظریهای ایستاده بر سکوی تجدد ارزیابی میکند، تفسیر ارسطویی از سیاست به مثابه فن را به چالش میکشد و مینویسد: «این دیدگاه که سعی دارد همه پدیدهها را تا سرحد امور کمی و فیزیکی محدود کند، خود را نسبت به امکانهای فهم ساحتهای دیگر عالم وجود محروم میکند و به این ترتیب سیاست انسان، صرفا به سیاست او در عالم حضور فیزیکی بدل میشود.» نویسنده در فصل نخست کتاب که «روششناسی سه لایه» نام دارد با نقد ارسطو بهخاطر فروکاهیدن اندیشه عقلانی به مجادله کلامی، تهیشدن سیاست از اپیستمههای معرفتی را به چالش میکشد و با شرح جدایی نظر و عمل و در نتیجه پیدایش سکولاریسم فلسفی از متافیزیکی شدن تفکر احتراز میکند و روش تحقیق خود را در نسبت با معنا و ارتباط آن با نحوه بودن تعریف میکند؛ امری که در نگاه نخست هایدگری و در وهله عمیقتر کربنی است.
فرهیختگان همچنین در ستون «یادداشت» خود نگاهی به کتاب «آلن بدیو» با نام «در ستایش عشق» انداخته است. آلن بدیو فیلسوف معاصر فرانسوی یکی از مهمترین منتقدان جریان پسامدرنیسم محسوب میشود. به گفته بدیو فلسفه موقوف است به چهار اصل «هنر، عشق، سایت و علم» که هر یک از آنها بهطور کاملا مستقل روشهای حقیقت هستند. کتاب وی بهعنوان «در ستایش عشق» را میتوان یک ستایش فیلسوفانه از عشق دانست. این کتاب که درواقع متن گفتوگوی وی با نیکلاس ترونگ است، به نوعی دفاع آتشین و پرشور آلن بدیو از عشق است. به گفته وی پدیدهای که بهانه نگارش این کتاب توسط او میشود، یک وبلاگ دوستیابی است که در سال 2007 راهاندازی شده بود و به مخاطبان خود وعده میداد که میتوانند عاشق شوند بیآنکه خطری متوجه آنها شود. آلن بدیو در این کتاب میگوید که ما در زمانهای هستیم که ظاهرا میتوانیم عاشقی کنیم بیآنکه عاشق شویم و به مخاطرهای تن سپاریم. پس راههایی را برای ارتباطات عاشقانه خود برمیگزینیم که بیخطر باشد. او در ادامه با توسل جستن به اندیشمندانی برجسته همچون افلاطون، کییرکهگور، سیمون دو بووار، مارسل پروست و ژان لاکان ما را ترغیب میکند که از عشق نترسیم بلکه آن را چون ماجراجویی شکوهمندی ببینیم که دست آخر ما را از وسواس فکری نسبت به خود میرهاند. کتاب «در ستایش عشق» کتاب کوچکی است در دفاع از عشقی که امروزه به نوعی دیگر معرفی و شناخته میشود. این کتاب توسط مریم عبدالرحیمکاشی ترجمه شده است و با توجه به اندازه و ترجمه روان آن میتوان خواندن آن را به هر شخصی در هر سنی توصیه کرد.
روزنامه آرمان/لیکوهای رودبارِ جنوب
روزنامه آرمان امروز در ستون «نگاه» خود به معرفی شعر «لیکو» پرداخته است. آرمان در این ستون می گوید: لیکو شعری است کوتاه، موجز و ادامه سنت شعر هجایی در ایران کهن. لیکو بر دو نوع است، لیکوی بلوچی و لیکوی رودباری، و از آنجا که پرداختن به هر دو نوع در این مجال نمیگنجد، میپردازیم به لیکوی رودباری که تک بیتی است معمولا چهار واژهای، موزون و مقفا و به غایت غریب. لیکو شعر مردمان سادهای است برآمده از دل یک فرایند زیستی پیچیده، کمتر آدمی را در جنوب کرمان و نواحی رودبار زمیناش میتوان یافت که چندتایی لیکو حفظ نباشد یا در زندگی نسروده باشد.لیکو شعر زندگی است، شعر شتربان تنهایی در واحه های جازموریان، سرود یاغی جوان و عاشقی که روزگاری در شبی مهتابی به نیت دیدار محبوباش از کوه پایین آمده، شعر دلگداز مادری است جوانمرده، شوی مرده. لیکو شعری است مثل هایکو کوتاه، تصویری، به غایت موجز و در پی حذف کلمات. در واقع لیکو در تلاش است تا با حداقل کلمات، موقعیتی بسازد که شنونده را در ساخت آن دخالت دهد.
این روزنامه همچنین در صفحه «ادبیات» خود گفت و گویی با محمد کاظم حسینی در خصوص کتاب «هیچ دروغی به قشنگی تو نیست» داشته است. حسيني متولد 1352 ساكن شهرستان پاسارگاد و فوق ليسانس ادبيات فارسي، دبير ادبيات و مدرس دانشگاه است كه از سال 78 شعر را به صورت جدي دنبال ميكند. از او تاكنون دو مجموعه شعر منتشر شده است: «به ديوار دل نبند، مجموعه غزل ـ 1385» و «هيچ دروغي به قشنگي تو نيست، مجموعه شعر سپيد 1392» که در مورد این کتاب به آمان می گوید: قالب اشعار اين كتاب 112 صفحه اي سپيد است و غير از يك شعر بلند به نام «حافظيه» كه 32 صفحه از حجم كتاب را به خودش اختصاص داده است، اشعار ديگر تقريبا كوتاهاند. خوشحالم كه كتاب در نمايشگاه با اقبال عمومي روبهرو شد و با اينكه هنوز به كتابفروشيها نرسيده در آستانه تجديدچاپ است.
وی در خصوص كاركرد واقعي زبان در شعر هایش ادامه می دهد: در اوايل قرن بيستم تعريف زبان بيان انديشهها بود اما در انتهاي قرن بيستم زبان ارتباط میان انسانها تعريف ميشود از آنجا كه هدف زبان انتقال پيام است ما در زبان ادبي به قصد تاثير بر مخاطب با نوعي ديگرگونه گفتن به نام شعر روبهروييم. بر اساس نگرشهاي ساختگرايانه جديد علم زبانشناسي سه بخش دارد: 1ـ دستور زبان 2ـ معناشناسي 3ـ كاربردشناسي، كه مطالعه رابطههاست و چگونگي يافتن معنا را مي گويد بعد از بيرون آمدن شعر از دربار و قدم زدن با مردم در اجتماع زبان نيز سعي كرد خود را به مردم نزديك كند پس خود را به گفتار نزديك كرد به نظر شما دليلش چه ميتواند باشد؟ «باختين» معتقد است زنده بودن به معناي شركت در مكالمه است، زندگي پرسيدن است، گوش كردن، پاسخ گفتن، توافق داشتن و «هگل» هم ميگويد: خودآگاهي در خود واقعيت ندارد و «ياكوبي» گفته من بدون تو ناممكن است. شعر مشروطه با نقش بسيار پر رنگش در انقلاب مشروطه دو مشكل اساسي داشت يكي اينكه به ساختار بي توجه بود و ديگر اينكه كاربرد ابزاري داشت. انقلاب نيما متن را از تسلط عناصر كهنه شعر رهايي بخشيد و شعر با تجربه اي كه داشت سعي كرد هم ابزار قرار نگيرد و هم به ساختار بيتوجه نباشد و بعد از نيما شاخههاي منشعب مثل شعر گفتار سعي كرد شكاف بين مردم و شعر را كمتر كند. معمولا هنر به دنبال همسويي با مردم است شاملو با آن زبان فخيم به فرهنگ كوچه و مردم توجه داشت پس بايد به زباني رسيد كه هم ابزاري و هم به ساخت بي توجه نباشد هم ارتباط را لحاظ كند. رسيدن به چنين زباني براي من مهم بوده. البته به قول سيدعلي صالحي «سادهانديشي با ساده گويي متفاوت است و كسي كه ساده حرف ميزند ساده نمي انديشد» اگر راننده تازه كاري را در نظر بگيريم تمام حواس اين راننده در حين رانندگي به كلاج و دنده و ترمز و بقيه چيزهاست او هيچ وقت طبيعي رانندگي نميكند اما وقتي مهارت پيدا كرد و حرفهايتر شد بدون دغدغه و خيلي ساده و طبيعي فقط با فرمان ماشين را كنترل و موسيقي گوش ميكند و بدون توجه به كلاچ و گاز و دنده مناظر اطراف را گاهي نگاه ميكند. من سعي در رسيدن به چنين مهارتي در زبان دارم.
روزنامه اطلاعات/ اولین بخش تفسیر قرآنی شهید بهشتی رونمایی می شود
اطلاعات امروز در صفحه «اخبار داخلی» خود خبر از رونمایی اولین تفسیر قرآن کریم شهید بهشتی را منتشر کرده است. این روزنامه در این خبر می گوید: درآستانه هفتم تیر سالروز شهادت دکترسید محمد بهشتی، فرزند آن شهید از رونمایی اولین بخش تفسیر قرآن کریم برگرفته از اظهارات وی در نشست های مختلف خبرداد. سید علیرضا بهشتی با بیان اینکه رویکرد تفسیری شهید بهشتی اجتماعی بوده می گوید: این تفسیر از دو بخش عمده شکل گرفته بخش اول از سال ۱۳۴۴تا ۱۳۴۹ هجری خورشیدی است که شهید بهشتی در آلمان حضور داشته و بخش دیگر مربوط به جلسات یکشنبه شب بوده که به طور سیار درمنازل افراد تشکیل می شده و مربوط به سال های ۴۹ تا ۵۷ است .
وی ادامه می دهد: شهید بهشتی قرآن شناسی بود که سعی می کرد بر اساس یافته های خود چه در عرصه اجتماعی و چه درعرصه خصوصی انتقادی منصفانه داشته باشد. ما باید برای تبیین، شناخت و شناساندن هویت تاریخی خود گام های بلندتر برداریم لذا باید مراکزی باشد تا آنچه به عنوان شکل گیری تاریخ نهضت ایران بوده را ارائه کرده و گفتمان انقلاب اسلامی را مطرح کند.
روزنامه جمهوری اسلامی/انتظار 30 ماهه «هاشمی در سال 88» پایان یافت
جمهوری اسلامی امروز در صفحه نخست خود خبر از انتشار چاپ هشتم کتاب «هاشمی در سال 88» می دهد. کتاب «هاشمی در سال 88» نوشته حجت الاسلام رضا صنعتی در اردیبهشت ماه امسال منتشر و تاکنون هشت بار تجدید چاپ شده است. نویسنده این کتاب در مقدمه آن می نویسد: خدا را سپاس می گویم پس از آنکه با تدبیر «دولت امید» پس از گذشت دو سال و نیم، قفل دولت دهم بر کتاب هاشمی در سال 88» باز شد، با کمتر از یک ماه از عرضه در عرصه نشر با استقبال مواجه شد و به چاپ هفتم رسید. به اعتقاد نویسنده این کتاب استقبال از این کتاب به معنای برخورداری از برجستگی خاصی در نگارش آن نیست؛ بلکه پاسخ قاطعی از سوی مردم بر قفل زدن به محصول فکر و اندیشه دیگران است. خصوصا اینکه دو عنصر اصلی کتاب یعنی نآیت الله هاشمی رفسنجانی» و «وقایع سال 88» از حسایت و جایگاه ویژه ای در تاریخ انقلاب اسلامی و افکار عمومی برخوردارند.
نظر شما