جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۰
هاشمی‌رفسنجانی، امیرکبیر را قهرمان مبارزه با استعمار می‌داند

خسرو معتضد، تاریخ‌نگار، درباره کتاب‌های مربوط به میرزا تقی‌خان امیرکبیر می‌گوید: بهترین کتابی که درباره این شخصیت نوشته شده، اثر فریدون آدمیت است. هاشمی‌رفسنجانی نیز در کتابش، امیرکبیر را قهرمان مبازره با استعمار معرفی کرده و به دلیل این‌که یک روحانی آن را نوشته،‌ اهمیت بسیاری دارد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امیرکبیر همواره در میان مردمان به‌عنوان شخصیتی مثبت و موثر در تجدد ایرانیان به‌شمار می‌رود. پژوهشگران همچنان درباره وی به مطالعه می‌پردازند و تلاش می‌کنند زوایایی از زندگی وی را که کشف نشده و دلیل قتل وی به‌دست ناصرالدین‌شاه را ریشه‌یابی کنند. آن‌ها اعتقاد دارند اگر انگیزه و دلیل این قتل سیاسی را بدانند، شاید راهی برای کم بودن سرعت رشد تجدد در ایران بیایند و به‌گونه‌ای چگونه شکل‌گیری جامعه مدرن در ایران را شرح دهند. جمعه (20 دی‌ماه) برابر با یک‌صد و شصت و دومین سالروز شهادت میرزا تقی‌خان امیرکبیر است. «ایبنا» به همین مناسبت گفت‌وگویی با خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر انجام داده است.

معتضد درباره آرشیو و مرکزهای سندی بریتانیا گفت: بیشتر مطالبی که درباره امیرکبیر وجود دارد از آرشیو و مرکزهای سندی بریتانیا به‌دست آمده است. انگلیسی‌ها با تمام زجری که به ملت ایران دادند خدمت بزرگی به تاریخ ایران کردند و ما ناچاریم برای نگارش تاریخ به آن‌ها مراجعه کنیم. بدون استفاده از تاریخ‌نگاری آن‌ها نمی‌توانیم چهره‌ای آشکار از گذشته داشته باشیم. با این حال پژوهشگران باید میان غرض و واقع‌نگری تفکیک قائل شوند چرا که تاریخ در دوره‌های مختلف دچار تحریف و جعل شده است.

این پژوهشگر تاریخ درباره منابعی که درباره امیرکبیر نوشته‌اند، اظهار کرد: منابع بسیاری به این شخصیت پرداخته‌اند اما همسو نیستند. نخستین فردی که درباره امیرکبیر اظهار نظر منفی کرد، «فوریه» فرانسوی است و در سفرنامه‌ای که درباره ایران نوشته از امیرکبیر انتقاد کرده است. وی، امیر را فردی ظالم و فامیل‌باز معرفی کرده که البته مساله عجیبی نیست، فوریه در خدمت انگلیسی‌ها بود و به همین دلیل طبیعی است که با امیرکبیر دشمنی بورزند. اصولا انگلیسی‌ها درباره افرادی که به ایران علاقه داشتند، قضاوت منفی داشتند مانند مصدق اما بعدها درباره آن‌ها فیلم‌ها و مستندهای مثبتی می‌سازند تا خود را تبرئه کنند.

وی افزود: لیدی «شیل» همسر وزیر مختار انگلیس نیز در کتاب خاطراتش به امیرکبیر اشاره و برایش اظهار دلسوزی می‌کند. بیشتر کتاب‌های دوره ناصرالدین‌شاه همسو و مخالف امیر بودند و دلیل مرگش را بیماری عنوان کردند. اعتمادالسطلنه در کتابی با عنوان «خلسه» یا «خواب‌نامه» که دربردارنده محاکمه خیالی صدراعظم‌های دوره قاجار است، در بخشی که به محاکمه امیرکبیر می‌پردازد، وی را به جرم براندازی ناصرالدین‌شاه گناهکار می‌داند. با این حال بیشتر افرادی که پس از دوره ناصری به امیر پرداخته و وی را قضاوت کرده‌اند درباره لیاقت، مدیریت و سازماندهی این صدراعظم بزرگ ایران نوشته‌اند. 

نویسنده کتاب «یک‌صد سال فراز و فرود»‌ درباره پژوهش‌های علمی که درباره این شخصیت تالیف شده، گفت: نخستین فردی که یادداشت‌های علمی درباره امیرکبیر تهیه کرد، عباس اقبال‌آشتیانی بود و کتاب «امیرکبیر» وی که پس از شهریور 1320 منتشر شد. حسین مکی نیز که بیشتر قصه‌ها و روایت‌های مردمی را در کتابش «زن‍دگ‍ان‍ی‌ م‍ی‍رزا ت‍ق‍ی‌ خ‍ان‌ ام‍ی‍رک‍ب‍ی‍ر» نقل کرده داستان‌های مردم را درباره درستی و پاکدامنی امیرکبیر نقل کرده است اما بهترین کتابی که درباره امیرکبیر نوشته شده، اثر فریدون آدمیت است. «امیرکبیر و ایران» به دلیل این‌که مولف آن در خارج از کشور و با استفاده از منابع، دسترسی به کتابخانه‌‌های مختلف و اسناد دست اول تدوین کرده، ارزشمندترین کتاب درباره امیرکبیر به‌شمار می‌رود. اکبر هاشمی‌رفسنجانی نیز در کتابش درباره امیرکبیر، وی را قهرمان مبارزه با استعمار خوانده و از این نظر که فردی روحانی، چنین کتابی درباره امیرکبیر نوشته،‌ اهمیت بسیاری دارد. 

معتضد درباره مطالبی که در کتاب‌ها و گزارش‌های روسی به امیرکبیر اختصاص یافته، اظهار کرد: مطالب بسیاری از «دالگرجی» وزیر مختار روسیه مربوط به دوره امیرکبیر وجود دارد اما شاید بتوان گفت این شخصیت در کشته شدن امیرکبیر تاثیر داشت. وی پرچم امپراتوری روسیه را در داخل ارگ همایونی نصب کرده بود و در شهر شایعه‌ای مبنی‌بر تحت‌الحمایه بودن امیرکبیر از سوی روسیه به راه انداخت. این در حالی بود که امیرکبیر نه روسوفیل و نه انگلوفیل بود. گزارش‌های وزارت خارجه ایران درباره امیرکبیر، گزارش‌های سفارتخانه‌های روسیه تزاری، انگلیس و فرانسه نیز اطلاعات ارزشمندی از امیرکبیر در اختیار تاریخ‌پژوهان قرار می‌دهد. «کنت دو گوبینو» فرانسوی که کتاب‌هایی درباره ایران نوشته نیز به امیرکبیر پرداخته است.

نویسنده کتاب «از فروغ‌السلطنه تا انیس‌الدوله» درباره امیرکبیر بیان کرد: امیرکبیر با عوام‌فریبی مخالفت می‌کرد و اعتقاد داشت، ایران برای پیشرفت دست‌کمی از اروپا ندارد. از کارهای جالب امیرکبیر این است که سعی در ایجاد قدرت سومی به‌جای انگلیس و روسیه کرد و به همین منظور در استانبول قراردادی با آمریکاییان بست و نخستین فردی است که آمریکا را به ایران وارد کرد. انگلیس و آمریکا اختلاف‌های بسیاری با هم داشتند و معتقدم ایرانی‌ها از این اختلاف‌ها به نفع خودشان استفاده کردند. از سوی دیگر وی پای پروسی‌ها و اتریشی‌ها را نیز به ایران باز کرد تا از قدرت مطلقی که انگلیسی‌ها و روس‌ها، حتی فرانسوی‌ها داشتند، بکاهد. 

این تاریخ‌نگار با اشاره به یادداشت‌های «سر ریدر بولارد» سفیر انگلیس در ایران توضیح داد: ظاهرا بسیاری از خارجیان نیز از امیرکبیر تعریف کرده‌اند اما آن‌ها با اعمال نفوذی که در دربار قاجار داشتند با امیر مخالفت می‌کردند. درباریان به‌دلیل این‌که امیر جلو دست‌درازی آن‌ها را می‌گرفت، دشمن وی شدند. امیرکبیر ابداع‌کننده سیستم اطلاعاتی ایران بود که برای مبارزه با دخالت‌های خارجی‌ها، دست به گردآوری اطلاعات می‌زدند. از مجموعه برنامه‌های دیگر وی جلوگیری از چاقوکشی‌های مرسوم و برقراری امنیت بود. تشکیل نیروی دریایی در دو بخش نیروی بازرگانی و غیربازرگانی، ساخت 40 قراولخانه، مبارزه با رشوه و فساد و راندن چاپلوسان از دربار برخی دیگر از فعالیت‌های وی به‌شمار می‌رود. 

این پژوهشگر تاریخ معاصر درباره تاریخ‌نگاری دوران ناصری و چگونگی شرح حال امیرکبیر در کتاب‌های آن دوره نیز گفت: در طول سلطنت ناصرالدین‌شاه، اکثر مورخان چاپلوس بودند و مانند آن‌چه در «ناسخ التواریح» آمده، دلیل مرگ امیرکبیر را بر اثر بیماری کبد یا ورم معده اعلام ‌کردند با این حال تنها کتابی که حقیقت مرگ امیرکبیر را بیان کرد، «حقایق الاخبار ناصری» تالیف میرزا جعفر خورموجی بود که از مورخان دربار ناصرالدین شاه قاجار و ملقب به حقایق‌نگار بود. 

معتضد افزود: نکته جالبی که درباره علاقه ایرانیان به امیرکبیر وجود دارد، این است که دوشنبه‌ها را که امیرکبیر در آن روز به قتل رسیده بود، به احترام وی تعطیل می‌کردند. این روال تا دوران رضاشاه در جریان بود و پس از آن به‌دلیل جلوگیری از اخلال در کارهای اداری، به پنجشنبه بعدازظهرها تغییر پیدا کرد. 

این پژوهشگر درباره کتاب‌هایی که دیدگاه‌های متفاوتی درباره امیرکبیر دارند نیز اظهار کرد: افرادی چون پیروز مجتهدزاده یا ابراهیم صفایی در کتاب‌هایی که نوشته‌اند، چندان از امیرکبیر تعریف نکرده‌اند یا کتاب‌هایی که از سوی بهاییان نوشته شده، در مخالفت با امیرکبیر و شخصیت وی تدوین شده‌اند. با این حال گذشت زمان چهره شخصیت‌ها را بهتر مشخص می‌کند. سختگیری‌های امیرکبیر به دلیل مقتضیات زمان بوده و جامعه ایران تنها به صرف گفته خارجیان قابل شناخت نیست. در ایران دیگر امیرکبیر نداریم و برای شناخت زوایای ناشناخته وی نیاز به مطالعه بیشتر است به همین دلیل نوشتن درباره این شخصیت ارزشمند را باید ادامه دهیم. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها