رمان «سنجاق قفلي» نوشته علي ابراهيمكافوري از سوي انتشارات البرز منتشر شد. در این کتاب نویسنده سعی داشته مثبتاندیشی را در مواجهه با منفیبینیها و کلافهگیهای روزمره در توصیف وقایع داستانیاش بیان کند._
نويسنده اين كتاب ادامه داد: به هر حال زندگيهای روزمره، مسايلي براي ما ايجاد ميكند اما اين موضوع نبايد دليلي براي نگاه منفي به زندگي باشد. در اين داستان «سنجاق قفلي» به دو بخش «سنجاق» و «قفل» تقسيم شده كه هر یک از آنها در قصه جاگذاری شدهاند. در این اثر سعي كردم تا مخاطب را به تفكر در معنا و جستجو براي رسيدن به پاسخ به چراييها هدايت كنم.
در بخشي از كتاب آمده است: «سنجاق ميزند قفل را، يا كه قفل ميزنند بر سنجاق. اين، مسالهاي بود كه مدتهاي زيادي كله نوك تيزم را به خودش مشغول كرده بود؛ از روزي كه خودم را شناخته بودم و از روزي كه به اين شكل، آفريده بودم. با اين شكل و شمايل عجيب و غريب، بدني لاغر و باريك، نحيف و شفاف، با پاهايي گرد و گره خورده، گره خورده در اين قفليِ عزيز كه براي من عجيبتر از خودم در اين دنيا، همان او بود.»
علي ابراهيمكافوري، نويسنده نشريه پندار در زمینه شعر و ادبیات است.
«سنجاق قفلي» در 216 صفحه با شمارگان دو هزار نسخه، به قيمت 6 هزار و 200 تومان از سوي انتشارات البرز روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما