دیدگاه جان آوستین
آوستین نیز مانند کلسن خواسته است حقوق را از قواعد دیگری که اشتباه حقوق نامیده می‌شود، متمایز کند. او ابتدا قوانین حاکم بر رفتار انسانی را از قوانین علمی و فیزیکی متمایز دانست و حقوق را منحصرا به قواعدی پنداشت که وجود دارد. به نظر او، حقوق موجود را نباید با ارزیابی و نیک و بد آن اشتباه کرد. درست است که علم حقوق نمی‌تواند به حکمت وضع قانون و مصلحتی که هدف از آن بوده است، بی‌اعتنا بماند، ولی در فلسفه حقوق تحققی به آنچه وجود دارد، بیشتر توجه می شود تا به آنچه باید باشد... از دیدگاه فلسفه حقوق تحققی، حقوق آن چیزی است که باید باشد، چه خوب و چه بد، نه آن چیزی که فقط در صورت خوب بودن، باید باشد.
آوستین، حقوق را دستوری برخاسته از طرف قدرت سیاسی می‌داند که با ضمانت اجرا همراه باشد؛ هرچند در عمل با اقبال مردم روبه‌رو نشود و واکنش‌های اجتماعی اجرای آن را میسر نکند. بنابراین، آوستین به شایستگیِ مقام قانون‌گذار، بیش از نفوذ واقعی قانون و نقشی که در زندگی اجتماعی دارد، توجه می‌کند.
صفحه 41/ نظریه‌ها و نظام‌های حقوقی/ دکتر قدرت‌الله خسروشاهی/ انتشارات جنگل و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / چاپ اول/ سال 1391/ 192 صفحه/ 5000 تومان
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
نظر شما