ابتدا آكريمد دو ماه پس از اهداي جايزه ادبي لا كوپول به رمان «بليت ورودي» اثر ژوزف ماسه اسكارون اعلام كرد اين نويسنده بدون نام بردن از بيل برايسون نويسنده آمريكايي رمان «آمريكاي جالب» و انجام برخي دست كاريها براي از بين بردن رد پا، گزيدههايي از برگردان فرانسوي «آمريكاي جالب» را در رمان «بليت ورودي» منعكس كرده است. پس از آن هفتهنامه اكسپرس شباهتهايي بين «پيش از فراموشي تربيزوند» نخستين رمان اسكارون با رمان «نخستين روزنوشت پاريسي» اثر ارنست يونگر نويسنده آلماني پيدا كرد و سرانجام روزنامه لوموند از رد گزيدههايي از مجله ادبي قديمي «قناري در قفس» در دومين رمان اسكارون به نام «شواليه نيمه شب» پرده برداشت.
به اين ترتيب هر سه رمان ژوزف ماسه اسكارون به ادعاي اين دو نشريه و موسسه آكريمد تقلبي از آب درآمدهاند. چيزي كه به اعتبار ماسه-اسكارون سردبير «مجله ادبي» فرانسه لطمه جبرانناپذيري زده و به دنبال آن هم نشر گراسه از عرضه اثري تازه به قلم اين نويسنده به ترديد افتاده است.
ژوزف ماسه-اسكارون كه همواره اتهام تقلب را رد كرده و چنين امري را «اداي احترام» به نويسندگان محبوبش عنوان ميكند و هفته پیش در نمايشگاه كتاب مسكو در پايتخت روسيه نیز حضور یافته بود، به رغم عدم اعلام موضع شفاف از سوي مسوولان انتشارات گراسه براي تصميم در خصوص آينده همكاري با او، تمايل دارد آثارش همچنان از سوي گراسه منتشر شوند.
وی به تازگي در دفاع از خود گفت: همه ما افسانههاي لافونتن را در مدرسه ياد گرفتيم، البته اميدوارم. اگر شما يكي از افسانههاي لافونتن را برداريد يا يكي از افسانههاي ازوپ (اديب يوناني) در داستان به كار ببريد، فكر ميكنند كپيكاري كردهايد.
نظر شما