به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «چرخ دستی» نوشته منیره هاشمی داستان آرزوهای کوچک دختربچهای به نام شبنم را بازگو میکند که پدر روزهدارش را در سر کار همراهی میکند.
داستان «چرخ دستی» شروعی توصیفی و کند دارد و صحنهای از همراهی شبنم و پدرش را توصیف میکند؛ شروعی که به دلیل خالی بودن از هیجان نمیتواند برای مخاطب کودک چندان جذاب باشد. تنها نقطه قوت شروع این داستان معرفی کامل شخصیتهای اصلی داستان، یعنی شبنم و پدرش است.
بخش ابتدایی داستان در ادامه آورده شده است: «چرخ دستی توی کوچه پس کوچههای خلوت بالا و پایین میرفت. بابا آن را هل میداد. شبنم روی چرخ دستی نشسته بود و دستهایش را به دو طرف آن گرفته بود. چشم از کارتن جوجهها برنمیداشت. جوجهها مثل توپهای زرد کنار هم کز کرده بودند و با هر تکان بالا و پایین میپریدند و جیک جیک میکردند.»
داستان با همان روند کند ادامه مییابد و حادثه خاصی در ساختار داستان به وجود نمیآید و حضور پسربچهای که جوجهای از پدر میخرد و بچههای دیگری که ادای پدر شبنم را درمیآورند تنها حوادث این بخش هستند که نویسنده بیتفاوت از کنارشان میگذرد و آنها را برای اوج و فرود بخشیدن به خط داستانی مورد استفاده قرار نمیدهد.
طرح داستان بسیار ساده و بدون پیچیدگی است. پدر شبنم یک چرخ دستی دارد و در کوچهپس کوچهها میگردد و نان خشک میخرد و نمک و جوجههای رنگی میفروشد. شبنم در یکی از روزهای ماه رمضان با پدرش همراه میشود و آرزو دارد پدرش بتواند در پایان روز برایش زولبیا بخرد؛ آرزویی که در پایان داستان برآورده میشود.
داستان «چرخ دستی» از کشمکش بهره نبرده است و نویسنده تنها به روایت آرزوهای دخترکی فقیر اکتفا کرده است.
داستان از زبان دانای کل و از زاویه دید شبنم روایت میشود. با توجه به موضوع داستان و اهمیت دلمشغولیهای قهرمان آن به نظر میرسد دانای کل انتخاب مناسبی برای روایت این اثر نباشد؛ بازگو کردن داستان از زبان شخص اول میتوانست موجب شود خوانندگان با قهرمان داستان راحتتر ارتباط برقرار کنند.
قهرمان داستان ویژگیهای مثبت اخلاقی بسیاری دارد. او دختری است که به خاطر روزهداری پدرش در گرمای یک روز داغ، آب نمیخورد. وقتی بچهها پدرش را مسخره میکنند واکنش منفی از خود نشان نمیدهد و زمانی که کساد بودن بازار کار پدرش را میبیند از آرزویش برای خرید زولبیا و بامیه هم حرفی نمیزند اما نویسنده تنها ویژگیهای معنوی قهرمان داستان را بیان میکند و درباره زندگی این دختربچه فقیر، دلیل همراهیاش با پدر یا حتی سن و سال او اطلاعاتی در اختیار خواننده قرار نمیدهد.
بیان ویژگیهای مثبت اخلاقی قهرمان داستان و سرزنش غیرمستقیم بچههایی که پدر شبنم را مورد تمسخر قرار میدهند از اختصاصات ارزشمند داستانی «چرخ دستی» است.
یکی از ویژگیهای مثبت داستان «چرخ دستی» فضاسازی آن است. نویسنده با توصیف صحنهها و شخصیتهای داستان به خوبی توانسته است فضای زندگی یک دختربچه فقیر را به مخاطب نشان دهد و حس همدردی را در خواننده به وجود آورد.
داستان «چرخ دستی» پایان خوشی دارد و دختربچه فقیر قصه به آرزویش که خریدن یک جعبه زولبیا و بامیه است ميرسد. پایان داستان با توجه به روند بیحادثه داستان فاقد عنصر گرهگشایی و تا حدودی سرسری است.
تصویرگری کتاب «چرخ دستی» یکی دیگر از نقاط ضعف آن است. استفاده از تصاویر تکراری، بیارتباطی تصویر و متن داستان و بیبهره بودن تصاویر از خلاقیت و نوآوری از جمله نقاط ضعف تصویرگری این کتاب به شمار میروند؛ تصویرگری «چرخ دستی» فقط جنبه تزیینی دارد و نه تنها حرفی اضافه بر متن داستان برای خواننده بازگو نمیکند و حتی به دلیل بیارتباطی و گاه تناقض با متن خواننده را سردرگم میکند.
انتشارات بوستان کتاب «چرخ دستی» را با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت هزار و 600 تومان برای گروه سنی «ج»، دانشآموزان چهارم و پنجم دبستان روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب را عادل سعیدی تصویرگری کرده است.
دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۷
نظرات