به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم رونمایی از هفتگانه «آذرک» دیروز (29 فرودین) در فروشگاه کتاب افق برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام عبدالله حسنزاده، دبیر جشنواره انتخاب کتاب سال کودک و نوجوان گفت: ادبیات داستانی، گونهها و شاخههای گوناگونی دارد. بخشی از ادبیات داستانی به دنیای طبیعی مربوط است که داستانهای رئال و واقعگرا را تشکیل میدهد. گونه دیگری هم مربوط به دنیای فراطبیعی است. داستانهایی که در زمینه افسانه و جادو هستند و امکان وقوعشان در دنیای طبیعی وجود ندارد در این دسته قرار میگیرند. برخی از داستانها نیز فراتر از فراطبیعیاند و میتوان گفت در دنیای برزخی میگذرند.
وی مجموعه آذرک را به گونه داستانی فراطبیعی مربوط دانست و گفت: آذرک داستانی جادویی و فراطبیعی است و عناصری که مربوط به دنیای فراطبیعی باشند در آن به چشم میخورند. مثلا در بخشی از داستان آذرک با عینکی که به چشم میزند میتواند پدر و مادرش را ببیند که مخاطب را به یاد چشم برزخی یا چشم دل میاندازد. کسی که چشم برزخی دارد، مانند آذرک میتواند پشت دیوارها و درون ما را ببیند. در جایی دیگر نیز به توقف زمان اشاره شده است. به این ترتیب در جای جای داستان از مسایل مربوط و نزدیک به معارف اسلامی استفاده شده است.
حسنزاده در ادامه، مسلم ناصری را آغاز کننده راهی دانست که تا به حال به آن پرداخته نشده است و گفت: ادبیات ما همواره نیازمند یک شروع کننده بوده است. جای خالی ادبیات فانتزی تالیفی برای نوجوانان در ادبیات داستانی ما همواره حس میشده و نویسنده آذرک به عنوان شروع کننده این راه جای قدردانی دارد. اکنون راه برای نویسندگان دیگر باز شده و میتوانند این راه را ادامه دهند.
در ادامه مراسم رونمایی از هفتگانه آذرک، حدیث لزرغلامی، شاعر و نویسنده به برخی ویژگیهای محتوایی این اثر اشاره کرد و گفت: مجموعه آذرک بسیار خوشخوان است و میتواند برای مخاطب نوجوان هم لذتبخش باشد اما در عین حال به نظر میرسد آذرک فضای شلوغی دارد. عناصر، شخصیتها و ماجراهای زیادی در کتابهای آذرک هست. بهطوری که مخاطب پس از آشنایی با فضای داستان، احتمال میدهد در هر صفحه با یک اتفاق و ماجرای جدید روبهرو شود. البته همانطور که از یک مجموعه هفت جلدی انتظار میرود، ماجراها سریع پیش میرود و نویسنده سعی کرده در بستر این ماجراها، جهان جدیدی را خلق کند.
لزرغلامی در ادامه به جهان متفاوت مجموعه آذرک اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد نویسنده تلاش کرده تا جهان مدنظر خود را جلد به جلد و به مرور تکمیل کند. هر کدام از کتابهای مجموعه نیز در عین مستقل بودن با یکدیگر پیوند دارند و به این ترتیب شخصیتها و ماجراهایی که در کتاب نخست با آنها روبهرو شدهایم، در کتابهای بعدی به چشم میخورند. به این ترتیب نویسنده با دوختن و پیوند ماجرا به هم، جهان خود را در هفت جلد کامل کرده است.
این نویسنده و شاعر، انتخاب یک دختر به عنوان قهرمان مجموعه را موضوعی در ادبیات تالیفی دانست که کمتر به آن توجه شده و گفت: آثار معدودی هستند که در این حجم نوشته شده باشند و تنها یک دختر شخصیت و قهرمان اصلی آنها باشد. با خواندن داستان این حس به مخاطب منتقل میشود که انتخاب یک دختر به عنوان قهرمان، دغدغه نویسنده بوده و حتی کتاب نخست با گلایههای آذرک از محدودیتهای دختر بودن شروع میشود. از سویی دیگر در برخی قسمتهای داستان بارها از زبان مادر آذرک میخوانیم که «مگر دختر هم درس میخواند؟» واز این قبیل تفکرات که هنوز هم با آنها مواجهایم. بنابراین هر جا که آذرک موانع را از سر راهش برمیدارد، مخاطب از موفقیتش لذت میبرد.
نویسنده «روبی»، با اشاره به اینکه آذرک قهرمانی شرقی است و نویسنده توانسته از نگاه غربی در داستانهای فانتزی گذر کند ادامه داد: بسیاری از شخصیتهای داستانی مشهور مانند «هری پاتر»، «پیپی جوراب بلند» یا «الیور توئیست» خانوادهای ندارند و از این تنهایی برای قهرمان شدن استفاده میکنند؛ اما آذرک نه تنها مانند آنها نیست بلکه خانوادهای دارد که برای مخاطب آشناست. آذرک، پدر، مادر و برادری دارد که در پیشبرد داستان بسیار موثر است اما با وجود این تنهاست. تنها دلخوشی آذرک پدربزرگی است که در نیمههای داستان از دنیا میرود. بنابراین آذرک تنهایی لازم را برای اینکه وارد دنیای خیالات و فانتزی شود دارد اما به شکل کاملا ایرانی و بیشباهت به نمونههای غربی.
لزرغلامی آذرک را مجموعهای اخلاقی دینی دانست که نویسنده به صورت غیرمستقیم و به دور از شعارزدگی آن را به نگارش درآورده و ادامه داد: به نظرم آذرک یک اثر اخلاقی دینی است. البته نویسنده سعی کرده این رویکرد را رقیق کند و آن را آرام با تار و پود داستان ببافد تا شعاری نباشد. به همین دلیل بعد از سه جلد است که به نظر میرسد نویسنده میخواهد مشتش را برای مخاطب باز کند. در جلد چهارم مسلم ناصری بذرهایی که در جای جای داستان پاشیده، شکوفا میکند و به موضوعاتی مانند مرگ، نگاه به زندگی دنیوی و پاداش خوبیها میپردازد. ما در ادبیات عرفانیمان نمونههای بسیاری از پرداختن به این موضوعات را داریم و میتوان گفت آذرک مدل نوجوانانه و داستانی شده پرداخت به این موضوعات است.
وی در انتها گفت: در مجموع نویسنده تلاش زیادی کرده تا شکلی از فانتزیِ عرفانی را ارایه دهد. نوعی فانتزی که بتوان ریشههایش را در ادبیات کلاسیکمان یافت و مختص خودمان باشد.
حسین شیخالاسلامی، منتقد ادبی، در ادامه این مراسم انتشار مجموعه تالیفی هفت جلدی در حوزه فانتزی را اتفاقی بزرگ دانست و گفت: برای اینکه جانب انصاف نگه داشته شود، نقد محتوای اثر را به بعد از ارتباط مخاطبان با کتاب واگذار میکنیم اما جدای از محتوا، آذرک، مجموعهای است که هدفش برجسته کردن یک شخصیت است. در این مجموعه برای نخستین بار در ادبیات تالیفی با یک دنیای موازی با با دنیای مواقعی مواجهایم که حیات، استقلال و نظم خاص خود را دارد.
این منتقد با اشاره به جایگاه تخیل و جادو در ادبیات فارسی و زندگی روزمره گفت: ادبیات ما سرشار از جادو و تخیل است و رد پای آن را میتوان در زندگی روزمره نیز دید. حتی میتوان گفت روحیه ایرانی به ارتباط با یک دنیای موازی عادت دارد. شاید یکی از دلایل اینکه درمیان نویسندگان ایرانی، کسی نتوانسته مجموعهای مانند آذرک را به نگارش درآورد، قدرت این دنیای موازی بوده که به تخیل ادبی اجازه خلق یک دنیای دیگر را نمیداد. از این جهت نگارش و انتشار آذرک اتفاق ویژهای در حوزه ادبیات داستانی است.
وی ادامه یافتن مسیری را که با نگارش آذرک آغاز شده، لازمه ایجاد دنیای فانتزی ایرانی در حوزه ادبیات دانست و گفت: اگر این کار توسط نویسنده یا کسانی که برای دنیای ادبیات تصمیم میگیرند ادامه یابد، اتفاق بزرگی در ادبیات داستانی ایران است. اگر در فرهنگهای دیگر دنیای ادبیات فانتزی متنوع و موفق است، به این خاطر است که تخیل را به دست اصحاب تخیل واگذار کردهاند. اگر این اتفاق برای ما هم بیفتد، تخیل به دست نویسندگان، هنرمندان و خیالپردازانی میافتد که هم مردم را بهتر میشناسند و هم میتوانند بهتر و کم ضررتر از تخیلها استفاده کنند.
حسین شیخالاسلامی در انتها یادآور شد: در دنیای امروز، کتاب جزئی از یک بسته فرهنگی است که فیلم، بازیهای رایانهای و لوازم التحریر هم در کنارش وجود دارد. آذرک نیز توانایی ارایه به موسسات فیلمسازی و گروههای فیلمنامه نویسی را دارد. این به این معنی نیست که ما با یک شاهکار روبهروایم اما آذرک میتواند جرقه اولیه را بزند و یک کتاب، مرجع بازی رایانهای، فیلم و انیمیشن شود.
مسلم ناصری، نویسنده و خالق آذرک در انتهای مراسم رونمایی از اثر خود گفت: با وجود اینکه نزدیک به 15 سال درس طلبگی خواندهام اما همواره دغدغه اصلیام ادبیات کودک و نوجوان بوده است. از همان زمان کودکی که مادربزرگم افسانههای محلی را برایم میخواند، شیرینی آنها را در تار و پود زندگیام حس کردم. شاید یکی از دلایل و جرقههای نخستین نوشتن این مجموعه نیز افسانههای زادگاهم است که از ده سال پیش تا کنون مشغول گردآوری آنها هستم.
ناصری با اشاره به اثر «هزار و یک شب» و راوی آن «شهرزاد» گفت: همواره علاقه ویژهای به هزار و یک شب داشتهام. در نگارش آذرک هم نیم نگاهی به این شاهکار ادبی و راوی آن «شهرزاد» داشتم. با این تفاوت که قصد داشتم نه تنها راوی داستان، بلکه قهرمان اصلی آن نیز یک دختر باشد و از شیوهای شرقی برای روایت آن استفاده کنم.
وی دراینباره توضیح داد: آثار غربی عموما در یک مسیر خطی روایت میشوند اما در شرق همانطور که زندگیمان چند لایه است، بیان و روایت آن نیز چند لایه است. علاوه بر هزار و یک شب، سعی کردم از افسانههایی که در این مدت از اهالی کوه سرخ کاشمر شنیدهام نیز در این اثر استفاده کنم. به این ترتیب گاهی افسانهها با هم عجیبن شدهاند. البته در هیچ جای کتاب به طور مستقیم به این افسانهها اشاره نکردهام و تنها آنها را مانند آونگهایی به اصل داستان آویزان کردهام.
مسلم ناصری در انتها افزود: گرچه علاقه شخصی من ادبیات کودک و نوجوان بود و هست اما نگارش چنین مجموعهای نیازمند بستری آرام و سعه صدری بود که حجتالاسلام حسنزاده آن را در قم ایجاد کردهاند. اگر چنین بستری و فضایی ایجاد نمیشد، حلقه نویسندگانی که در شهر قم پدید آمده، شکل نمیگرفت و پرورش نمی یافت.
مجموعه هفتگانه «آذرک» اثر مسلم ناصری را انتشارات افق منتشر کرده است.
مراسم رونمایی از این اثر دیروز در فروشگاه انتشارات افق و با حضور نویسندگانی همچون محمدرضا یوسفی، مصطفی خرامان، مهدی حجوانی، لاله جعفری و حسین فتاحی برگزار شد.

نظر شما