به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، در این اثر دو راوی در دنیاهایی جداگانه و یکی در میان، در فصلی متفاوت داستان را روایت میکنند. بخشهای مختلف این کتاب به نوبت در دو منطقه اتفاق میافتند؛ فصلهای فرد در «سرزمین عجایب بی رحم» حوادثی را در زیرزمینهای ژاپن نشان میدهد و فصلهای زوج در «ته دنیا» كه مکانی خیالی است، روی میدهد.
نویسنده این دو موقعیت را با یک رشته ظریف و باریک به هم وصل میکند و مفاهیم ضمیر ناآگاه و آگاه و هویت انسانی را میكاود. موضوع اصلی كتاب نگاهی است به هوشیاری انسانها و دو راوی داستان، ماجراهای اطرافشان را در حول و حوش همین موضوع روایت میكنند.
غبرایی درباره عنوان این كتاب گفت: «سرزمین عجایب بیرحم» در واقع نقیضهای است كه موراكامی بر داستان معروف «آلیس در سرزمین عجایب» نوشته. موراكامی در صدد است آن سرزمین عجایب را به نقد بكشد و بگوید آنجا آنقدرها هم زیبا و مطلوب نخواهد بود.
موراکامی که در این اثر بیش از دیگر آثارش از عناصر خیال استفاده کرده، نامی برای شخصیتهای کتابش به کار نبرده و اینگونه بر رازآلود بودن اثرش افزوده است. موراکامی این شخصیتها را با شغلشان معرفی میكند و یا از عباراتی کلی در معرفی آنها بهره میبرد.
غبرایی نیز در بخشی از مقدمه كتابش به همین شخصیتهای بینام پرداخته و توضیح مختصری درباره آنها و نقششان در داستان آورده است. شخصیتهایی كه با عناوینی چون «پیرمرد دانشمند»، «نوه گلبهیپوش»، «كتابدار»، «كوچولوئه و گندهه» و «كرمها» در «سرزمین عجایب بیرحم» و «سایه راوی»، «دروازهبان»، «كتابدار»، «سرهنگ» و «نگهبان» در بخش «ته دنیا» به مخاطب شناسانده میشوند.
این رمان نخستین بار در سال 1985 میلادی به بازار كتاب ژاپن راه یافت و ترجمهاش به زبان انگلیسی در سال 1991 روانه بازار كتاب شد. رمانی عجیب و رویاگونه با راویهایی كه گاه همه چیز را با جزییات فراوان برای مخاطب خود توضیح میدهند.
به نظر میرسد موراكامی در این رمان ژانرهای ادبی مختلفی را با هم درآمیخته و نكته جالب این است كه نتیجه كار رمانی موفق از كار درآمده است. غبرایی در مقدمه این اثر از داستانهای موراكامی و دلایل علاقهاش به او نوشته، از شخصیتهای داستانی گفته و چند نكته درباره عنوان كتاب و ترجمهاش آورده است.
در پشت جلد این كتاب آمده: «میگویی تو این شهر نه دعوایی است و نه نفرتی یا میلی. این رویای قشنگی است. من هم بدون شك طالب سعادت توام. اما غیاب دعوا یا نفرت یا میل همچنین به معنای آن است كه ضد آنها هم نیست. نه شادی، نه پیوند و نه عشق. فقط آنجا كه دلسردی و افسردگی و غم هست، شادی موجودیت دارد، بدون یاس فقدان، امیدی هم در بین نیست... . جانورها همه جا پرسه میزنند و بقای ذهن را جذب میكنند، بعد آنها را میبرند به دنیای بیرون. زمستان كه میشود با آنچه در درونشان مانده میمیرند. چیزی كه آنها را میكشد سرما و كمبود خوراك نیست، قاتلشان بار خویشتنهایی است كه شهر بر گردهشان گذاشته. بهار كه میشود جانورهای تازه به دنیا میآیند ـ دقیقا به تعداد آنهایی كه مردند ـ و روز از نو، روزی از نو. این بهای كمال توست. كمالی كه همه چیز را به آن كه ضعیف و ناتوان است تحمیل میكند.››
غبرایی درباره بخشی از كتاب كه متنش در پشت جلد كتاب هم آمده میگوید: «این اثر را میتوان به نوعی نقد «ناكجا آباد» دانست كه در آثار بسیاری از نویسندگان به تصویر كشیده شده است. این نوشته از زبان «سایه راوی» میخواهد نشان دهد تفكر وجود یك ناكجاآباد كه به طور مكتوب از دوره «سر توماس مور» وجود دارد، خیلی صحیح نیست. تفكری كه بعدها دیگران هم آن را سرزمین موعودی تصور كردند و در پی آن گشتند. بحث اصلی موراكامی این است كه از نظر واقعیت عینی و احساسات انسانی چنین چیزی مقدور نیست؛ چون تا جنبههای منفی زندگی نباشند خوبیها به چشم نمیآیند.»
پیش از این آثاری چون «گربههای آدمخوار»، «چاقوی شكاری»، «كافكا در كرانه» از موراكامی با ترجمه غبرایی روانه بازار كتاب ایران شده است.
رمان نام «سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا» اثر هاروكی موراکامی با ترجمه مهدی غبرایی در 525 صفحه و به بهای 13 هزار و پانصد تومان از سوی «نیكو نشر» روانه بازار كتاب ایران شده است.
یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۷
نظر شما