چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۵
نگاه انتقادي و ديدگاه هرمنوتيكي راز تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك است

استاديار گروه تاريخ دانشگاه الزهرا در نشست بررسي «ميراث تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك» گفت: اگر بخواهيم تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك را به عنوان يك روش مطرح كنيم، مي‌بينيم كه روش‌شناسي آن مشكل دارد، ما بايد در اين زمينه دقت بيشتري داشته باشيم و از نگاه انتقادي و ديدگاه هرمنوتيكي نيز از تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك استفاده كنيم._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست تخصصي کتاب ماه تاريخ و جغرافيا به بررسي «ميراث تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك» اختصاص داشت كه عصر چهارشنبه (2 آذر) در طبقه همكف سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.

در اين نشست دكتر سيمين فصيحي (استاديار گروه تاريخ دانشگاه الزهرا) عليرضا كمره‌اي (پژوهشگر تاريخ)، زهير صياميان (دبير نشست) و حبيب‌الله اسماعيلي (سردبير كتاب ماه تاريخ و جغرافيا) حضور داشتند و به بحث و گفت‌و‌گو درباره ميراث تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك پرداختند.

دكتر سيمين فصيحي گفت: ما بايد در تاريخ‌نگاري‌ها روش‌شناسي را يكي از مقوله‌هاي مهم بدانيم و تا از نگاه انتقادي و ديدگاه هرمنوتيكي در اين روش‌شناسي استفاده نكنيم نمي‌توانيم به واقعيت‌هايي كه در گذشته اتفاق افتاده نزديك‌تر شويم.

وي همچنين به فضاي دانشگاه‌ها نيز اشاره كرد و گفت: در اين زمينه استقلال نقش مهمي دارد، زيرا در يك فضاي محدود نمي‌توان به تحليل و تفسير مسأله روش‌شناسي پرداخت. با يك فضاي آزادانديشي در دانشگاه‌ها مي‌توانيم به روش‌شناسي دست يابيم. تقويت‌ NGO ها مي‌تواند در اين زمينه اثرگذار باشد.

سپس عليرضا كمره‌اي گفت: دانشگاهيان بايد خود را فرهيخته و دانشمند بدانند، امروزه بلايي كه سر دانشگاه‌ها آمده همين است، زيرا دانشگاه نتوانسته سلوك علمي را در دانشجويان ايجاد كند. اگر دانشگاه سهم خود را فراموش كند نمي‌تواند حق خود را ادا كند.

وي افزود: ما به اهميت شنيدن، وقوف بايسته‌اي نداريم و مفهومي از ديالوگ را مطرح مي‌كنيم، همه در جهان مونولوگ زندگي مي‌كنيم و فقط سخن مي‌گوييم. اين شنيدن و سخن گفتن بايد در فضاي مطالعاتي صورت گيرد. در اين مقوله نظام حوزوي از دانشگاه بسيار پيشي گرفته است. معتقدم يك استاد خوب بعد از تمام شدن سخنراني‌اش بايد آغاز شود.

زهير صياميان، دبير نشست در پرسشي عنوان كرد كه وظيفه مورخ در تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك چيست؟ و فصيحي در پاسخ به اين پرسش گفت: در رژيم‌هاي مختلف و به عنوان مثال در دوره رضا شاه تاريخ‌هايي كه نوشته مي‌شود يك رويكرد دارد و با يك ايدئولوژي مي‌خواهند رژيم خود را محكم كنند.

وي افزود: در اين دوره تفكر ناسيوناليستي شكل مي‌گيرد و در صورتي ميهن‌پرستي كه شاه‌پرست باشي! اين نوع تاريخ‌نگاري بر اساس يك دستورالعمل صورت مي‌گيرد و مي‌بينيم كه ايدئولوژي زماني مطرح مي‌شود كه گزاره‌هاي معطوف به قدرت و متكي به سلطه شكل گرفته است. 

كمره‌اي نيز در پاسخ به اين پرسش گفت: ما اگر شناخت فرا ايدئولوژي داشته باشيم، گزاره‌هايي در مقابل گزاره‌هاي معطوف به قدرت شكل مي‌گيرد و قدرت نيز مقاومت ايجاد مي‌كند و مقاومت نيز نوعي ايدئولوژي است. به طور كلي دانش در هر زمانه‌اي زاده قدرت است.

وي افزود: تاريخ طبري نهايت ايدئولوژي است و در طول تاريخ در حوزه‌هاي روشنفكري بيشتر با ايدئولوژي سر و كار داريم. تاريخ مشروطه نيز نوشته مي‌شود، ولي ممكن است 10 برگ سند تاريخي پيدا شود كه كل جريان‌هاي تاريخي دوران مشروطه را تغيير دهد.

كمره‌اي ادامه داد: از واژه ايدئولوژي در هنگام انقلاب اسلامي بسيار استفاده شده و در جريان مبارزه خواه ناخواه سايه‌ روشن‌هايي از منش چپ‌گرا نيز شكل گرفته است.

اسماعيلي، سردبير كتاب ماه تاريخ و جغرافيا نيز گفت: اگر به متون انقلاب مشروطه مراجعه كنيم مدخل و كانال ورود تفكرات جديد روسيه و قفقاز، تأثير بسياري در مفهوم ايدئولوژي داشته است و در ايران نيز در سال‌هاي قبل و پس از مشروطه با كاربرد ايدئولوژي بيشتر آشنا مي‌شويم.

كمره‌اي نيز به واژه ايدئولوژي اشاره كرد و گفت: ما بايد در ابتدا معناي واژه را بدانيم زيرا واژه‌ها معناهاي برساخته دارند و بايد بدانيم اين واژه چه دلالت‌هايي را به ذهن متبادر مي‌كنند. واژه معناي قاموسي دارد و ما هستيم كه به واژه معنا مي‌دهيم.

وي به سه مسأله اصلي در تاريخ‌نگاري ايدئولوژي اشاره كرد و گفت: بررسي تاريخ ‌شناختي مفهوم ايدئولوژي، در خود تاريخ به مثابه موضوع مطالعه تاريخي است، بازشناخت رابطه متقابل تاريخ و ايدئولوژي در معرفت تاريخي است و بررسي و بازيابي تأثير و رابطه ايدئولوژي در تاريخ به معناي گزاره‌هاي متني است. اين سه اصل در تاريخ‌نگاري ايدئولوژي بسيار مهم است. 

اين پژوهشگر تاريخ اضافه كرد: در واقع متن و نظريه در هم تنيده است و نخست بايد معناهاي ايدئولوژي را بدانيم و سپس مسايل هم‌پوشان ايدئولوژي را نيز ارايه دهيم.

فصيحي نيز به تعريف اين واژه پرداخت و گفت: در يك اجماع همگاني چه در ايران و چه در خارج از ايران روي اين واژه تعريف شكل گرفته است. اگر به خاستگاه تاريخي آن برگرديم بايد آن را ابهام‌زدايي كنيم زيرا تعريف اوليه آن، عكس چيزي است كه در دنياي امروز وجود دارد. ايدئولوژي به معناي بحث و گفت‌وگو است و بايد مفاهيم امروزي ابهام‌زدايي شود.

وي افزود: نخستين كسي كه اين واژه را به كار برد يكي از انقلابيون فرانسه بود كه در انقلاب فرانسه نقش به‌سزايي داشت و بورژوازي را به عنوان طبقه سوم مطرح كرد. در آن دوره ايدئولوژي كه بايد شناخت عقايد خاص خود را مطرح مي‌كرد به مجموعه‌اي از عقايد تبديل شد.

وي افزود: پس از آن در هر دوره‌اي ديدگاه‌هاي خاص به ايدئولوژي تبديل شد و مي‌بينيم كه خاستگاه اوليه آن مفهومي ديگر داشته است. ايدئولوژي نه تنها در ايران بلكه در كل جهان مطرح شده است و از همان انقلاب فرانسه و دوره تاريخي ناپلئون و ماركس نيز ايدئولوژي مطرح بوده است. اگر بخواهيم مضامين آن را در ايران بررسي كنيم بايد به دوران مشروطه برگرديم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها