دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۳۳
بازسازي سير وقايع تاريخي ماد به كتيبه‌هاي آشوري بازمي‌گردد

باستان‌شناس و پژوهشگر ميراث فرهنگي گفت: مورخان يوناني و لاتين و جغرافي‌نويساني همانند «بطلميوس» و «استرابون» به دوره كهن و تاريخي ماد اشاره كرده‌اند. نخستين آگاهي‌هايي كه از اين سرزمين داريم و بر پايه آن مي‌توانيم سير وقايع تاريخي، فرهنگي، سياسي، نظامي و اجتماعي آن دوره را بازسازي كنيم، به كتيبه‌هاي آشوري بازمي‌گردد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «نشانه‌هاي تاريخي و باستاني دوره مادها» با سخنراني مهرداد ملك‌زاده، باستان‌شناس و پژوهشگر ميراث فرهنگي با نگاهي به كتاب‌هاي اين حوزه همانند «باستان‌شناسي و هنر در دوران ماد» ، «تاريخ ماد دياكونوف» و «پادشاهي ماد اقرار علي‌يف» عصر يك‌شنبه (9 مرداد) در موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان بررسي ‌شد. 

مهرداد ملك‌زاده در ادامه سخنانش گفت:‌ بر اساس آنچه كه مورخان يوناني و لاتين نوشته‌اند و جغرافي‌نويساني همانند «بطلميوس» و «استرابون» اشاره كرده‌اند، نيمه غربي و شمال غربي فلات ايران، ماد ناميده مي‌شد. ما حدود و مرزهاي اين گستره را مي‌شناسيم و مي‌توانيم بگوييم كه تقريبا شامل استان‌هاي آذربايجان غربي و شرقي، اردبيل، كردستان، كرمانشاه، همدان، ايلام، تهران، استان مركزي، لرستان، بخش‌هايي از سمنان، اصفهان، كهگيلويه و چهار محال بختياري كنوني بوده است. 

وي افزود: آشوري‌ها در خاك ميانرودان شمالي مي‌زيستند. آنها در اوايل هزاره يكم قبل از ميلاد، مردماني فقير بودند كه در شهرهاي كوچك مي‌زيستند اما كم كم قدرت گرفتند. هر چند در ابتدا بسيار آسيب‌پذير به نظر مي‌آمدند اما بر اثر سلحشوري و جنگجويي، كوشيدند تا سهم خود را از تاريخ و زندگي به چنگ آورند. برخلاف آشوري‌ها، بابليان مردمي بسيار ثروتمند به‌شمار مي‌رفتند. آنها به دليل زمين‌هاي كشاورزي وسيع و دو رود دجله و فرات، رشد و گسترش اقتصادي بسيار پيدا كرده بودند. هر چه بابل ثروتمند بود، آشور فقير و بي چيز بود؛پس آشوري‌ها تلاش كردند كه به سرزمين‌هاي ثروتمند دست پيدا كنند. اين خلاصه تاريخ آشور است. 

ملك‌زاده يادآور شد: بخشي از لشكركشي آشوري‌ها به سرزمين ماد بود. البته زماني كه آنها به سرزمين‌هاي غربي و شمال غربي فلات ايران هجوم آوردند، اين گستره، الزاما ماد ناميده نمي‌شد. مادها يكي از اقوامي بودند كه در اين قلمرو سكنا گزيدند اما بعدها اقوام و قبايل ديگر زير فرهنگ مادي، با هم متحد شدند و پادشاهي ماد را به‌وجود آوردند. 

كهن‌ترين سند از  يك ايزد مهري 
وي افزود: آشوري‌ها در كتيبه‌هاي خود نام سرزمين‌ها و پادشاهان و مسيرهايي را كه براي لشكركشي پيموده بودند، به دقت ثبت مي‌كردند. چنين كاري امروزه به ما اين اجازه را مي‌دهد تا اطلاعات تاريخي كتيبه‌هاي آشوري را تحليل كنيم. در لشكركشي «تيگلات پيلسر سوم» به ماد، در سال 744 پيش از ميلاد، از اميري به نام «متركو» نام برده شده است. اين نام را مي‌توان بازسازي كرد و «ميثركه» ناميد. 

اگر بخواهيم اين اسم را به فارسي نو برگردانيم، «مهرك» خواهد شد. مي‌بينيم كه نام شاهكي كه در ايران غربي مي‌زيسته است، با ايزد مهر پيوند دارد. گويا اين كهن‌ترين جايي است كه از يك ايزد مهري نام برده شده است. در زمان «سارگون دوم» و در لشكركشي او در سال 716 پيش از ميلاد، از امير ديگري به نام «مزدكو» نام برده شده كه اسم او پيوند بسياري با خداي مزدا دارد. 

وي افزود: در كتيبه‌هاي پيدا شده در كتابخانه «آشور باني پال» در نينوا، به نامي اكدي برمي‌خوريم كه بسياري از زبان‌شناسان آن را به معني «اهورامزدا» مي‌دانند. هر چند اين نظر را شماري ديگر از محققان قبول ندارند. به هر حال نتيجه‌اي كه از اين بحث مي‌توان گرفت اين است كه كهن‌ترين جايي كه نام «اهورامزدا» آمده است و مربوط به ايران غربي است، در كتيبه آشور باني پال است. البته اشاره من به ايران شرقي نيست. چون در ايران شرقي «گاهان» زرتشت را داريم كه بسيار كهن‌تر از كتيبه شاه آشوري است. 

ملك‌زاده يادآور شد: در دهه 1960 ميلادي در «نوشيجان تپه» ملاير، «استروناخ» حفاري‌هايي انجام داد و توانست محلي را پيدا كند كه گمان مي‌كرد يك آتشكده است. اين محل، فضايي چليپا شكل بود كه در وسط آن آتشداني قرار داشت. مي‌توان دريافت كه با يك فضاي مذهبي رو به رو بوده است. 

وي همچنين يادآور شد: امروزه پژوهش‌هاي باستان‌شناسي نشان مي‌دهد كه فضاي مذكور، يك «ديو دان» بوده است. «ديو دان» ها متعلق به مغان غير مزديسنايي بودند و همان است كه خشايارشاه در كتيبه ضد ديو خود، از آن نام مي‌برد و مي‌گويد كه در آنجا ديو پرستيده مي‌شد؛ پس دستور داد آن خانه بركنده شود. 

«نوشيجان تپه» يك نادره تاريخ باستان‌شناسي ايران است. برخلاف تمام بناهاي ديگر، اين بنا تا روزگار ما دست نخورده باقي ماند و ويران نشد. چون زماني كه ساكنان نوشيجان تپه اين بنا را ترك كردند، از كف تا زير سقف آن را با خشت پُر كردند و آن را پوشاندند و نگذاشتند كه در گذر زمان نابود شود. چنين كاري براي آن بود كه آن مكان، يك جايگاه مقدس به شمار مي‌رفت و نمي‌بايست آن را ويران مي‌ساختند. 

وي افزود: نخستين شاه مادي «ديااكو» نام داشت؛ دومين شاه مادي «فره ورتيش» و سومين و چهارمين «هووخشتره» و «ايشتوويگو» ناميده مي‌شدند. هر چهار اسم، بار مذهبي دارند. در واقع، خاندان پادشاهي ماد هنگامي كه مستقر شدند، نياز داشتند كه براي مبارزه كردن با آشوري‌ها و اورارتويي‌ها و ديگر پادشاهي‌هاي پيرامونشان، دست به انسجام و اتحاد دروني بزنند و يكسري كدهاي فرهنگي پيدا كنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها