جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۷
برخی سکانس‌های «دسته دختران» را زندگی کرده‌ام

سیده‌فوزیه مدیح، بانوی رزمنده‌ای است که تجربه‌های شخصی خود را در کتاب «زیباترین روزهای زندگی» به‌نویسندگی سمیه شریفلو روایت کرده است. فیلم سینمایی «دسته دختران» به‌کارگردانی منیر قیدی روایتگر حضور زنان در جنگ تحمیلی ایران است و این تجربه‌گرِ زمان جنگ ایران و عراق، نظر خودش را درباره فیلم بیان کرد.

کتاب «زیباترین روزهای زندگی» نوشته سمیه شریفلو یکی از منبع‌هایی است که منیر قیدیِ کارگردان و نویسندگان فیلم‌سینمایی «دسته دختران» برای به‌تصویرکشیدن زنان رزمنده در جنگ تحمیلی از آن استفاده کرده‌اند.

سیده‌فوزیه مدیح، راوی کتاب «زیباترین روزهای زندگی» پس از تماشای این فیلم در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: از زمانی که فیلم «دسته دختران» را روی پرده سینما دیده‌ام دگرگون شده‌ام و وارد آن دوران جنگ شده‌ام. در فیلم سکانسی وجود دارد که جسد شهدای روی‌هم‌رفته را نشان می‌دهد. در زمان جنگ، بارها و بارها با چشمانم این صحنه‌ها را دیده‌ام. سکانس‌های «دسته دختران» واقعیت‌هایی است که ما در سنین کم آن‌ها تجربه و زندگی کردیم. باید بگویم که تجربه آن دوران بسیار تلخ بود.

وی افزود: تقریبا ۱۲ سال زمان برد تا بتوانیم کتاب «زیباترین روزهای زندگی» را به اتمام برسانیم. زیرا هر زمان که نویسنده با من مصاحبه می‌کرد، از یادآوری آن دوران احوالم به‌شدت بد می‌شد و مدام وقفه ایجاد می‌کردیم.

مدیح در پاسخ به این پرسش که آیا «دسته دختران» تصویر اغراق‌شده‌ای از زنان را ارائه می‌دهد یا خیر، تشریح کرد: اجازه دهید تجربه خودم را بگویم. از یک مکانی به بعد، رزمندگان به ما خانم‌ها اجازه نمی‌دادند که جلوتر برویم؛ زیرا عراقی‌ها وارد شهر شده بودند و برادران ترس و نگرانی بسیاری برای ما داشتند و به‌نوعی مهمات را تا یک حد فاصل مشخص می‌توانستیم ببریم. زمانی که عراقی‌ها به خرمشهر حمله کردند، ما مهمات بسیار اندکی داشتیم و بنی‌صدر رئیس جمهور وقت بود. حتی بنی‌صدر از نزدیک چنین وضعیت و عجز رزمندگان ایرانی را دید و گفت «مگر مهمات نقل و نبات است که برایتان بیاید؟»

این رزمنده در ادامه عنوان کرد: زمانی که جنگ ایران و عراق آغاز شد، بسیاری از کشورها پشتیبان کشور عراق و صدام بودند و تجهیزات زیادی هم داشتند. این در حالی است که ایران به‌خصوص در روزهای ابتدایی مهمات زیادی نداشت و متأسفانه پس از ۳۵ روز مقابله، خرمشهر را از دست دادیم. 

وی با اشاره به اینکه خرمشهر تقریبا ۲ سال در اسارت عراقی‌‌ها بود اضافه کرد: عراقی‌ها هر کاری دلشان خواست انجام دادند و بخشی از خرمشهر را به دست گرفته بودند و در بخش دیگر، رزمندگان سنگر درست کرده بودند. ما زنان هم در آبادان که در چند کیلومتری خرمشهر بود، مستقر بودیم و یا در بیمارستان‌ها مشغول به امدادگری بودیم و یا به رزمنده‌ها کمک می‌کردیم.

وی در پایان عنوان کرد: «دسته دختران» فیلم خوبی بود؛ اما برخی از سکانس‌هایی که نشان دادند وجود خارجی نداشت. نقدم به این فیلم این است که ای کاش از زنان رزمنده و یا حاضر در جنگ و دفاع مقدس در پشت‌صحنه کمک می‌گرفتند تا بیشتر براساس واقعیت باشد. زیرا مردم به شنیدن و دیدن واقعیت‌های جنگ نیاز دارند. من کتاب «زیباترین روزهای زندگی» را به نسلی تقدیم کرده‌ام که جنگ را ندیده‌اند اما باید از آن آگاهی داشته باشند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها