جمعه ۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۲
در طلایی‌ترین دوران خاطره‌نویسی جنگ هستیم/ راه فهمیدن جنگ از کتابخانه‌ها می‌گذرد

مرتضی سرهنگی نویسنده و پژوهشگر آثار دفاع مقدس گفت: ما در حال حاضر در طلایی‌ترین دوران خاطره‌نویسی جنگ هستیم. منابع مکتوب داریم و سربازها هم هستند و باید از این فرصت‌ها استفاده کنیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مرتضی سرهنگی روزنامه‌نگاری را از آغاز انقلاب اسلامی در روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد، از سال ۱۳۶۷ تاکنون در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری مشغول فعالیت است و به نویسندگی در حوزه دفاع مقدس نیز مشغول است، از آثار او می‌توان به «اسم من چفیه است»،  «اسم من پلاک است»،  «اسم من خاکریز است»،  «خرمشهر ؛ کو جهان‌آرا»،  «پابه‌پای باران»، «مرتضی آئینه زندگی‌ام بود»، «سفر بر مدار مهتاب»، «باغ انگور، باغ سیب، باغ آیینه»، «خانه کوچک، زندگی بزرگ» و «همه چیز درباره جنگ ۱» و «نامزد گلوله‌ها» اشاره کرد، آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی مفصل خبرنگار ایبنا با اوست؛
 
با توجه به اینکه بعد از شهادت قاسم سلیمانی آثار حول محور شهدای مدافع حرم پررنگ‌تر شد،در بحث مدافعان حرم چقدر پتانسیل فعالیت داریم؟ با توجه به اینکه بحبوحه جنگ تمام شده و عملا ما محتوای جدیدی در این حوزه نداریم، تکلیف آثار در خصوص مدافعان حرم چه خواهد شد؟
وقایع بزرگ تاریخی مثل جنگ‌ها وقتی تمام می‌شوند، ادبیات و هنر آن آغاز می‌شود، به این معنا که سربازان به خانه‌ها برمی‌گردند، اسرای جنگی مبادله می‌شوند و بعد از سال‌ها اسارت، به خانه‌ها برمی‌گردند و قلم دست می‌گیرند و می‌نویسند که چه بر سر آنها گذشته ‌است، این کاملا طبیعی است و یک ادبیات انسانی است.
بعضی وقت‌ها می‌شنویم یک اثر سفارشی است، اصلا اینگونه نیست. سرباز بعد از جنگ رنج‌ها و امیدهای خود را می‌نویسد؛ مثل یک آتشفشان که گدازه‌های خود را بیرون می‌ریزد. یکی از ویژگی‌های این نوع ادبیات این است که دیگر جنگی تکرار نشود، این مصیبتی که انسان‌ها در جنگ تحمل می‌کنند خوانده و دیده شود و بعد از این دیگر جنگی نباشد، اگر سربازی خاطرات خود را بعد از جنگ ننویسد، جنگ خود را ناقص رها کرده است.
 
تکلیف کسانی که از جنگ برنمی‌گردند چه خواهد شد، همچون برخی شهدای مدافع حرم که یک گزاره کوتاه نیز در خصوص آنها وجود ندارد.
نویسندگان آن‌طور که می‌دانند، می‌نویسند. طبیعتا از شهدایی که نمی‌شناسیم، نمی‌توانیم چیزی بنویسیم، این‌ها را دوستانشان باید بگویند. خاطره‌ای خوب است که راوی علاوه بر خاطرات خود، خاطرات چندین شخص دیگر را روایت می‌کند. این‌ها باعث می‌شود یک کتاب در ذهن ماندگار شود. دوستان این افراد کسانی هستند که احتمال دارد تا ابد دست به کاغذ و قلم نبرند و از شهدا چیزی ننویسند.
قبل از اینکه نویسندگان بخواهند با رزمندگان قدیمی یا دوستان آنها مصاحبه‌ای انجام دهند، ما در خصوص شخصیت رزمنده و خود شهید مشاوره می‌دهیم که روند مصاحبه به نحو مطلوبی پیش برود، مثلا یک رزمنده با طنز صحبت می‌کند و این امر باید در کتاب مورد توجه قرار بگیرد. ادبیات جنگ ادبیات عبوسی نیست.
 
پس بر خلاف چیزی که نشان داده می‌شود ادبیات جنگ عبوس نیست؟
اینکه ادبیات جنگ عبوس است را چه کسانی نشان می‌دهند؟ کسانی که ارگانی می‌نویسند.
ما در «نامزد گلوله‌ها» این روند را اجرا کردیم، حدود یک‌ماه به روستای حاج قاسم سفر کردیم،در کتاب دیگری که حدود ۶۰- ۷۰ صفحه بود و به صورت مشترک در خصوص حاج قاسم نوشتیم. کتاب بسیار خوبی درآمد که وقتی آن را بازخوانی کردیم، از خواندن آن لذت می‌بردیم. بعد که به روستای زادگاه حاج قاسم سفر کردیم دیدیم همه آن را باید کنار بگذاریم و دوباره با اطلاعات تازه شروع به نوشتن کتاب کردیم.
 
در کتاب‌هایی که در خصوص شهدای مدافع حرم نوشته می‌شود، اکثرا به حاج قاسم ارجاع داده می‌شود، این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
سربازان خواه ناخواه در خصوص فرمانده‌شان صحبت خواهند کرد. حاج قاسم فرمانده بود. خاطرات جنگ‌ها چه شهدای حرم یا دفاع مقدس باشد اتفاقات جنگ به طور وحشتناکی باورناپذیر است و باید از شاهدان عینی نقل شود.
 
 سی و پنج سال از پایان جنگ تحمیلی می‌گذرد، ما در جایی قرار داریم که منابع دست اول جنگ روزبه‌روز کمتر می‌شوند، در آینده تکلیف این مسنتدات چه خواهد شد؟
تمام وقایعِ هیچ جنگی روشن نمی‌شود و در نمی‌آید، بعد از این، راه فهمیدن جنگ از کتاب‌خانه‌ها می‌گذرد. ما کتاب‌خانه‌های تخصصی خوبی در حوزه جنگ و دفاع مقدس داریم که حتی از جنگ‌های کشور دیگر آثاری دارند، جنگ واقعه است، حادثه نیست. حادثه مثل تصادف است اما جنگ مقدمه، متن و مؤخره دارد، مؤخره آن در حال حاضر است، ما در حال حاضر در طلایی‌ترین دوران خاطره‌نویسی جنگ هستیم، منابع مکتوب داریم و سربازها هم هستند.
سرباز زمان جنگ مثل هر انسان دیگری عمر معمولی دارد، ما باید از این فرصت‌ها استفاده کنیم، باید کتابخانه‌هایمان را از کتاب خاطرات خوب با ادبیات خوب پر کنیم، زیرا در چهره سرباز زمان جنگ سیما یک ملت دیده می‌شود، ایرانی‌ها عجب شجاعتی داشتند، این موضوع در همین کتاب‌ها باید نوشته شود. دیده می‌شود که شهدای مدافع حرم از خوانندگان پروپاقرص ادبیات دفاع مقدس بودند و قطعا آثار دفاع مقدس روی آنها تأثیر زیادی گذاشته است.
 
در خصوص کتاب «نامزد گلوله‌ها» توضیح دهید.
محبوبه عزیزی و محمدعلی آقامیرزایی کمک زیادی در نوشتن این کتاب به من کردند، کتاب بسیار خوبی در آمده است، آن‌جایی که ما ادعا می‌کنیم و تجربه خودمان را عملیاتی کردیم ، کتاب را به سمت ادبیات شیرین و خواندنی بردیم، این کتاب باید خوانده شود، کتاب را برای قفسه و فیلم را برای صندلی خالی نمی‌سازند، ما باید کتاب‌هایی منتشر کنیم که خوانده شود، اگر خوانده نشود شکست خورده‌ایم، راوی شکست خورده، نویسنده شکست خورده و ناشر هم شکست خورده است، ما به میدان نیامدیم که شکست بخوریم.
 
گرافیک کاملا متفاوتی کتاب دارد. دلیل انتخاب این سبک گرافیک برای چنین کتابی چیست؟
به دلیل اینکه کتاب «نامزد گلوله‌ها» برای جوانان است، خواستیم از عکس‌های خاص استفاده کنیم و این گرافیک و طرح‌ها کتاب را باورپذیر می‌کند، این فرم در خدمت محتواست که سید هادی قادری طراح آن است، طرحی که متلاطم است، مثل زندگی حاج قاسم که یک لحظه هم آرام نبود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها