چهارشنبه ۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰
تاریخ شفاهی پزشکی ایران برای مطالعه مخاطب عام است/ چرا مردم ایران به جامعه پزشکی بدبین هستند؟

محمدهاشم اکبریانی، پژوهشگر می‌گوید: متاسفانه در رسانه‌ها یا در فرهنگ مردم ما یک نوع بدبینی نسبت به جامعه پزشکی وجود دارد که پزشکان به فکر مردم نیستند یا اکثرا بساز بفروش شدند و از این دست حرف‌ها. برای همین تاریخ شفاهی پزشکی و مسائلی که در آن مطرح شده، به نوعی نگاه ما را نسبت به پزشکان مثبت می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- تاریخ شفاهی ایران ابتدا در حوزه سیاسی و نخبگان سیاسی شکل گرفت بعد از آن موسسات دولتی به سمت جنگ و مسائل آن رفتند. بعد از بیش از سی سال شکل گرفتن تاریخ شفاهی نیم نگاهی به سایر مسائل از جمله تاریخ شفاهی فرهنگ، آموزش، اقتصاد و زنان شد اما در این میان کمتر اسمی از تاریخ شفاهی پزشکی به میان آمد. موضوعی که بسیار مهم است و پرداختن به آن می‌تواند بسیار راهگشا و مفید باشد.

متاسفانه شیوع اپیدمی کووید 19 باعث شد توجه به جامعه پزشکی بیشتر شود به طوری که این روزها شاهد چاپ کتاب‌هایی درباره تاریخ پزشکی، پزشکی در ایران و پرستاری و موضوعات مربوط به این حوزه هستیم. در برخی دانشگاه‌ها و شهرها تاریخ شفاهی پزشکی انجام شده اما باز هم توجه به این حوزه و تاریخ آن بسیار مهم است و جای کار دارد. در این میان محمدهاشم اکبریانی، پژوهشگر ادبیات و نشر ایران با ایده و نگاه خودش سراغ برخی از پزشکان قبل از شیوع کرونا رفته و با آنها گفت‌وگو کرده است. گفت‌وگو با دکتر مینو محرز در پروژه تاریخ شفاهی پزشکی ایران صورت گرفته و از سوی نشر خزه به چاپ رسیده است که به گفته اکبریانی پروژه‌ای شخصی بدون حمایت هیچ نهاد دولتی و خصوصی است. برای آشنایی بیشتر با تاریخ شفاهی پزشکی در ایران با اکبریانی گفت‌وگو کردیم تا نکاتی از این تاریخ را مرور کنیم. 

شما در حوزه تاریخ شفاهی ادبیات و نشر کار می‌کردید، چه‌طور شد سراغ تاریخ شفاهی پزشکی رفتید؟
من در حوزه تاریخ شفاهی ادبیات 16 جلد را با نشر ثالث کار کردم که منتشر شد اما درباره پزشکی چون من زیاد مریض می‌شوم و گذرم به دکترها زیاد می‌افتد، به چشم دیدم که برخی از پزشکان خیلی زحمت می‌کشند و در عین حال تاثیر زیادی بر سلامتی جامعه دارند اما متاسفانه جامعه آنها را نمی‌شناسد. همین مساله انگیزه‌ای شد که به سمت تاریخ شفاهی پزشکی در ایران بروم. در انجام این کار حمایت مالی وجود نداشت و حتی برای پیش رفتن کار از جیب خودم مایه گذاشتم و این نکته را بدون هیچ غلوی به زبان می‌آورم و فکر می‌کنم این کار دینی است به آن بخش از جامعه پزشکی که سال‌هاست فعالیت‌شان انسان‌دوستانه است و برای سلامتی جامعه زحمت می‌کشند در این میان باید تلاش کنیم تا آنها به جامعه شناخته شوند. 

با توجه به این‌که موضوع تاریخ شفاهی پزشکی است در این کار از مشاور پزشکی استفاده کردید؟
نیازی به استفاده از مشاور پزشکی در این کار نبود، چون این کار را به عنوان یک فرد عادی جامعه انجام دادم و مخاطب این کار مردم عادی جامعه خواهند بود در عین اینکه اطلاعات و گزارشی از وضعیت پزشکی ارائه می‌دهند و عموم مردم می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند و آنها را بشناسند. در غیر این‌ صورت اگر قرار بود به صورت تخصصی وارد این کار بشوم بلد نبودم و طبیعتا نباید این کار را می‌کردم و در ثانی اگر مشاوره می‌گرفتم و کار تاریخ شفاهی پزشکی را به صورت تخصصی انجام می‌دادم، در آن صورت مخاطب عام را از دست می‌دادم. با پزشکان هم که وارد صحبت می‌شوم اصلا احساس نمی‌کنند که کاری خلاف آنچه آنها انجام می‌دهند اتفاق می‌افتد، یعنی آنها خودشان هم دوست ندارند در این گفت‌وگوها بحث‌های تخصصی پزشکی خیلی مطرح شود و دوست دارند بیشتر با جامعه ارتباط بگیرند و حرف برخی از آنها این است که متاسفانه در رسانه‌ها یا در فرهنگ مردم ما یک نوع بدبینی نسبت به جامعه پزشکی وجود دارد که پزشکان به فکر مردم نیستند یا اکثرا بساز بفروش شدند و از این دست حرف‌ها. برای همین تاریخ شفاهی پزشکی و مسائلی که در آن مطرح شده، به نوعی نگاه ما را نسبت به پزشکان مثبت می‌کند. بنابراین با هدف شناسایی جامعه پزشکی به مخاطب عام نیاز نبود که به صورت تخصصی وارد این حوزه شوم. اگرچه وقتی بخواهیم به صورت تخصصی به تاریخ شفاهی پزشکی بپردازیم باید فرد مصاحبه کننده پزشک باشد یا از یک پزشک در پیشبرد کار مشاوره بگیرد.

                          
چرا دکتر مینو محرز را با آن همه حاشیه و اظهارنظرهای عجیبی که درباره قرنطینه مطرح کرد به عنوان نخستین فرد در تاریخ شفاهی پزشکی انتخاب کردید؟ 
ابتدا باید این نکته را بیان کنم که آغاز این گفت‌وگوها پیش از شروع کرونا بود و تقریبا من دو گفت‌وگو را با دکتر محرز گرفته بودم که اپیدمی کووید 19 آغاز و بحث قرنطینه و واکسن مطرح شد و من بحث قرنطینه و واکسن را در گفت‌وگوی چهارم و پنجم با دکتر محرز مطرح کردم و به صورت دقیق و مفصل درباره اظهارنظرش درباره قرنطینه و واکسن بحث و گفت‌وگو کردیم و درباره دفاع از یک واکسن خاص و اینکه آیا پای منافع مادی دکتر محرز در میان است، سوال پرسیدم و او هم پاسخ داد. به هر حال شروع گفت‌وگوی من با خانم دکتر مینو محرز قبل از کرونا بود، هر چند اگر بعد از کرونا هم قصد داشتم این گفت‌وگوها را آغاز کنم حتما یکی از گزینه‌های گفت‌وگو درباره تاریخ شفاهی پزشکی در ایران خانم محرز بود. حال فرض بگیریم که ایشان صحبتی درباره قرنطینه کردند که مورد پذیرش برخی نیست اما در مقابل خدماتی که به جامعه ما کردند به ویژه کسانی که مبتلا به ایدز هستند، قابل توجه است و در حوزه بیماری‌های عفونی هم فعالیت زیادی کردند. بنابراین لازم بود از او قدردانی شود.

در گفت‌وگو با دکتر محرز چه نکاتی برای مخاطب عام جالب توجه است؟
به نظرم سبک زندگی او می‌تواند برای مخاطب جالب باشد و نوع مواجه برخی بیماران با پزشک نیز قابل توجه است و اتفاقاتی که در طی طبابت با بیماران داشتند، شنیدنی است برای مثال بیماری که مبتلا به ایدز است پس از اطلاع از بیماریش و در روند درمان به روی دکتر اسلحه می‌کشد و می‌گوید آمده‌ام تا ترا بکشم! اما به نظرم مهم‌ترین وجه قضیه سبک زندگی اوست که چه طور زندگی کرد؟ چه‌طور خودش را با شرایط سخت پزشکی وفق داد و چه‌طور به عنوان یک زن توانست تا این مرحله از پزشکی پیش بیاید که هم استاد دانشگاه باشد و دانشجویان زیادی را به عنوان پزشک و استاد دانشگاه آموزش دهند، هم این‌که در امر پزشکی در جامعه تاثیرگذار باشند. 

اپیدمی کرونا چه مشکلاتی در روند تاریخ شفاهی پزشکی برای شما ایجاد کرد؟
ابتدا باید متذکر شوم که شروع گفت‌وگوها قبل از کرونا بود اما ادامه آن در دوره این اپیدمی. به این نکته باید تاکید کنم اما در ادامه گفت‌وگوها که کرونا شیوع پیدا کرد، برخی سوالات تاریخ شفاهی پزشکی به این موضوع اختصاص پیدا کرد. به طوری که من گفت‌وگوی چهارم و پنجم را در زمانی که کرونا قدری مهار شد، ادامه دادم به تبع برخی سوالات که از دکتر محرز پرسیدم درباره کرونا، قرنطینه، واکسن و موضوعات دیگر است. چالشی که کرونا در این گفتوگو به وجود آورد، طولانی شدن آن بود، تصور می‌کنم نخستین گفت‌وگوی من با دکتر محرز بهمن 98 بود که بعد کرونا روی داد و گفت‌وگو متوقف شد و تقریبا هفت ماه بعد که کرونا قدری فروکش کرد، جلسه دوم گفت‌وگو انجام شد. بنابراین بین جلسه اول و دوم هفت ماه فاصله افتاد. برای انجام گفت‌ووگوها خود خانم محرز خیلی همکاری کردند بعد از گفت‌وگوی دوم تلاش شد که یکی هفته در میان باقیمانده سوالات مطرح شود تا کار هر چه زودتر به سرانجام برسد و خوشبختانه انجام شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها