به گزارش خبرنگار خبرگزاري كتاب(ايبنا)، دومين نشست "آسيب شناسي سينماي پليسي" با حضور جمعي از سينماگران و دست اندركاران عرصه سينما از جمله، حضور تهمينه ميلاني، فريدون جيراني،مسعود فراستي و... در حاشيه "نمايشگاه امنيت اجتماعي" ناجا توسط موسسه ناجي هنر برگزار شد.
در آغاز اين نشست فرزاد موتمن با بيان اينكه، تلاشهاي انجام شده براي توليد فيلم پليسي تا به حال موفقيتآميز نبوده است اظهار داشت: لحن فيلمهاي ساخته شده به شدت در زمينه تبليغ براي نيروي انتظامي بوده كه به ندرت هم موفق شدهاند.
فريدون جيراني نيز دراين برنامه گفت: در دهه 30 در ايران فيلمهاي گانگستري داشتيم كه پليس قهرمان آن بود. سرآغاز اين فيلمها "چهارراه حوادث" ساخته ساموئل خاچيكيان در 1334 بود. در ادامه آن تا پايان دهه 30 ، فيلمهاي ديگري نيز ساخته شد، اما به نظر من مطرحترين فيلمي كه ميتوان درباره پليس در سينماي قبل از انقلاب مثال زد، "سوداگران مرگ" است كه بسيار خوب ساخته شده و به اعتقاد من در اين اثر به ادبيات فاخر ما توجه ويژه اي شده است.
وي ادامه داد: پرونده فيلم پليسي ايران تا 1343 ادامه پيدا كرد و پس از آن، سينماي گانگستري تحت تاثير سينماي فرديني از بين رفت. در اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50 روي سينماي خياباني تاثير گذاشت. در واقع تاثير فيلم جدا افتاده را بر فيلم تنگنا و و تاثير يك نفس افتاده را در صبح روز چهارم شيردل ميبينيم.
اين فيلمساز با اشاره به اينكه، چند سالي است كه ناجي هنر تلاش ميكند با رجوع به ادبيات درباره نيروي انتظامي فيلمهاي خوبي ساخته شود اما من در اين سالها، فيلم پليسي خوش ساختي را به خاطر نميآورم، تصريح كرد: اميدوارم با حمايت ناجي هنر بيش از پيش شاهد توليداتي باشيم كه از ادبيات ايراني بهره برده اند و يك پليس ايراني را به تصوير بكشند.
تهمينه ميلاني نيز دراين نشست گفت : به عقيده من، ما در اين سالها فيلم پليسي جدي نداشتهايم. اخيرا تلاشهايي ميشود اما وقتي فضاي نقد وجود نداشته باشد، چيزي رشد نميكند. متاسفانه مثل خيلي چيزهاي ديگر در هنر يا سينما در مورد پليس هم اين تصور وجود دارد كه بايد تصوير مثبتي از پليس و نيروي انتظامي و ادارههاي دولتي نشان بدهيم.
وي افزود: اگر اين فضا را بشكافيم،مثل جامعه امريكا و به ويژه فرانسه، آنگاه ميتو انيم صاحب يك سينماي پليسي خوب بشويم، اما متاسفانه تا زماني كه پليسي كه در فيلمها نشان ميدهيم، بايد استثنائي و بيگناه باشد، چنين سينمائي شكل نميگيرد و در سطح يك فضاي تبليغاتي باقي ميماند.
در اين نشست همچنين مسعود فراستي نيز در سخناني تاكيد كرد: در غرب مارپل و پوآرو و آگاتا كريستي و شرلوك هلمز وجود دارند و مشخصهشان هوش آنها است. اما با توجه به عدم توجه به ادبيات در توليد آثار سينمايي، پليس در فيلمهاي ما، نه ضعف دارد نه اقتدار. فاسد و مشكلدار هم نيست. از ديگر مشكلات ما اين است كه كارگاه خصوصي نداريم و در نتيجه، بخش مهمي از سينماي پليسي خود به خود از بين ميرود.
تهمينه ميلاني ادامه داد: بدمنهاي ما هم بيريشهاند.بزهكارهايي هستند كه نبايد بفهميم چرا بزهكار هستند. هيچكاك ميگويد: به اندازه بدمنها، فيلم شخصيت، قدرت و هيجان ميگيرد . هر چقدر بدمنها قويتر باشند، شخصيتهاي مثبت هم رشد يافتهتر ميشوند و امكان همذاتپنداري و اثر گذاري آن هم بيشتر ميشود.
ميلاني در اين نشست همچنين گفت :مسئلهاي كه براي من دردناك است، اين است كه اتفاقهاي پليسي فيلمها، بسيار سطحي هستند. مثل شوخيهايي كه بين پليسها ردو بدل ميشود كه آنقدر نچسب و گاهي اوقات مسخره و لوده است كه مخاطب را جذب نميكند.
فرزاد مؤتمن هم در اين جلسه يادآوري كرد: از نفس افتاده، ارتباط فرانسوي، سرپيكو، در كمال خونسردي فيلمهايي هستند كه اگر دقت كنيم، همگي لحن به شدت اجتماعي دارند. اين فيلمها با وقايع تلخ جامعه سرو كار دارند و لزوما هيچ كدام پايان خوشي ندارند.
وي اظهار داشت: سينماي پليسي سينمايي نيست كه پتانسيل تبليغاتي داشته باشد. فيلم پليسي معضلات و حقايق تلخ اجتماعي كار ميكند و در عين به شدت سياسي هم هست. نميتوانيم براي آن جشنواره فيلم بسازيم و 20 فيلم كه اهداف تبليغاتي نيروي انتظامي را تامين مي كند نشان بدهيم. در اين صورت صاحب سينماي پليسي نخواهيم شد.
اين سينماگر افزود: جامعه ايران در حال حاضر بيش از هر زماني به فيلم پليسي همراه با ادبيات نياز دارد، زيرا با رشد بيرويه جمعيت در سطح كشور، آمار جرم، جنايت، قتل و تجاوز گسترش پيدا ميكند. ما به يك فضاي باز اجتماعي سياسي و فرهنگي نياز داريم كه در آن فضا، سينما بتواند رشد كند. سينماي پليسي ايران به خاطر محدوديت هاي موجود هيچ وقت رشد نكرده است. نتيجه تبليغ با فيلم پليسي توليد فيلمها و تلهفيلمهاي سطحي و پيشپا افتاده ميشود.
چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۸۶ - ۱۳:۴۳
نظر شما