مترجم آثار ادبي و اجتماعي، كه از كارشناسان حوزه فلسفه به شمار ميآيد، با اشاره به ضرورت ايجاد نهضت ترجمه معكوس در جهان اسلام اظهار داشت: اين حركت با دانستن بنمايههاي عميق فرهنگي كشور مبدأ و تسلط بر زبان مقصد، با مديريتي آكادميك امكانپذير ميشود.\
وي افزود: زماني مسلمانان به ويژه ايرانيان در حوزه توليد انديشه در برخي از رشتهها مانند علوم اسلامي و انساني سرآمد ساير انديشمندان جهان بودند. در حقيقت نهضت ترجمه در سالهاي نخستين شكلگيري اسلام، آغاز شد و بعدها كه ايران نيز در قلمرو مسلمانان قرار گرفت، بزرگان و انديشمنداني از ايران مانند ابنسينا و خواجه نصيرالدين طوسي به زبان غالب علمي كه در آن دوره عربي بود، آثار ماندگاري خلق كردند كه ترجمه آنها به ساير زبانها، زمينه پيشرفت بسياري از علوم را فراهم ساخت.
نويسنده و مترجم حوزه انديشه و آثار اجتماعي با اشاره به اين كه اكنون زبان عربي از حوزه زندگي علمي مسلمانان به طور تقريبي رخت بر بسته است، عنوان كرد: اكنون ديگر عربزبانان نيز نميتوانند تنها با تكيه بر فرهنگ و زبان معاصرشان حتي به قرآن مراجعه كنند و ادبيات و مفاهيم آن را به راحتي درك كنند و زبانهاي متعدد ديگري نظير زبان انگليسي جايگزين زبان علمي اين سرزمينها شده است.
وي با اشاره به اين كه «آثار و انديشههاي ارزشمندي در جوامع اسلامي توليد شدهاند كه متاسفانه به دليل كمرنگ بودن ترجمههاي معكوس و ترجمه نكردن اين كتابها به زبان ساير كشورهاي دنيا، اين كتابها مهجور ماندهاند و دنيا از وجود چنين كتابهايي در جهان اسلام بيخبر است» بيان داشت: به واسطه داشتن منابع عميق و دقيق در عرصههايي مانند علم فلسفه و انديشمنداني نظير ملاصدرا، حرفهاي فراواني براي گفتن در اين زمينهها داريم. همچنين آثار علمي و ادبي فراواني در حوزههاي عرفان داريم كه اغلب ادبيات محض نيستند، بلكه يك فرهنگاند، فرهنگي كاملا انسانساز و اخلاقي و دربردارنده گزارشهايي كه از درون آنها اطلاعات و آثار ارزشمندي استخراج ميشوند.
نويسنده كتاب «درخشندهترین شکوفه بهشت» با اشاره به اين كه در سالهاي گذشته انديشمندان و متفكراني مانند نيكلسون و گوته برخي از اين آثار را شناختند و به زبانهاي اروپايي برگرداندند، ادامه داد: هانري كربن، انديشمند فرانسوي، نيز در اين زمينه فعاليتهايي انجام داد كه به عنوان نخستين گام در شناساندن حكمت متعاليه شيعه در قلمروي ايران و معرفي اين ديدگاه به تفكر اروپايي و تماسي كه با فلسفه غرب برقرار ميكرد، مشهور شد و تاثير بهسزايي در اين زمينه داشت. در سالهاي اخير نيز تلاشهاي پراكنده و سازماندهي نشدهاي از سوي مترجمان و متخصصان حوزههاي گوناگون انجام شده است كه در اين زمينه كافي نيستند.
وي با تاكيد بر اين كه آغاز حركت ترجمه معكوس بايد از مبنايي آكادميك برخوردار باشد، عنوان كرد: ترجمه معكوس با دانستن بنمايههاي عميق فرهنگي كشور مبدأ و تسلط بر زبان مقصد به سوي ادبياتي نرم، ساده و مخاطبفهم پيش ميرود و اين تجربهاي است كه به راحتي ميتوان آن را دريافت.
حدائق گفت: افرادي كه زبان مادريشان فارسي بوده است، در تاليف كتاب به زبانهاي ديگر موفقتر بودهاند و به خلق شاهكارهاي ماندگاري دست يافتند. آنها دريافتند كه چگونه بايد از لغات مانند گوهرهايي بر صفحه طلايي كاغذ استفاده كنند، در صورتي كه نويسندگاني كه به زبان مادري خود مينويسند، مطلبشان تا حدي به سوي پيچيدگي و دشواري سوق مييابد.
مترجم زبانهاي فرانسوي و انگليسي با تاكيد بر اين كه گسترش و احياي نهضت ترجمه در جهان اسلام نيازمند مديريت، برنامهريزي و سازماندهي است، عنوان كرد: ترجمه از زبانهاي ديگر به ويژه زبان انگليسي به فارسي بسيار ساده است، اما انتقال آثار از زبان فارسي به زبانهاي ديگر و موفقيت در اين مسير بهگونهاي كه به درستي بتوان پيام را انتقال داد، روش و فنوني دارد و جداي از رشته ترجمه است كه بايد در دانشگاهها با مديريت آكادميك تدريس شود.
حدائق اظهار كرد: تسلط و آشنايي با زواياي فرهنگ زبان مقصد و درك فرهنگ مخاطب براي فهميدن فضاي فرهنگي بسيار مهم است، به همين دليل به نسبت دور شدن از فرهنگ(از نظر زماني) قالب ترجمههاي واحد از يك اثر تغيير ميكنند كه روندي درست است و مترجماني كه به خوبي توانستهاند اين كار را انجام دهند، آثار ماندگاري خلق كردهاند.
كارشناس حوزه انديشه در پايان يادآور شد: نياز داريم در اصول و مباني ترجمه به ويژه آنهايي كه در قلمروي فرهنگ ايران است، بازبينيهايي انجام دهيم.
نظر شما