به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات؛ در پایان آخرین روز هفته پژوهش، عصر چهارشنبه (۲۶ آذر ۱۴۰۴) مراسم نقد و بررسی کتاب «مسئله روش؛ بازاندیشی انتقادی روشهای پژوهش علوم اجتماعی در ایران» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. این کتاب مشتمل بر مجموعه مقالاتی از استادان و پژوهشگران حوزه روششناسی و به قلم حسین میرزایی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات است.
در این مراسم مقصود فراستخواه، استاد موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به همراه غلامرضا غفاری، استاد دانشگاه تهران و جبار رحمانی، دانشیار موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به بررسی ابعاد گوناگون این اثر علمی پرداختند.
کتاب شامل مجموعه مقالات و جستارها
در ابتدای این نشست که به صورت مشترک از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، رضا تسلیمی طهرانی، دبیر نشست، به معرفی کتاب پرداخت و توضیح داد: «این کتاب شامل مجموعهای از مقالات و جستارهاست که به بررسی جایگاه روشهای تحقیق در علوم اجتماعی و تحقیقات اجتماعی در جامعه ایران میپردازد.»
تسلیمی طهرانی بر اهمیت موضوع روش تحقیق در پژوهشهای اجتماعی نیز تأکید کرد و بیان داشت که همواره بحثهای مختلفی در مورد کاربرد و آموزش روشهای تحقیق در علوم اجتماعی مطرح بودهاند و این اثر در میان آثار دیگر این حوزه به بررسی چگونگی کاربرد روشهای تحقیق در پژوهشها، انواع روشهای تحقیق، و تناسب بین روش تحقیق و موضوعات پژوهشی میپردازد.
وی ادامه داد: «اثر شامل مباحثی درباره روشهای جدید تحقیق در علوم اجتماعی است و بر ضرورت انعکاس صحیح روشها در مقالات و پژوهشها تأکید میکند.»
چرا «مسئله روش» متولد شد؟!
حسین میرزایی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که اثر به کوشش و تلاش او تدوین شده است در ابتدای سخنانش ضمن تبریک هفته پژوهش، با اشاره به دغدغههای خود در زمینه روشهای پژوهش از دهه ۷۰، گفت: «بحث روش برای من از دوران دانشجویی و با تأثیر استادانی چون دکتر حسن سرایی و دکتر چلبی شکل جدیتری به خود گرفت. این مسئله به ویژه در نیمه دهه ۸۰ و در دوران کار فرهنگی من در جهاد دانشگاهی به اوج خود رسید.»
او به اهمیت روششناسی در حوزه مطالعات فرهنگی اشاره و بیان داشت: «در سال ۹۳ کتابی با عنوان “درآمدی بر روششناسی مطالعات فرهنگی” منتشر شد و پس از گذشت یک دهه از آن، به این فکر افتادیم که مسئله روش را دوباره در دستور کار قرار دهیم. روشپژوهی در ایران عموماً مغفول واقع شده است و به همین دلیل، این کتاب به عنوان محصول کار اندیشمندان و محققان در این حوزه در نظر گرفته شده است.»
میرزایی همچنین تأکید کرد که این کتاب شامل ۲۴ مقاله از صاحبنظران مختلف است که هر کدام تجربیات و نگاههای خود را به اشتراک گذاشتهاند. او افزود: «روشهای پژوهش نباید به عنوان یک ابزار خنثی دیده شوند، بلکه نوع روشی که انتخاب میشود میتواند خروجیهای متفاوتی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل، شناخت و انتخاب روش مناسب در پژوهشهای اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است.»
در پایان، او با اشاره به وجود تعاملات و تحولات روش پژوهشی در ایران، این کتاب را نتیجه چند دهه تلاش علمی در این حوزه دانست و بر اهمیت آن برای پژوهشگران تأکید کرد.
مسئله فقط پیدا کردن راه حل نیست
مقصود فراستخواه، استاد موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در ادامه نشست ضمن بیان نظرات خود درباره روشهای پژوهش گفت: «کار ما در تحقیق، فقط پیدا کردن راه حل (solution) نیست، بلکه مسئله (problem) است. تحقیق علمی به مثابه امکان، یک عمل رهاییبخش محسوب میشود. تحقیق یک امکان است، در جهانی که مملو از امکانهاست. ما در جهانی پرمخاطره هستیم و محقق با تحقیق و روشی که انجام میدهد برای مواجهه با یک خطر امکان امکان رهایی مییابد.»
وی با قرائت بخشی از شعر مولوی مبنی بر «گرچه رخنه نیست در عالم پدید، خیره یوسفوار میباید دوید»، افزود: «روش تحقیق مانند دویدن خیره یوسفوار است و پژوهش یک عمل رهاییبخش به شمار میآید. روش، نوری در تاریکی و مانند تندباد است، در حالی که روشهای تحقیق هرکدام پیچیدهاند.»
در بخش دیگری این استاد موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه پژوهش و روش قابل فروکاستن به تکنیک نیست که همچون جعبهابزاری باید به آن مراجعه کنیم و درباره موضوع تحقیق کنیم و این در کتاب «مسئله روش» نیز مورد تاکید است، ادامه داد: «روش خود یک مسئله است و تحقیق برای مراقبت از جهانی است که زوال و اینرسی دارد.»
وقتی بیخبریم، تحقیق چراغ راه میشود
فراستخواه سپس گفت: «وقتی ما در شرایط بیخبری ( ignorance) قرار بگیریم، در واقع گلوبال وارنینگ ( global warning) رخ میدهد، درحالی که در این بیخبری انواع خطرات وجود دارد. در این بیخبری اما گاهی، محقق متوجه راهحلی میشود؛ مواجههای متفکرانه با موضوع، مساله روش را پیش میکشد؛ روش تکنیک نیست که از طاقچه برداریم. روش، آشناییزدایی با چیزهایی است که با آن خو گرفتهایم.»
این پژوهشگر افزود: «در بسیاری از کارها، روش تحقیق پژوهش انجام گرفته را میگوییم اما روایت اصیل نداریم و متأسفانه در جامعه ما این نداشتن روایت اصیل دارد اتفاق میافتد؛ بدانیم که روش نوعی دویدن است و از جنس کنشگری است، روش، کنشی از نوع دویدن محسوب میشود، ما بهدنبال موضوعی و تلاش کردن برای حل مسئلهای هستیم.»
او به ارزش کتاب «مسئله روش» اشاره کرد و گفت: «این کتاب از جنس آثاری نیست که به نظر میرسد ماشین روش شدهاند. کتاب میخواهد بگوید که روش دشوار است. روش تعریفی نیست، مانند ابزاری نیست که به سراغش برویم، بلکه یک نگاه استعلایی است که در کتاب مسئله روش به آن پرداخته میشود.»
فراستخواه ادامه داد: «روش باید عنصر سکوت و فهم نادانی داشته باشد؛ بوردیو در معرفی روش معتقد است یک ابتکار و ترکیبی از تقلاهاست که از زوایای مختلف نگاه میکند تا با سویههای نگفته درگیر شویم. روش، کسب جمعیت از زلف پریشان است و به واقع آسفالت کردن یک راه یکطرفه نیست!»
روش، معبری برای رسیدن از شک به یقین
وی با بیان اینکه روش تکوینی است و سر صحنه ساخته میشود، در ادامه گفت: «در عالم روش از شک به یقین میرسیم. در تحقیق حرکتی وجود دارد: اول شک میکنیم و سپس به بداهت و یقین میرسیم؛ روش همچنین فتوحات دارد که البته فتوحات خطرناک است و ما را تبدیل به سوژهای میکند که تصور کنیم چیزی غیر از آن نیست.»
فراستخواه به نقش دلوز ( Deleuze) در زمینه روش نیز اشاره کرد و گفت: «او رخداد و دویدن را در اینباره مطرح میکند. روش از منظر وی درون ماندگار است و با گرههای کور و افتانخیزان همراه است. بنابراین لازم است که روش را بهمثابه اسطوره ماشین حل مسائل معرفی نکنیم. استعاره گاری جلوتر از اسب درباره روش مناسب محسوب میشود؛ روش گاری است نه اسب. اما برای ما روش، اسب اسطورهای شده و آن را فنسالارانه تلقی کردهایم.»
او در پایان تأکید کرد: «ما روشزدهایم و باید به فهم، اندیشهورزی، تفکر و اکتشاف بپردازیم. وقتی روشزده میشویم، تحقیق تکینه میشود. روش چیزی است و یک خصیصه آستانهای دارد. روش، آیینی نیست و حالت معنویت و روحانیت ندارد؛ در فضای معنوی، مراقبت و قرب به حق وجود دارد، اما تحقیق حالت ترس و ابهام دارد و معلوم نیست آخرش به کجا میرسد. در واقع در تحقیق، عملکرد و پرفورمنس ( performance) داریم، اما ما به اشتباه تحقیق را متد (method) تعریف کردهایم. روش شکل گرا و یا “فرمیتیو” ( formative) نیست، بلکه حالتی خلاقانه ( creative) توام با ابداع دارد.»
بار سنگینی که عنوان فرعی کتاب بر دوش دارد
غلامرضا غفاری، استاد دانشگاه تهران، در ادامه نشست ضمن تبریک هفته پژوهش، گفت: «کتاب از مسئله روش شروع میشود و عنوان فرعی سنگینی دارد که البته مطالب کتاب بار این سنگینی را نمایندگی میکند. بازاندیشی روشهای پژوهش علوم اجتماعی در ایران در واقع خودش یکی از حسنهای کتاب است.»
او افزود: «این کتاب حاصل جمع خوشفکری است و نکته مهمی که میتوان به عنوان محسنات کتاب معرفی کرد، نگاشتهای آن است که افقی را پیش روی خواننده قرار میدهد و او را با نوعی نگاه آشنا میکند. هر نگاشت نیاز به ادامه دادن دارد و هر کدام از نگاشتها درآمدی است برای کارهای دیگر؛ تکثر پرداختن و موضوع روششناسی در آن به خوبی دیده میشود و دیباچه خوبی نیز بر کتاب نوشته شده است.»
غفاری سپس به کار دکارت در روششناسی اشاره کرد و گفت: «کار دکارت گفتاری در روش در ایران بوده و همچنین کار شادروان کاردان که جا دارد هرکدامشان در ویراستهای بعدی به اثر افزوده شوند. این کتاب توسط دستاندرکاران و استادان روش آماده شده که فعال در حوزه آموزش و روش هستند و با تنگناهای این حوزه نیز به خوبی آشنا هستند.»
وی تأکید کرد: «روش یک نوع امکان است و علم کشف امکانهایی است برای مسائل جامعه. شاید بتوان گفت اساساً روش نسبت به مسائلی که داریم، امکانی برای مواجهه پدید میآورد. این مواجهه با خود، چیزی است که هست و نکته مهم این است که دیالکتیک بین ذهن و امکان در اثر مورد تأکید قرار گرفته و به خواننده میگوید که مسیر سرراست و از پیش آماده نیست. بلکه مسیر نیاز به تلاش و تقلا دارد و خلاقیت میطلبد، معطوف به دغدغههایی است که باید در نزد محقق باشد.»
کتاب میگوید حواسمان به بعضی چیزها باشد!
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «خاطر آسوده نداشتن برای محقق در این کتاب خیلی خوب تأکید میشود. در بخش دوم کتاب دکتر نعمتالله فاضلی از تعبیری که دکتر فراستخواه در این جلسه به کار برد استفاده کرده و او هم استفاده درست از روش را مطرح میکند. او نیز در نگاشت خود دغدغههایی دارد و اینکه حواسمان باشد از این موارد فاصله بگیریم و درگیر فرمالیسم (formalism) نشویم. احساس آزادی کردن و دغدغه پژوهش داشتن، نیز از جمله نکات مهم او در این نگاشت است.»
او اضافه کرد: «محقق نمیخواهد از قالبها خارج شود و این طبیعتاً مانع میشود. تعبیر فاضلی این است که اگر نقد گفتمان میکند، به معنای نفی روش نیست، بلکه نقد او بر این است که روش، قفسی برای کار نشود؛ مسئله کتاب این است که نحوه درست از روش را باید مورد مذاکره قرار دهیم.»
غفاری همچنین به نظر ذکایی اشاره کرد و گفت: «او تأکید دارد که فرایند بازاندیشی از روش را نباید دور بداریم. مشکل، مسالهمند کردن است و عادت نکردن به نقد و بازاندیشی نکته مهمی است. باید قدری راه خود را برویم؛ یک نکته در پژوهشها جای خالی دارد که آن هنر نوشتن است. نوشتنی که از ماحصل ابداع باشد و فرد حس کند که دارد خودش مینویسد.»
خلاقیت و روح روشمندی در بطن کتاب
جبار رحمانی، دانشیار موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در ادامه نشست، گفت: «به نظر میرسد وزن کتاب بیشتر به سمت این نیست که صرفاً دانش نظری باشد، بلکه خلاقیت و روح روشمندی یک محقق را در بر میگیرد این کتاب به بررسی فرصتها و بحرانهای روش میپردازد و در این راستا به خیانت و خدمت روش پرداخته.»
او افزود: «بحث کتاب نداشتن ابزار روش نیست، این اثر مهم است زیرا روشهای موجود را بازاندیشی میکند و نوعی روزنهگشایی در روششناسی ارائه میدهد. همچنین بر خلاقیت و شعورمندی تأکید میکند و به خطاهای بنیادین مورد تاکید دکتر طالبان اشاره میکند.»
رحمانی در پایان گفت: «کتاب در باب علوم اجتماعی به معنای عام کار میکند و امیدوارم که فرصت گونهشناسی از روشها را فراهم کند. نیاز است که به طور مصداقی سراغ روشها برویم و خوانش انتقادی از آنها داشته باشیم.»

دغدغههایی که کتاب به آن میپردازد
حسین میرزایی، تدوین کننده کتاب «مسئله روش» و رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در بخش جمعبندی نشست گفت: «ابتدا باید بگویم که عنوان کتاب با مشورت آقای دکتر فاضلی نهایی شده است. هرچند محتوای کتاب ممکن است به طور کامل منعکسکننده عنوان نباشد، اما دغدغه ما این بود که این کار را تا حدی انجام دهیم.»
او ادامه داد: «بعد از اینکه من کتاب اول خودم در حوزه روش تحقیق را درباره مطالعات فرهنگی منتشر کردم، در این کتاب به این نتیجه رسیدیم که مهمترین معیار برای دستهبندی مقالات، تمرکز بر فرآیندهای تحقیق در ایران است. در بخش اول کتاب، حدود ۱۰ یا ۱۱ مقاله را تحت عنوان «تاملاتی درباره روش پژوهش در ایران» قرار دادیم. مقالاتی که به تأمل در پژوهش برای مساله ایران میپردازند، از جمله نقد دکتر فاضلی بر گفتمان روش تحقیق و ضرورت آموزش بازاندیشی روشهای تحقیق از جمله مباحث مهم در این بخش هستند.»
وی افزود: «در بخش دوم کتاب، عنوان «روششناسی و روشهای پژوهش» را در نظر گرفتیم که شامل مباحثی از ادبیات تا اخلاق پژوهش و بحثهای انتقادی میشود. این بخش به نوعی بداهتی دارد و به دغدغههایی که در بهکارگیری روشهای پژوهش در ایران وجود دارد، میپردازد.»
میرزایی با اشاره به اهمیت آموزش روش تحقیق گفت: «در مقدمه کتاب، به جای رویکرد تفسیری، سعی کردم بر آموزش تمرکز کنم و به الگوهای آموزشی و سنتهای روشی در ۶۰ یا ۷۰ سال اخیر اشاره کنم. متأسفانه در این مورد غفلتهایی وجود داشته است که امیدوارم در چاپهای بعدی این موارد را اصلاح کنم.»
او به تأکید بر نقش جامعهشناسی در نگارش کتاب اشاره کرد و گفت: «این کتاب به رغم اینکه عنوان پژوهش علوم اجتماعی دارد، محتوای آن بیشتر بر پایه جامعهشناسی شکلگرفته است. بنابراین در آینده باید به تفکیک بهتر حوزههای مختلف مانند مردمشناسی، ارتباطات و غیره توجه بیشتری شود.»

در پایان، میرزایی از همکاران و استادان حاضر در نشست تشکر کرد و گفت: «این کتاب حاصل زحمات استادان محترم است و من سعی کردم که این اندیشهها را در یک ساختار منسجم جمعآوری کنم. امیدوارم نظرات و پیشنهادهای شما را در نسخههای آینده کتاب بگنجانم و این کار جمعی را به سرانجام برسانم.»
فراستخواه نیز با اشاره به دو کتاب میرزایی در حوزه روش پیشنهاد کرد به عنوان سومین اثر در این حوزه به دوره پیشاتاریخ روش شناسی در ایران ورود کند.
نظر شما