به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از ایندیپندنت، جیمز پترسون، نویسنده سرشناس ادبیات جنایی آمریکا و خالق آثار پرفروشی همچون «همراه عنکبوت آمد» و «رئیسجمهور ناپدید شده است»، در آستانه انتشار کتاب تازهاش با عنوان «آخرین روزهای مرلین مونرو: یک تریلر واقعی جنایی» ادعاهای بحثبرانگیزی درباره مرگ ستاره فقید سینمای آمریکا مطرح کرده است.
پترسون در گفتوگویی مفصل با هالیوود ریپورتر اعلام کرده که براساس یافتههای پژوهشی خود، مرلین مونرو نه بر اثر مصرف خودخواسته دارو، بلکه احتمالاً بهسبب ورود به «حوزههای اطلاعاتی خطرناک» و دانستن برخی «اسرار محرمانه» کشته شده است. او معتقد است مونرو در ماههای پایانی عمرش در مرکز شبکهای از روابط پرخطر قرار داشت و همین موضوع، امنیت جانی او را تهدید میکرده است.
پترسون در این گفتوگو تأکید میکند: «مرلین در آبهایی بسیار خطرناک حرکت میکرد. او با افرادی از بالاترین سطوح قدرت در آمریکا ارتباط داشت؛ از جان. اف. کندی گرفته تا رابرت کندی، از فرانک سیناترا گرفته تا برخی چهرههای مافیایی. آنها اطلاعاتی حساس و محرمانه به او میگفتند و مرلین نیز آنها را در جایی یادداشت میکرد. بخشی از این اطلاعات بهقدری مهم بود که میتوانست برای برخی افراد، تهدیدی جدی باشد.»
پترسون که آثارش بیش از ۲۲۵ میلیون نسخه در جهان فروش داشته، میگوید در جریان پژوهش درباره این کتاب با واقعیات تازهای روبهرو شده است؛ واقعیتهایی از دوران کودکی و نوجوانی مرلین که کمتر مورد توجه عموم قرار گرفته بود. او به زندگی مرلین در یازده خانواده سرپرست، مشکلات روحی روانی دوران نوجوانی، و لکنت زبانی که مونرو سالها برای غلبه بر آن تلاش کرده بود، اشاره کرده و معتقد است این گذشته پرفراز و نشیب او را به شخصیتی شکننده اما در عین حال بسیار پیچیده بدل کرده بود.
به گفته پترسون، مطالعه دقیق اسناد و گزارشهای رسمی مربوط به مرگ مونرو نشان میدهد که «صحنه مرگ، آنطور که باید، ثبت و بررسی نشده است». او میگوید برخی مأموران پلیس در همان زمان نیز احتمال «صحنهسازی» را مطرح کرده بودند؛ بهویژه آنکه برخی نشانهها با مرگ بر اثر مصرف تصادفی یا عامدانه دارو سازگاری نداشت.
مرگ مرلین مونرو در ۴ اوت ۱۹۶۲ در منزل شخصیاش در برنتوود لسآنجلس اعلام شد. گزارش رسمی پزشکی قانونی، علت مرگ را «مصرف بیش از حد باربیتوراتها» ذکر کرد و از «احتمال خودکشی» سخن گفت. در کنار بدن او بطری خالی نِمبوتال و چند ظرف قرص دیده شده بود. با این حال، این گزارش از همان ابتدا با تردید بسیاری از روزنامهنگاران و پژوهشگران روبهرو شد، زیرا برخی جزئیات صحنه با روایت رسمی همخوانی نداشت.
این نظریه بعدها با انتشار کتاب «مرلین: زندگینامه» اثر نورمن میلر، نویسنده و روزنامهنگار برجسته آمریکایی، به سطحی گستردهتر راه یافت. میلر در این کتاب احتمال نقش داشتن سازمانهایی همچون FBI و CIA را در مرگ مونرو مطرح کرده بود؛ زیرا او را فردی میدانست که به حلقه خصوصی خانواده کندی بسیار نزدیک شده بود.
برخی روایتهای دیگر، پای مافیا را به میان کشیدند. در این نظریهها گفته میشود سم جیانکانا، رئیس مافیا در شیکاگو، و جیمی هوفا، رهبر اتحادیههای کارگری آمریکا، برای دست یافتن به دفترچه یادداشت مونرو که ادعا میشود اسرار محرمانه خانواده کندی در آن نوشته شده بود نقشه قتل او را طراحی کردند.
آنتونی سامرز، یکی از معتبرترین زندگینامهنویسان مرلین مونرو، نیز در تحقیقات خود مدعی شده بود که وابستگی مونرو به الکل و دارو، تا حدی ناشی از نگرانی خانواده کندی از افشای روابطشان با او بوده است.
نظر شما