به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، همایون کاتوزیان که مهمان نشست معرفی و بررسی کتاب «سیاست، اجتماع، ادبیات» در شعبه دوم کتابفروشی چشمهدلشدگان مشهد بود، گفت: مشکل ساختاری جامعه ایران در رفتارهای کوتاهمدت نهفته است، ما همچنان از فقدانِ قانونِ ثابتی که فرای زمان و مکان، به شکل بلندمدت در جامعه برقرار باشد رنج میبریم، قانونی که مردم به آن تمکین کنند و با رعایت آن یک جامعه پیشبینیپذیر، بلندمدت و مستمر را داشته باشیم، این یک مسئله بنیادین در جامعه ایران است.
وی تصریح کرد: نظریه «جامعه کوتاه مدت» حاصل بیش از ۴۰ سال کارِ پژوهشی و تحقیقاتی بنده است، برای تحقیق و تنظیم این نظریه، تمام تاریخ ایران را به شکل دقیق، مورد به مورد و مستند بررسی کرده و آن را براساس آثار متعددی که از پیش از انقلاب منتشر شده، به صورت دقیق، مستدل و آکادمیک توضیح دادم.
نظریه «جامعه کوتاه مدت» پاسخ به مسئله عدم توسعه ایران است
کاتوزیان با اشاره به انگیزه اصلیاش از تنظیم این نظریه گفت: پاسخ به مسئله عدم توسعه و مشکلات ساختاری ایران مهمترین انگیزهام در زمان تنظیمِ این نظریه بود، نظریه «جامعه کوتاه مدت» تلاش میکند به شکل علمی و با توجه به مستندات و شواهد تاریخی، ساختار جامعه ایران را بررسی و الگوی تکرار شونده مشکلاتی که حتی امروز هم این جامعه از آن رنج میکشد را بیرون کشیده و آن را در اختیار مخاطب قرار دهد.
وی افزود: این وظیفه یک جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی است که با دقت به جامعه خود نگاه کرده و ریشهایترین مشکلات را استخراج کند.
کاتوزیان ادامه داد: یک جامعهشناس باید مبنای تمام مشکلات و مسائل یک کشور را بیرون بکشد، من به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی این احساس تعهد را داشتهام که مسائل کشورم را مورد بررسی قرار دهم و آن را با مطالعه تطبیقی جامعه اروپا و ایران، به شکل یک الگوی ثابت تنظیم و به خوانندگان خود عرضه کنم.
این اقتصاددان و پژوهشگر اجتماعی اظهار کرد: پیامی که نظریه جامعه کوتاه مدت برای جامعه امروز ایران دارد، همان پیامی است که برای دهههای قبل دارد، به این دلیل که این نظریه، از یک مشکل تکرارشونده و ساختاری در جامعه ایران صحبت میکند و این مشکل همچنان در جامعه ما وجود دارد، فقدان ساختارهای درازمدت، ناپایداری نهادی، رفتار کوتاهمدت، مسائلی هستند که امروز هم همچنان در ایران مسئله هستند.
همایون کاتوزیان ادامه داد: امروز اگر خوانندگان به آثار من مراجعه کنند، همان مسائلی را خواهند دید که در دهههای قبل مطرح کردهام، در واقع پیام، پیام ثابتی است.

او با بیان اینکه ما همچنان با مسئله قانونگریزی مواجهیم، تاکید کرد: ماهمچنان در جامعه بیتوجهی به ساختارهای قانونی و بیاعتمادی بینِ قانونگذار و اجراکننده قانون یعنی دولت و ملت را داریم.
راهحل مشکلاتِ جامعه ایران التزام به رفتارهای بلندمدت است
همایون کاتوزیان بیان کرد: امروز هم راهحل مشکلاتِ جامعه ایران، تمکین به قانون و التزام به رفتارهای بلند مدت است، رفتارهایی که در یک دوره کوتاه زمانی، دچار تغییر و زیر و روشدن نشوند، مثال روشن این موضوع در قوانین راهنمایی و رانندگی وجود دارد، مردم باید برای تامین امنیت، توسعه و حل مسائل بنیادین خود قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنند، که این خودش متضمن امنیت و آرامش عمومی خواهد شد.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: من امروز هیچ تغییری در ساختارهای جامعه ایران نمیبینم که بگویم نظریهام دچار تغییر شده یا پیامش تغییر کرده، آنچه در نوشتهها و سطور قبل مستور است، امروز هم همچنان برقرار است و جامعه بینیاز از توجه به آنها نیست.
در ادامه این نشست، مهدی ظریفیان، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به «نظریه دانهبندی هیجانی» بیان کرد: نظریه می گوید ما احساساتمان را به دست نمیآوریم بلکه آنها را با کلمات توصیف میکنیم، وقتی احساسی گنگ را دریافت میکنیم، تمام ذهنِ ما، قرمز میشود و سیستمایمنی بدن فعال میشود، تا منبع درد فعال شود چراکه ذهن نمیداند منبع درد کجاست، لذا سیستم ایمنی را زنده و در حالت تهاجمی نگه میدارد.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: «نظریه دانهبندی هیجانی» در ادامه میگوید که زمانیکه میشود یا یک توصیف روشن، سیگنال مشخصی به ذهن بدهیم، مغز از حالت تهاجمی و ابهام خارج میشود و به حالت حلمسئله در میآید، سیستم ایمنی را رها میکند و مغز روی همان مسئلهای که باعث رنج شده، تمرکز میکند.
ظریفیان ادامه داد: این یک حالت بیولوژیکی کاملاً واقعی است، یعنی تا زمانیکه سیگنالِ مبهم به مغز میدهیم، بدن تمام قدرتش را صرف حلمسئله میکند و به شدت فرسوده و خسته میشود.

وی افزود: اگر بدن اینطور است، شاید بشود این نظریه را به یک جامعه هم تعمیم داد، اگر جامعهای هم مدت مدیدی فعالیت زیادی برای رهایی از مشکل انجام دهد، اما آن مشکل چون ما توضیح مشخصی برای آن نداریم، همچنان مبهم بماند، یعنی سالها انرژی صرف فعال نگهداشتن سیستم ایمنیاش کرده است.
ظریفیان بیان کرد: جامعهای که صدها سال مدام درگیر انقلاب، شورش، اصلاحاتِ هزینهزا و… بوده و باز دور خود میچرخد، یعنی نمیداند ریشه مشکلش کجاست. وقتی من این نظریه دانهبندی هیجانی را میخواندم، با توجه به آگاهیای که از نظریه «جامعه کوتاه مدتِ» همایون کاتوزیان داشتم، آن جهش مفهومی برایم اتفاق افتاد، شاید واقعاً جامعه ایرانی که ۱۵۰ سال است در انقلاب و اصلاحات هزینهزا به سر میبرد و مدام نسخههای متعدد برای حل مشکل خودش میپیچد، شاید واقعاً در حال ارسال یک سیگنال مبهم است.
عدم تشخیص ریشه مشکل
او با بیان اینکه این جامعه ریشه مشکل را تشخیص نمیدهد، اظهار کرد: ما برای حلمسئلهمان نیازمند یک سیاستمدار و قهرمان انقلابی نیستیم، شاید به یک پاتولوژیست اجتماعی و یا آسیبشناس احتیاج داریم که آنچه بر ما گذشته را مطالعه کند و از دل آن الگویی ثابت بیرون آورد تا ریشه مشکل ما را در آورد و این کاری است که همایون کاتوزیان در ۴۰ سال گذشته انجام داد.
این استاد دانشگاه ابراز کرد: او انواع شکستها، شورشها، آسیبها، انقلابها و.. را زیر یک میکروسکوپ برده و از دل آن یک الگوی ثابت بیرون آورده و از آن یک نظریه قابل فهم بیرون کشیده «ایران جامعه کوتاه مدت» یا به تعبیری «ایران جامعه کلنگی».
مهدی ظریفیان ادامه داد: وقتی کاتوزیان از کوتاه مدت بودنِ جامعه ما میگوید، از همان توصیفهای کلی که ما در توصیفِ حالمان میگوییم، بهره میبرد این به اقلیم و فرهنگ ما بر میگردد که مدام میگوییم «حالمان بد است».
فقدان امید به آینده
وی افزود: ما همیشه دنبال نیرویی در خارج از مرزها هستیم که او در حال توطئه است و مشکلاتِ ما معلولِ توطئههای نیروی خارجی است، در حالی که کاتوزیان به ما یاد داد شاید این مشکل شاید از خودمان باشد، ما آدمهای ضعیف، فقیر و بدی نیستیم ما صرفاً در زمینِ بدی بازی میکنیم، ما تنها مشکل فقدان تداوم، امنیت و امید به آینده را داریم.
ظریفیان گفت: این اصطلاح ما را از آن ابهام خارج میکند و ما دیگر میدانیم با چه هیولایی روبهرو هستیم. میدانیم آن هیولا، رفتار کوتاه مدتِ ماست، نه اتفاقی در بیرون از کشور. این کوتاه مدت بودن روی تمام مشکلاتِ جامعه ما مینشیند، یعنی ما در نهاد فرهنگی، آموزشی و.. همه جا با این رفتار کوتاهمدت مواجه هستیم.
نظر شما