به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سومین جلسه از کارگاه داستاننویسی خاتم (ص) با تدریس علی ارسنجانی، نویسنده و مدرس ادبیات داستانی، روز شنبه ۱۷ آبانماه ۱۴۰۴ در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. این کارگاه آموزشی که در چارچوب برنامههای ترویجی جشنواره خاتم (ص) برپا شده است، به موضوعاتی چون چیستی «باور» و نقش آن در آفرینش شخصیت، نقد و تحلیل پیرنگ در داستانهای دینی و همچنین ظرافتهای زاویه دید و اقتصاد کلمات اختصاص یافت.
علی ارسنجانی در آغاز این جلسه و پس از خواندن یکی از داستانهای برگزیده در دورههای قبلی جشنواره خاتم، با نگاهی بنیادین به مفهوم «باور»، به ارائه تعریفی نو از این مفهوم پرداخت. او خطاب به شرکتکنندگان بیان کرد: چیزی به نام خرافات وجود ندارد؛ باورهای انسانی تمامنشدنی هستند و هیچ باوری از بین نمیرود، فقط شکل آن عوض میشود.
این مدرس داستاننویسی با تشبیه باورها به اصل بقای ماده در فیزیک، توضیح داد: انسانها در تمام ادوار تاریخ، موجوداتی باورمند بودهاند و این باورها، از پرستش بتها تا علاقه به ستارههای ورزشی و سرمایهگذاری روی برندهای لوکس، همواره جریان داشته است. انسانها با باورهایشان زنده هستند. اگر این باورها را از آنان بگیرید، چیزی جز پوچی باقی نمیماند؛ بنابراین، نویسنده برای خلق شخصیتهای باورپذیر، باید این زیرساخت فکری را درک کند.
ارسنجانی در بخشی از کارگاه، به کالبدشکافی «شخصیت» به عنوان ستون اصلی داستان پرداخت.
وی شخصیت را مجموعهای از لایههای درونی (انگیزهها، ترسها، باورها و تضادها) و بیرونی (رفتارها، گفتار و کنشها) دانست و افزود: شخصیت باید زنده باشد، اشتباه کند، شک کند، تصمیم بگیرد و در نهایت مسیر داستان را رقم بزند؛ نویسنده نباید شخصیت را به صورت نماد یا تیپ ساده بسازد.
این مدرس کارگاه اصل شخصیتپردازی را در «قرار گرفتن شخصیت در دو راهیها» عنوان کرد و توضیح داد: همه داستان را دوراهی قشنگ میکند و شخصیت زمانی جان میگیرد که تصمیمهایش از دل منطق درونیاش بجوشد و در مواجهه با انتخابهای دشوار مسیر خود را مشخص کند.
ارسنجانی در بخش دیگری از سخنان خود، به تبیین جایگاه داستان و داستانخوانی پرداخت و گفت: نویسندگان و کسانی که داستان میخوانند، یک پله از انسانهای دیگر برتر هستند؛ چرا که داستان بر حوزه اندیشه اثر میگذارد و تا ابد ذهن را تحت تأثیر قرار میدهد. عمر ما محدود است و نمیتوانیم همه جا را از نزدیک ببینیم، اما ساختار ذهن انسان انتزاعی است و میتواند از طریق داستان در جهان مارکز، ویرجینیا وولف یا هزار سال پیش در تاریخ ایران زندگی کند؛ این، بزرگترین لذت و موثرترین روش آموزش است.
بخش میانی و عملی این کارگاه به نقد و بررسی داستان «رد نامنظمی روی برفها» نوشته محمدعلی رکنی، رتبه اول دومین جشنواره خاتم اختصاص یافت. ارسنجانی در این بخش با اشاره به نقاط قوتی چون زبان داستانی شیرین به نکات فنی قابل نقد پرداخت و خطای زاویه دید را یکی از اشکالات این داستان برشمرد.
مباحث مربوط به پیرنگ و به ویژه پایانبندی، بخشی از نقد این داستان را تشکیل داد.
ارسنجانی با تشبیه پیرنگ به «موتور ماشین متشکل از هزاران چرخدنده به هم پیوسته»، پایان داستان «رد نامنظمی روی برفها» را ضعف اصلی آن دانست و گفت: پایان باز به این معنا نیست که داستان را رها کنیم؛ نویسنده ماهر و قدرتمند میداند چگونه تمام ماجراها را به شکلی منطقی و قانعکننده به پایان برساند، همانگونه که در احسن القصص قرآن میبینیم.
این مدرس داستاننویسی در ادامه بر اقتصاد کلمات و لزوم پرهیز از زیادهگویی و شخصیتهای فاقد کارکرد تأکید کرد و گفت: در داستان کوتاه، هر واژه مانند سرمایه است و نویسنده باید از خود بپرسد آیا حضور این شخصیت یا این صحنه برای پیشبرد داستان ضروری است؟ شخصیتهای اضافی، تنها ذهن خواننده را پرت میکنند و از تمرکز اثر میکاهند.
ارسنجانی در جمعبندی پایانی خود بار دیگر بر محوریت «باور» در فرآیند آفرینش داستان تأکید و گفت: برای نوشتن داستان، بهویژه در حیطه داستان دینی، باید انسان و جهان باورهایش را بشناسید؛ نویسنده موفق کسی است که بتواند این باورها را در قالب شخصیتهایی زنده و پیرنگهایی منسجم نمایش دهد، بیآنکه به ساحت شعار و کلیشه سقوط کند.
کارگاه داستاننویسی خاتم (ص) بخشی از مجموعه برنامههای جشنواره خاتم است که با هدف ترویج فرهنگ و سیره نبوی از رهگذر خلق آثار داستانی اصیل برگزار میشود.
نظر شما