به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، محمود فروزبخش در مراسم رونمایی از کتاب «بالهای زخمی طاووس» بیان کرد: ما چارهای نداریم جز اینکه رویای جمعی زایندهرود را خلق کنیم. دورههایی فکر میکردیم زایندهرود مسئلهای ساده است و به همین دلیل این مسئله بیش از بیست سال به طول کشیده است. وقتی سخت فکر کنیم، میفهمیم باید رویای جمعی زایندهرود در ما شکل میگیرد و مطالبهگری به تنهایی کافی نیست و برای دستیابی به این رویا نیازمند کارهای هنری هستیم.
فروزبخش تأکید کرد: قبول دارم که در داستاننویسی تازهکارم؛ بااینحال، از ایده «شهر زندگی» الهام و سفارش نگرفتهام. من این داستان را ابتدا نوشتم و بعد به گروه «شهر زندگی» شهرداری اصفهان نشان دادم و این گروه از کتاب حمایت کرد. کسانی که کتاب را خواندند، حتی مخفیترین مفاهیم مدنظر من را در کتاب درک کردهاند.

تکیه بر نوستالژیها در «بالهای زخمی طاووس»
مدیر نشر اقنوم در این برنامه گفت: نویسنده در کتاب دیگرش، «شهر گنبدهای فیروزهای»، سعی کرده از نوستالژیها فاصله بگیرد؛ اما در این کتاب مدام به سراغ نوستالژیها میرود. قصه «بالهای زخمی طاووس» درباره پسری چهاردهساله به نام ابراهیم و شامل ۱۹ فصل است که فصل آخر و اول بهخوبی نوشته شده است. در فصل اول، به اصطلاحِ سینماییها قصه قرارش را با مخاطب میگذارد و شخصیت اصلی با طاووس سردر مسجد جامع عباسی گفتوگویش را شروع میکند و این گفتوگو تا پایان ادامه دارد.
مصطفی حیدری با اشاره به نمادهای موجود در کتاب گفت: این کتاب چند راوی دارد که همه غیرمعمولاند؛ همچون طاووس، توت، ساعت مسجدسید، شیرسنگی پل خواجو، کبوترهای مسجدجامع، چلهخانه مقبره بابا رکنالدین، اژدهای سردر ورودی بازار قیصریه و ترکهای کف رودخانه. نویسنده کوشیده با این راویان، قصه نوجوانانهاش را پیش ببرد.
فرونشست، درونمایه اصلی «بالهای زخمی طاووس»
حیدری با بیان اینکه درونمایه اصلی کتاب فرونشست است، افزود: نویسنده قصهها را با هم مرتبط کرده تا در پایان به فرونشست برسد و حس اصفهاندوستیاش بسیار پررنگ است. او حتی سعی کرده ظلالسطان را خاکستری نشان دهد؛ اما با ناصرالدینشاه میانه خوبی ندارد و این برای من جای سؤال است.
وی اضافه کرد: نویسنده از شخصیتهای انسانی بسیاری استفاده کرده و ظاهراً دل پری از مسائل شهر دارد و مایل است به همه مشکلات در همین کتاب اشاره کند؛ گویی بعداً نمیتواند کتاب دیگری بنویسد. نویسنده با بیان این مسائل قصد دارد بگوید اصفهان میتواند مانند ققنوسی از جا بلند شود. او اشاره میکند شرایط خوب نیست، اما باید بلند شویم و کاری کنیم و هرکدام از ما مسئولیتی داریم که باید آن را ایفا کنیم. او راهحلی برای فرونشست ارائه نمیکند؛ همانطور که هیچکس نمیتواند.
حیدری اظهار کرد: شخصیت و کلمه ابراهیم نمادی است از حضرت ابراهیم و در داستان نیز به این اشاره میشود که اصفهان در ماجرای جمعآوری هیزم برای سوزاندن حضرت ابراهیم همکاری نکرده است. حضرت ابراهیم باید جایی قربانی کند و ابراهیم قصه باید انتخاب کند.

گاهی نیاز به زبان شعاری داریم
او در انتقاد به زبان اثر گفت: نویسنده در زبان داستانی موفق نیست و در این خصوص دچار مسئله است. این زبان بیشتر زبان توصیه و از جنس دغدغه است و از جنس ادبیات داستانی نیست؛ بااینحال، گاهی نیاز به شعار داریم و باید از زبان نمادین دور شویم. این شهر دارد نابود میشود و نیاز به زبان شعاری و اعتراضی برای بیان این مسئله داریم.
این پژوهشگر سینما با تأکید بر اینکه نویسنده دغدغه اصفهان و انقلاب و تاریخ معاصر شهر را دارد، بیان کرد: درباره فرونشست فقط کتابهای تاریخی و تحلیلی و سندی داریم و اینکه نویسنده به سراغ قشر نوجوان رفته، نشان میدهد از بزرگسالان و حاکمیت ناامید شده است.
فرونشست اصفهان عاطفی است
مدیر راهبردی مجموعه مدارس رواق که دیگر سخنران این برنامه بود، گفت: هیچ وقت به این صورت به اصفهان نگاه نکرده بودم و ای کاش کسانی که مایلاند برای اصفهان کاری کنند، به این جلسه میآمدند. نگاه من به شهر اصفهان با این کتاب عوض شد.
علی اجللوئیان ادامه داد: وقتی به یک بنا نگاه میکنیم، با دو موضوع مخفی و آشکار مواجه میشویم و اصفهان را باید از این زاویه نگاه کنیم. یک ساختمان میتواند خیلی زیبا باشد و نقشه خوبی داشته باشد؛ اما روح ندارد. این روح چیست که میتواند در یک ساختمان و فضای کوچک انسان را آرام کند، اما در یک ساختمان بزرگ حال آدم را خوب نمیکند؟ گویی اصفهان شهری است که یکی زیبایی معماری و نیز زیبایی معنویت در آن به هم رسیده است.
او ضمن بیان اینکه این اثر افقهای روشنی به من داد و نگاهم را عوض کرد، افزود: فرونشست اصلی اصفهان یک فرونشست عاطفی است که بسیار بدتر از فرونشست زمینی است و این مسئله در فصل نوزده به روشنی بیان شده است.
اجللوئیان درباره مباحث مطرح در کتاب گفت: در این کتاب نکات بسیاری از قبیل بحثهای عرفانی، وحدت وجود، حکمت و مدرسهستیزی بیان شده و علاوهبر آن، حکمتهای تربیتی بسیاری در کتاب هست. اصفهان در کتاب به سلمان و تختفولاد متصل و پیشینه شهر بیان شده و همچنین، عرفایی همچون بابارکنالدین معرفی شدهاند.

از قصههای اصفهان خالی شدهایم
مدیر راهبردی مجموعه مدارس رواق با اشاره به اینکه اصفهان در باطنش حرفهایی دارد که این حرفها بسیار دقیق و زیبا در کتاب بیان شدهاند، اظهار کرد: طاووس معانی متفاوتی دارد و یکی از آنها این است که طاووس در عصر صفوی نماد امامت شیعه است. اصفهان شهر این دست از قصههاست و ما بسیار از این قصهها خالی شدهایم. زبان باز کردن تصاویر و نقوش تاریخی جذابیت بسیاری دارد و نمادهای کتاب همگی دارای وحدت وجودند. در کتاب فرونشست به حمله مغول تشبیه شده است.
وی افزود: این کتاب برای نوجوانان بسیار مفید خواهد بود. کتاب قلب سوزانی دارد و به همین دلیل، نوجوانان این کتاب را خواهند خواند. در بخشی از داستان آمده که صدای معماری اصفهان را فقط بخشی از مردم میشنوند و چقدر جای این بحث در مدارس ما خالی است که چرا این صدا را همه نمیشنوند.
اجللوئیان عنوان کرد: این کتاب داستان و رمان نیست؛ بلکه ناداستان داستانطور است و میخواهد حرفی را بیان کند. این داستان عنصر تخیل دارد؛ اما همبستگی تخیلی ندارد و میخواهد حرفی را در قالب داستان بیان کند.
«بالهای زخمی طاووس» اثری تحقیرآمیز برای بزرگسالان است
مدیر دبیرستان دوره اول صالحین در این برنامه گفت: این کتاب برای من همراه با شگفتی و ذوق بود و در بخشهایی، همراه با ای کاش و حسرت بود و اگر داستان و متن جور دیگری رقم میخورد، اثر متفاوتی میشد. از سوی دیگر، گاهی همراه با پرسش میشد و برایم الهامبخش بود. به همین دلیل از خلق چنین اثری بسیار خرسندم.
هادی نصیری بیان کرد: این کتاب اثری تحقیرآمیز برای بزرگسالان و برای افرادی است که در شهر منشأ اثر هستند؛ زیرا از یک نوجوان خواسته شده تا مسائل شهر را حل کند. کتاب از خودشیفتگی نسل ما فاصله گرفته و شأن بسیار بالایی برای نوجوان قائل شده است. شخصیتهای کتاب همگی کهنسالاند؛ اما از یک نوجوان میخواهند که مشکلات اصفهان را حل کند.
نصیری درباره نویسنده این کتاب اظهار کرد: نویسنده یکی از سرمایههای شهر ماست و اندیشمندی است که بدون گرفتاری در ملاحظات سیاسی و اجتماعی و روانشناسی، بهراحتی حرفهایش را میزند. شاید کار را بشود سفارشی دانست، اما با توجه به دغدغهمندی نویسنده، کتاب در واقع سفارش نویسنده به خودش است. به این اثر میشود به لحاظ فنی نقدهایی وارد کرد؛ اما دغدغه موجود در کتاب بسیار باارزش بوده و از دل نویسنده جوشیده است.

نصیری خاطرنشان کرد: ما با یک ادبیات شاید فانتزی روبهروییم. کتاب در ایده بسیار جذاب است و شروع بسیار خوبی دارد؛ اما در ادامه دچار ضعفهایی میشود. ادبیات کتاب ساده و روان و مفهوم است و مخاطب را دچار چالش نمیکند. جاندار شدن عناصر شهری یکی از جذابیتهای کتاب است و باعث ملاقات ما با شهرمان میشود و رنگ و بوی جدیدی به آن میدهد. کتاب شأن بسیار بزرگی برای مخاطب نوجوان قائل شده و حل مسئله اصفهان را به آنها سپرده؛ بااینحال، کتاب در عینِ دادن اختیار به نوجوان، احساس گناه نیز به او القا میکند و از این جهت نوجوان آزادی عمل نخواهد داشت.
وی افزود: شخصیتپردازیها نیز کمی ضعیف است؛ اما مخاطب با یک ساختارشکنی در برخی روابط روبهرو میشود؛ مثل رابطه نوه و مادربزرگ که با روابطِ در حالت عادی متفاوت و خارج از کلیشههاست.
این فعال حوزه تربیت تصریح کرد: گاهی اوقات یک کتاب وسیلهای در یک پازل تربیتی و فرهنگی است و خودش نمیتواند همه بار را به دوش بکشد. به همین دلیل این کتاب میتواند در کنار یک تسهیلگر و تیمهای تربیتی شهر الهامبخش بوده و آغازبخش دغدغهها و صحبت درباره کتاب در حلقههای کندوکاو با نوجوانان باشد و ریلگذاری نویسنده را به انتها برساند.
وی تأکید کرد: اگر میخواهیم فضای امیدواری بسازیم، گاهی اوقات بهترین حرکت ایجاد ناامیدی است. ناامیدی باعث ایجاد حرکت و شکلگیری امید میشود. تعبیر شهر اصفهان به عنوان مادر که میتواند مادر شهرهای دیگر هم باشد، تعبیر بسیار زیبایی است.
نظر شما