سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، عبارت «عادت کتابخوانی باید از کودکی نهادینه شود» با وجود سیاستهای ضدفرهنگی که فاصله حرف تا عمل برنامهسازان توسعه فرهنگ مطالعه را نشان میدهد، به شعاری کلیشهای تبدیل شده است. گواه؛ ۱۴ سالگی حذف پست کتابدار از مدارس ایران.
درحالی که امید میرود بعد از کانون خانواده، مدرسه موقعیت و فرصتی برای تربیت نسل کتابخوان باشد اما ۱۴ سال است، سالنهای مطالعه یا همان «کتابخانه مدرسه» همچنان از وجود کتابدار محروم است؛ چون سال ۱۳۹۰ بعد از ابلاغ بخشنامه «ساماندهی نیروی انسانی ۸۹- ۹۰» از سوی وزارت آموزش و پرورش وقت، پُست کتابدار از فهرست مشاغل این وزارتخانه خط خورد.
در ماده ۱۴ این بخشنامه میخوانیم: «با عنایت به حذف کتابدار از دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی سال تحصیلی ۹۰ - ۸۹ نیروهای دارای پُست کتابداری پس از تبدیل وضعیت، صرفاً در بخش پرورشی به کار گرفته خواهند شد.»
دلیل آموزش و پرورش نیز کمبود بودجه برای استخدام ۷۰ هزار کتابدار اعلام شد. حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش، سال ۹۱ در پاسخ به گلایه نسبت به این اقدام اعلام کرده بود: «کتابداری را از مدارس حذف نکردهایم، بلکه با تغییر روش و استفاده از مربیان پرورشی، ۶۰ هزار نیروی جدید را بهعنوان کتابدار به مدارس تزریق کردیم.» وی همچنین گفته بود که «۶۰ هزار معاون و مربی پرورشی بهعنوان کتابدار به کتابخانههای مدارس تزریق میشود.»
علاوه بر مسئله نادیده گرفتن آینده دانشآموختگان رشته علم اطلاعات و دانششناسی که طی ۱۴ سال همچنان نسبت به سیاست حذف پست کتابدار در مدارس گلایهمند هستند؛ مسئله از بین رفتن ظرفیت مدرسه در رشد سرانه مطالعه در کشور است.
بعد از رفت و آمد هفت وزیر آموزش و پروش، در نوبت حضور علیرضا کاظمی، وزیر دولت چهاردهم، موضوع احیا پست کتابدار به عنوان مطالبه فرهنگی مطرح میشود. وی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره احتمال احیای پست کتابدار در ساختار آموزش و پرورش بیان کرد: براساس برنامه هفتم توسعه، مقرر شده وضعیت پستهای سازمانی بهطور کلی بازبینی شود.
وی با تاکید بر تکلیف قانونی وزارت آموزش و پرورش درباره بررسی ساختار سازمانی آموزش و پرورش ادامه داد: آموزش و پرورش باید ساختار سازمانی آموزش و پرورش را بازبینی کند؛ بنابراین اگر نیاز باشد، پُست کتابدار در فرآیند این بازبینی حتماً دیده خواهد شد.
البته بعد از حدود گذشت حدود یکسال از انتشار این گفتوگو، هنوز خبری درباره پایان بازبینی و سرنوشت پست کتابدار رسانهای نشده است.

جمعیت ۱۶ میلیون دانشآموز؛ موتور محرک بازار کتاب
از جبران کاستیهای تربیت فرهنگی کتابمحور در برخی خانوادهها از سوی مدرسه، بهعنوان کانون مرکزی تربیت نسل کتابخوان با کمک ابزار «کتابخانه» گفته شد. ایجاد عادت به مطالعه در دانشآموزان علاوه بر تاثیرات فرهنگی، زمینهای برای تقویت بازار نشر را نیز فراهم میکند.
جمعیت ۱۶ میلیون دانشآموز برای بازار کتاب کودک و نوجوان در ایران، موتور محرک اصلی اقتصاد نشر است؛ بازاری که در نیمه نخست سال جاری، براساس اطلاعات خانه کتاب و ادبیات ایران، ۱۲ میلیون و ۱۹۹ هزار و ۷ نسخه کتاب چاپ کرده که سهم چاپ نخست این گروه، تنها ۳ هزار و ۹۱۴ نسخه است. بهعبارت دیگر، بیش از نیمی از بازار، تحت تأثیر تجدید چاپها و نسخههای تکراری قرار دارد. هر عنوان به طور متوسط هزار و ۴۹۹ نسخه چاپ خورده است. عددی که برای جمعیتی ۱۶ میلیونی، حتی یک کتاب در هر مدرسه را هم تضمین نمیکند.
مدرسه بدون کتابخانه فعال، فرصت سوخته است. مدرسه با کتابخانه مجهز، موتور محرک فرهنگ و اقتصاد نشر است؛ بنابراین اصلاح ساختارها، یک ضرورت فوری قلمداد میشود. با بازگشت کتابدار به مدرسه، ساختار مدیریت کتابخانهها بازطراحی و دسترسی آسان به کتاب برای همه دانشآموزان فراهم خواهد شد.
در ایران، همچنان برخی تصور میکنند در مدرسه، نیازی به کتاب و کتابخانه نیست. این طرز فکر موجب میشود که برای ترویج مطالعه و تقویت فرهنگ کتابخوانی، نه زمان کافی صرف شود، نه برنامهریزی علمی انجام گیرد و نه انگیزه واقعی وجود داشته باشد. نتیجه چیست؟ ظرفیت عظیم ۱۶ میلیون دانشآموز برای شکلگیری یک بازار نشر پویا و نسلی کتابخوان هدر میرود و فرصت تربیت فرهنگی نسل آینده از دست میرود.
این وضعیت نهتنها ناشی از بیتوجهی به کتاب در مدارس است، بلکه جامعه کتابداری ایران نیز خود به نوعی در لاک خود فرورفته است. کارشناسان این وضعیت را «اوتیسم آموزشی» مینامند؛ نوعی درخودفرورفتگی حرفهای که موجب میشود کتابداران و فعالان این حوزه، دادهها، علم و مهارتهای خود را با نیازهای روز جامعه و علوم نوین تطبیق ندهند. در عمل، جامعه کتابداری به جای اینکه حلقه اتصال میان دانشآموز، مدرسه و کتاب باشد، به دور خود میچرخد و ظرفیت واقعی خود را تلف میکند.
این بحران دو لبه دارد: یک لبه ناشی از تصمیمگیریهای غلط در سطح کلان آموزشی و لبه دیگر ناشی از بیتحرکی و عدم تطابق حرفهای جامعه کتابداری با نیازهای آموزشی و فرهنگی روز. تا زمانی که هر دو لبه اصلاح نشود، مدارس ایران از کتابخانههای فعال و برنامهریزیشده محروم میمانند، مطالعه در سطح دانشآموزان محدود میشود و بازار نشر و فرهنگ مطالعه همچنان در وضعیت نیمهجان باقی میماند.
نظر شما