سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ اندرو وایت یکی از برجستهترین نقاشان آمریکایی قرن بیستم است که به خاطر سبک واقعگرایانه و پرجزئیاتش با نقاشی آبرنگ و رنگ روغن مشهور است. پدرش نلسون وایت نقاش معروف و مدرس هنر بود که نقش زیادی در آموزش و پرورش هنری او داشت؛ وایت هرگز به مدرسه هنر نرفت و تنها معلمش پدرش بود. او به سبک واقعگرایانه معروف است و توانست با ترکیب نورپردازی دقیق، بافتهای طبیعی و رنگهای محدود، حسی از سکون، تنهایی و فضاهای روستایی خلق کند. از ویژگیهای برجسته آثارش، توانایی خلق جوی رازآلود و گاهی افسرده است که مخاطب را به فکر وامیدارد. برخلاف بسیاری از هنرمندان همدورهاش که دنبال سبکهای مدرنتر بودند، پایبند به واقعگرایی و نمایش جزئیات دقیق بود. وایت جوایز و افتخارات متعددی کسب کرد و آثارش در موزههای مهم آمریکا مانند موزه هنر مدرن و موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند. کتاب «گفتوگو با اندرو وایت» عنوان کتابی است که اخیراً از انتشارات آبان منتشر شده است و در این مصاحبه با غزاله کامیاب، مترجم این کتاب درباره اندرو وایت به گفتوگو نشستیم.
چرا اندرو وایت در تاریخ هنر امریکا و جهان تا این حد اهمیت دارد؟
اندرو وایت، هنرمندی است که فکر بسیار روشن و ذهن عمیقی دارد. در عین حال از نظر احساسی، انسانی بسیار غنی است و این با یک مهارت فوقالعاده در طراحی و درک درست از رنگ ترکیب شده است. جهان خاص خودش را خلق کرده است. هر نقاش در هر کجای دنیا با این خصوصیات اهمیت پیدا میکند.
ویژگیهای سبک نقاشی وایت چیست؟ گویا او علاقه زیادی به نقاشی از انسانها و طبیعت داشت.
بله. میتوان سبکهایی را نام برد که به سبک کارهای او به این مکاتب نزدیکتر است. میتوان گفت رئالیست است، از جهاتی کارهایش انتزاعی بوده و آبستره کار میکند؛ حتی میتوان گفت امپرسیونیست است. همانطور که در مقدمه کتاب نیز تامس هاوکینگ به این موضوع اشاره دارد که این القاب را به او میدهند ولی چندان لزومی نداشته باشد این کار را بکنیم. من فکر میکنم ما نمیتوانیم امروز بگوییم کسی امپرسیونیست است. امپرسیونیسم مربوط به دوره تاریخی خاص و متعلق به افرادی بوده که جهان خاصی داشتهاند. چون آن جهان و آن نوع زندگی و آدمها دیگر وجود ندارند، شاید اطلاق واژه امپرسیونیست به او درست و دقیق نباشد. میتوانیم بگوییم اثری ویژگیهای امپرسیونیستی، اکسپرسیونیستی یا تلفیقی از این دو را دارد ولی در دنیای امروز دیگر نمیتوانیم بگوییم کسی امپرسیونیست است چرا که کسی نمیتواند مربوط به قرن نوزدهم باشد. فکر میکنم درباره اندرو وایت هم صدق میکند.
در نهایت او را پیرو کدام سبک میدانید؟
ترجیح میدهم این کار را نکنم. این ویژگیهایی که در کارهای اندرو وایت میبینیم هنری است که مختص خودش است.
وایت از لحاظ شخصیتی، آدم عجیبی بود. به خاطر بیماری به مدرسه نرفت و پدرش مدرس نقاشی او بود. خودش هم هیچ وقت سراغ آموزش نرفت. شخصیت این هنرمند را چطور میبینید؟
بله، او این ویژگیها را دارد. بسیاری از افراد او را جدا از جریان آکادمیک و آموزش رسمی میدانند و تفاوتهایی با او احساس میکنند که دوستش ندارند. هر چند آموزش رسمی همیشه جایگاه خودش را دارد و چیزی جای آن را نمیگیرد، دنیای هنر دنیایی است که گاهی هنرمندانی دارد که آموزش رسمی را نگذراندند ولی کارهای درخشانی ارائه دادهاند که در دنیا تحسین میشود و حتماً باید آن را در نظر گرفت.
او چگونه توانست بین دو جریان مهم هنر معاصر آمریکا یعنی رئالیسم سنتی و اکسپرسیونیسم قرار بگیرد؟
من فکر میکنم او چندان به این موضوع فکر نکرده به این دلیل که هیچ هنرمندی انتخاب نمیکند که کجا قرار بگیرد. او انتخاب میکند ولی آنقدر خودآگاه نیست. همانند زمانی که تصمیم میگیریم چه لباسی بپوشیم و چه دانشگاهی برویم و…. این انتخاب ناخودآگاهتری است.
آیا میتوانیم بگوییم آثار او تلفیقی از این دو جریان مهم بودند؟
بله. میتوان گفت هنرش او را به این سمت میبرد. یک هنرمند چیزی را خلق میکند که خودش است. بنابراین شاید چندان انتخاب خودآگاهی نباشد.

به هر حال در معرض این دو جریان بوده که توانسته تاثیر بگیرد؟
قطعاً همینطور است. اندرو وایت در خانوادهای بزرگ شد که پدرش هنرمند و تصویرگر کتاب بوده و حتماً از جریانهای هنری اطراف خود مطلع بوده است، امکان ندارد دور از این ماجرا باشد. همیشه جریانهای هنری معاصر در زندگی هنرمندان تاثیرگذار میشوند.
از نظر شما چه عاملی باعث شد تا هنر وایت همچنان برای مخاطب امروز جذاب باشد؟
من فکر میکنم این به خاطر صداقتی است که در آثارش دارد و اینکه عمیقاً با موضوع درگیر میشود. از موضوع فاصله ندارد و تمام وجودش و زندگیش را درگیر آن کار میکند، با آن یکی میشود و چون خودش تجربه عمیق فکری و حسی را میگذراند، اثرش هم چنین ویژگیهایی دارد و به همین دلیل تاثیرگذار است.
هنرهای دیگر مثل موسیقی و ادبیات چقدر در شکلگیری شخصیت هنری وایت نقش داشتهاند؟
من در این مورد اطلاعات دقیقی ندارم ولی در جاهایی از کتاب به دوستانی که دارد اشاره میکند و درباره موسیقی نظراتی که دارد بسیار جالب توجه است. دوست دارم مخاطبان خودشان این مطالب را در کتاب بخوانند. بله او با ادبیات و موسیقی در ارتباط بوده و حتماً هم از آن در کارهایش تاثیر گرفته است.

یکی از نقاط قوت کتاب سوالات هوشمندانه تامس هاوکینگ است که اطلاعات هنری خوبی دارد. چقدر هاوکینگ را میشناسید؟
متاسفانه شناختی خارج از این کتاب از تامس هاوکینگ ندارم ولی سوالاتی که در این کتاب از وایت میپرسد در حد یک کارشناس درجه یک و انسان ویژه و جذابی است. او طوری مصاحبه را پیش میبرد که گویا جاهایی جرقههایی را در ذهن اندرو وایت بیدار میکند و او را با خود میبرد. تامس هاوکینگ تماشاگر صرف نیست و انگار مسیری را همراه وایت رفتهاند و ما را با خود همراه میکنند. یکی از دلایلی که این گفتوگو جذاب شده مصاحبهکننده آن است.
آیا ترجمه کتاب برای شما چالش برانگیز بود یا خیر؟ آیا انتخاب وایت و کتاب هنری از علاقه خودتان بوده؟
با اندرو وایت اولین بار از طریق استادم، بزرگمهر حسینپور آشنا شدم که بسیار از او ممنونم، او مرا با دنیای هنر و اندرو وایت آشنا کرد. شاید انتخاب خودم بود که سراغ این کار بروم و جستوجوی خودم بود. همچنین از انتشارات آبان و آقای علینقی هم متشکرم که به من لطف و اعتماد کرد؛ این کتاب اولین کار من است که منتشر شد.
آیا خودتان هم جدا از ترجمه، پیش از این به هنر علاقه داشتید؟
بله. من نقاشی میکنم و با این حوزه ناآشنا نبودهام.

نظر شما