سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری - اگر بخواهیم علم پزشکی را از دریچه تاریخ واکاوی کنیم، همه جوامع بشری از ابتدا، باورهای پزشکی خاصی درباره تولد، مرگ و بیماریها داشتهاند؛ به طوریکه بیماری را از اراده خدا، قدرت جادوگران یا سایر منابع ماوراءالطبیعی میدانستند و به همین علت، درمان را از این دیدگاهها دنبال میکردند؛ بسیاری از این عقاید تا امروز با ایمان قلبی و زیارتگاهها و اماکن مقدس همچنان وجود دارد؛ اگرچه پیشرفت و افزایش علم پزشکی در هزاره اخیر، بسیاری از این روشها را تا حدودی تغییر داده است. کتاب «عمر کوتاه، هنر ماندگار» با عنوان فرعی چند رساله از بقراط، پدر طب ترجمه محمداسماعیل فلزی از سوی انتشارات کرگدن به بازار کتاب آمد. این کتاب به تاریخ علم پزشکی یونانی و رومی میپردازد. در این زمینه با محمداسماعیل فلزی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.

در یادداشت دبیر مجموعه در این کتاب آمده است که «مجموعه کلاسیکخوانی» از یک سو و در هماهنگی با ماهیت آثار کلاسیک، قرار است حاوی گزارش و توضیح و تفسیر تا حدممکن ساده و همهفهم و در عین حال متقن و معتبر از این آثار باشد، از سوی دیگر و با هدف ریختن ترس از آثار کلاسیک، قرار است خواننده را برانگیزد تا خود به سراغ آنها برود و لذت و فایده مواجهه با آنها را دریابد.» شما این تعبیر از مجموعه کلاسیکخوانی را چگونه تبیین میکنید؟
مارک تواین میگوید «آثار کلاسیک آثاری هستند که همه آنها را تحسین میکنند، اما کسی آنها را نمیخواند!» البته این فقط بخشی از قضیه است. در عمل آثار کلاسیک که پایه فرهنگ بشر هستند، خوانده میشوند و مورد بحث و تفسیر قرار میگیرند. هنرمندان و دانشمندان از آنها الهام میگیرند. حتی اینکه کسی برای توجیه افکار و عقاید خود یا پیشبینی و تصمیمگیری در امور مختلف به این آثار مراجعه و استناد میکند نشاندهنده اهمیت آنهاست. هر پدیدهای زمانی بهتر قابل درک میشود که روند شکلگیری آن پدیده را در طی زمان بدانیم. آثار کلاسیک به ما امکان میدهند ماهیت علوم یا معارفی را که به آنها علاقه داریم بهتر درک کنیم.
بقراط چه کسی بود و خواندن اندیشه بقراط برای امروز چه اهمیتی دارد؟
بقراط یا هیپوکراتیس (۳۷۰-۴۶۰ قبل از میلاد) کسی بود که به دلیل طرح ایدههای جدید و رهگشا در زمینه تشخیص و درمان بیماریها و به جا گذاشتن آثار مکتوب و ایجاد سنت و کُد اخلاقی معتبر برای تدریس و تحصیل و کارورزی در عرصه طب به شخصیتی ماندگار بدل شد. خواندن آثار او یکی از این حیث اهمیت دارد که با پی بردن به گذشته میتوانیم علم طب را بهتر درک کنیم و به جنبههایی از آنکه بنیادی و اصیل هستند بهتر پی ببریم. نیز با خواندن این آثار تاریخ و فرهنگ بشر را که پزشکی بخشی از آن است بهتر درک میکنیم. مثلاً پی میبریم که علم پزشکی چگونه در دنیای قدیم تکامل یافته و به ما رسیده و در طی زمان چه تحولاتی در این علم بروز کرده و چه نکاتی در طب قدیم بوده که امروزه صحت یا بطلان آنها اثبات شده. از راه مطالعه رسالههای بقراط میتوانیم بینش مردم گذشته در زمینه بیماریها (علتها و درمانها) را بشناسیم و به این ترتیب به شناخت سیر تحول فکری جوامع برسیم. نیز میتوانیم توجه کنیم که چرا عدهای از پزشکان قدیم دارای آثار کلاسیک و ماندگار شدند و سنت فکری آنها به جا ماند. روش تفکر و مطالعه و مشاهده آنان چه بود که توانستند به شناخت بهتری برسند و تاثیرگذار باشند. میراث بقراط که تا به امروز دوام داشته تأکید بر توجه به شرح حال و معاینه بیمار و عوامل طبیعی در سببشناسی و پرهیز از نسبت دادن بیماری به عوامل ماوراءالطبیعی است. اخلاق پزشکی در طب بقراط جایگاه ویژهای دارد چنانکه اصل نخست طب بقراطی نه تشخیص و درمان بیماری، بلکه اجتناب از صدمه زدن به بیمار است: «کمک کن و آسیب نرسان.» راه درمان در مکتب بقراط اصلاح سبک زندگی (برخورداری از تغذیه درست، خواب و استراحت کافی و دوری از مفاسد) است.
امروزه پزشکان چقدر با تاریخ پزشکی آشنایی دارند؟
در کل با توجه به تعدد عنوانها و شمارگان بالای کتابهایی که در زمینه تاریخ پزشکی ایران و جهان منتشر شده و اشارههای بسیاری که حین تحصیل در رشته پزشکی به آثار قدما وجود دارد، به نظر من شناخت پزشکان از تاریخ این رشته در سطح بالایی است و پزشکان توانستهاند با درک درست از تاریخ، سنتی پسندیده را پیریزی کنند و در راه درست گام بردارند. حتی میدانیم که تاریخ طب به عنوان یک رشته مستقل در دانشگاههای ایران و سایر کشورها تدریس میشود.
اینکه امروزه پزشکی از شیوههای قدیمی طبابت آگاه باشد، چه اهمیتی دارد؟
رشتههای علمی اصیل دارای اصول و نوامیسی هستند که نسلهای متعدد کارورزان آن رشته در طی زمان و با از سرگذراندن تجربهها و آزمونها و خطاهای بسیار به آنها دست یافتهاند. مثلاً رشته حقوق یا پزشکی دارای تاریخ کهنی معادل چند ده هزار سال است. توجه به این سابقه و درک مفاهیم بنیادی کشف شده در این راه طولانی به کارورز حرفهای امکان میدهد خود را وارث فرهنگی گسترده و توانمند ببیند و محصول فعالیت خود را هم در لحظه و هم در بستر زمان ارزیابی کند.
امروزه چه اندیشههایی از دوره قدیم هنوز باقی مانده و چقدر از باورهای متافیزیکی از گذشته هنوز در ذهن و اندیشه مردم زنده است، مثلاً باور به اینکه چون گناه کردیم، مریض شدیم؟
در طب عامیانه و ذهن مردم از دوران قدیم اندیشههای درست یا غلط بسیاری به یادگار مانده. مثلاً اینکه اگر عضوی درد بگیرد آن را گرم میکنند. گرما باعث تسریع جریان خون آن موضع میشود و درد را کاهش میدهد. اما این کار علت درد را برطرف نمیکند و فقط در مواردی سودمند است که درد ریشه خطرناک و اورژانس نداشته باشد. مثلاً ضربهای به پای کسی خورده و با گرم کردن موضع میتوان درد را کم کرد. اما اگر کسی آپاندیسیت داشته باشد با گرم کردن موضع درد کاهش پیدا میکند و بیمار دیر مراجعه میکند و خطر بروز عوارض زیاد میشود. این تصور که گناه میتواند موجب مرض شود اعتقادی کهن و درست است. مثلاً نوشیدن شراب و مصرف مواد مخدر یا دور شدن از مسیر صواب و راه راست و پرداختن به مفاسد اخلاقی میتوانند جسم و روح انسانها را بیمار کنند. امروزه ثابت شده که طیف گستردهای از بیماریها به دلیل سبک غلط زندگی هستند. مثلاً فردی سیگار میکشد، ورزش نمیکند، پرخوری میکند و… در نتیجه مریض میشود. در عین باورهای نادرست نیز کم نیستند. مثلاً اینکه خوردن آب دارای املاح زیاد یا آب سنگین باعث ایجاد سنگ کلیه میشود یا اینکه پس از خوردن غذا، خوردن مختصری نمک مفید است.

خواندن چنین کتابهایی و آگاهی از اندیشه بقراط برای مردم عادی چه اهمیتی دارد؟
خواندن این کتاب برای کسانی که به مطالعه تاریخ طب، تاریخ علم و آثار کلاسیک علاقهمند باشند یا کسانی که در حوزه طب سنتی کار و تحقیق میکنند، میتواند مفید باشد. این کتاب به درد آدم عادی نمیخورد. اصولاً مردم عادی به ندرت کتاب میخوانند. به نظر من خواندن کتاب یک کار غیرعادی است که آدمهای معمولی دنبالش نمیروند. کتابخوانی از دیرباز تاکنون یک کار لوکس و تفننی یا حرفهای بوده که فقط بخش خاص و برگزیده جامعه به آن میپرداخته و برایش وقت و هزینه صرف میکرده. در عین حال هر چه جامعهای توسعه پیدا کند و افراد غیرعادی در آن بیشتر شوند، کتابخوانی رواج بیشتری مییابد.
اندیشههای بقراط منطبق بر اندیشه کدام یک از اندیشمندان ایرانی است و در ادبیات کهن پزشکی ایران چه نمونههایی داریم که قابل تامل و توجه هستند؟
در واقع بهتر است بپرسیم تفکر بقراط و اصول و آموزههای مکتب طب بقراط بر کدام یک از پزشکان ایرانی موثر بوده؟ چون بقراط قدیمیتر بوده و حق تقدم دارد. میراث علم پزشکی از یونان و اسکندریه و انطاکیه از راه ترجمه آثار بقراط و جالینوس و دیگران به جهان اسلام رسید و پزشکان ایرانی و مسلمان در بهترین حالت شارح و مفسر یا گردآورنده آثار طب دنیای قدیم بودند. دکتر ذبیحالله صفا در تاریخ علوم عقلی مینویسد: «مسلمین در طب… اصول و نظریههای بقراط و جالینوس را بی کم و کاست پذیرفتند و از تحقیق عمیق در سایر دبستانهای طبی که بعد از رونق مدارس آتن هم تعدد بود غفلت کردند.»*
کتاب «عمر کوتاه، هنر ماندگار» به بررسی ۱۳ رساله از بقراط پدر طب پرداخته است، شرحی اجمالی بر این رسالهها بفرمایید.
در کتاب «عمرِ کوتاه، هنرِ ماندگار» تقریباً مهمترین رسالههای بقراط ترجمه شده، از جمله الفصول تحت عنوان گزارهها که از همه رسالههای بقراط معروفتر است و حُنین بن اسحاق مترجم و پزشک نسطوری که در جندی شاپور و بغداد کار میکرد و عضو دارالحکمه و مهمترین عضو نهضت ترجمه بود آن را به عربی برگردانده. این کتاب از تعدادی پند یا کلمات قصار تشکیل شده و به نوعی رساله فشردهای برای آموزش مسائل طبی به کارورزان این حرفه بوده و در دنیای قدیم مورد بحث و تفسیر و تفحص بسیار قرار گرفته و پزشکان از آن به عنوان راهنمای درمان استفاده میکردند.
رساله «آبها، هواها و مکانها» به شرح تاثیر جغرافیا در ایجاد و انتشار بیماریها میپردازد و به نوعی میتوان گفت رسالهای در حوزه مردمشناسی و همهگیرشناسی است. شاید بقراط در تاریخ جزء نخستین کسانی باشد که به تاثیر موارد یاد شده در ایجاد و پخش بیماری توجه کردهاند.
در رساله «طب قدیم» مولف اصول و آموزههای فلسفی مکاتب پزشکی را به نقد میکشد و از طب روز در برابر آنها دفاع میکند و در عین حال اذعان دارد که بیشتر کسانی که به این حرفه میپردازند با اصول و مبانی آن آشنایی کافی ندارند و عمدتاً در پی نام و نان هستند.
به طور کلی این کتاب دارای مقدمهای کلی درباره تاریخ طب است و هر رساله این کتاب توضیح مختصری با عنوان پیشگفتار درباره آن رساله دارد.
* ذبیح الله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، دانشگاه تهران ،۱۳۷۴، ص ۱۱۳-۱۱۴
نظرات