دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۶
کتاب پناهگاهی امن برای کودکان و نوجوانان است

روان‌شناس حوزه کودک و نوجوان گفت:‌ کتاب یک رسانه فرهنگی است که حتی می‌تواند به حمایت و تربیت کودکان و نوجوانان بپردازد. در شرایط بحرانی، کتاب می‌تواند به‌عنوان یک پناهگاه امن عمل کند و موجب شود که کودک تمرکز خود را از محیط پرتنش اطراف بردارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا در آستانه هفته کتابی دیگر مجموعه‌ای از گفت‌وگوها با روان‌شناسان کودک و نوجوان را تدارک دیده‌ایم؛ اما برخلاف رویکردهای رایج در مناسبت‌های فرهنگی، هدف این گفت‌وگوها تأکید بر ضرورت هفته کتاب نیست. آنچه در این مجموعه دنبال می‌کنیم، پرداختن به پرسش‌ها و چالش‌های واقعی در مسیر ترویج کتابخوانی میان نسل جدید است، با تمرکز بر راهکارهای عملی، تجربه‌محور و قابل اجرا در زندگی روزمره خانواده‌ها و نهادهای آموزشی.

می‌دانیم که کتاب‌خوانی برای کودکان و نوجوانان، تنها یک فعالیت فرهنگی یا سرگرمی ساده نیست؛ بلکه می‌تواند به ابزاری تربیتی، بستری برای رشد هیجانی و پناهگاهی امن در مواجهه با دنیای پرتنش امروز تبدیل شود. در دورانی که رسانه‌های دیجیتال بیش از هر زمان دیگری بر زندگی نسل جدید سایه انداخته‌اند، این پرسش مطرح می‌شود که کتاب چه نقشی در شکل‌گیری شخصیت، تقویت مهارت‌های ارتباطی، و پرورش تخیل کودکان ایفا می‌کند؟

در نخستین گفت‌وگوی این مجموعه، با شقایق ملکوتی‌خواه، کارشناس ارشد روان‌شناسی کودک و نوجوان با رویکرد شناختی رفتاری (CBT) به بررسی همین موضوع پرداخته‌ایم. او در این گفت‌وگو از اهمیت انتخاب آثار متناسب با گروه‌های سنی، نقش قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌ها در ادبیات کودک و نوجوان، و کارکرد کتاب در شرایط بحرانی سخن گفته است.

به طور کلی کتاب‌خوانی از نظر روان‌شناختی چه اهمیتی برای کودکان و نوجوانان دارد و چه تفاوتی با سرگرمی‌هایی مانند بازی یا فیلم برای آنان ایجاد می‌کند؟

کتاب‌خوانی یک فعالیت فعال و سازنده است که قوه تخیل بچه‌ها را درگیر می‌کند؛ برخلاف تلویزیون، تبلت و گوشی‌های هوشمند که اطلاعات را به‌صورت آماده به کودکان تحویل می‌دهند. همچنین، کتاب‌خوانی به کودکان کمک می‌کند تا همدلی را یاد بگیرند. با خواندن کتاب، مهارت‌های زبانی آنها تقویت می‌شود و دایره لغاتشان گسترش می‌یابد. این امر باعث می‌شود که در صحبت کردن و فهمیدن اصطلاحات، به‌ویژه در محیط مدرسه، بسیار قوی‌تر شوند.

شخصیت‌های کتاب‌ها اعم از قهرمان‌ها، ضدقهرمان‌ها و آدم‌های خاکستری هر یک چه تأثیری بر شکل‌گیری هویت و الگوبرداری کودکان می‌توانند داشته باشند؟

قهرمان‌ها می‌توانند تأثیر بسزایی بر کودکان داشته باشند، زیرا غالباً کودکان با شخصیت‌های کتاب همذات‌پنداری می‌کنند و خود را به جای آنها قرار می‌دهند. این قهرمانان برای بچه‌ها ارزشمند هستند. بسیار خوب است که کودکان بتوانند انواع و اقسام قهرمان‌ها را مشاهده کنند؛ قهرمانانی که الگوهای مثبتی هستند و مهربانی، همدلی، حل مسئله و کمک به اطرافیان را انجام می‌دهند. کودکان می‌توانند از آنها این مهارت‌ها را بیاموزند. از سوی دیگر، ضدقهرمان‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا عواقب کارهای درست و تصمیم‌های نادرست را درک کنند. این‌که اگر به اطرافیان خود آزار برسانیم یا آنها را اذیت کنیم، چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد. اما درباره شخصیت‌های خاکستری، به نظر من این دسته از شخصیت‌ها از دو مورد قبلی بسیار مهم‌ترند. کودکان می‌توانند یاد بگیرند که قرار نیست ما یا خوب مطلق باشیم یا بد مطلق. همه انسان‌ها دو روی سکه دارند؛ یعنی نقاط مثبت و منفی. بهترین راه این است که خود را به‌خوبی بشناسیم و نقاط مثبت خود را تقویت کنیم. تقویت خوبی‌ها در خود از همه موارد مهم‌تر است.

در کار بالینی یا مشاوره‌ای خود، چه تجربیاتی از دوستی میان کتاب‌ها و کودکان و نوجوانان داشته‌اید؟ کودکان و نوجوانان معمولاً به چه نوع کتاب‌هایی مراجعه می‌کنند و به نظر شما آن کتاب‌ها به جز جذابیت، مفید نیز بوده‌اند؟

در سنین پایین‌تر، کودکان به‌ویژه هرچه سن‌شان کمتر باشد، بیشتر جذب جلد، آواها و شعرها و شخصیت‌های رنگی کتاب‌ها می‌شوند. با افزایش سن و بزرگ‌تر شدن، کتاب‌هایی را انتخاب می‌کنند که با هویت جنسی‌شان تطابق بیشتری دارد. به‌عنوان مثال، پسران به سمت کتاب‌هایی درباره ماشین‌ها و ابزارها گرایش پیدا می‌کنند، در حالی که دختران بیشتر کتاب‌های دخترانه را انتخاب می‌کنند که به موضوعات مربوط به دوره نوجوانی و مسائل آن مرتبط است. در سنین نوجوانی، بسیاری از بچه‌ها به ویژه به کتاب‌های کمیک ژاپنی و کره‌ای توجه بیشتری دارند و از آنها استقبال می‌کنند. با این حال، خیلی از اوقات ممکن است این انتخاب‌ها لزوماً درست یا مفید نباشند. بسیار مهم است که این انتخاب‌ها تحت نظارت والدین صورت گیرد. در سنین پایین‌تر، والدین بهتر است که قبل از خرید تحقیق و کتاب‌های مناسب را انتخاب کنند؛ اما در کنار آن با بچه‌ها نیز مشورت کنند و میان چند گزینه به آنها حق انتخاب بدهند تا کودکان بتوانند قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند. به‌عنوان مثال می‌توانند با کودکان مشورت کنند که بین این دو کتاب کدام یک را انتخاب می‌کنند، البته هر دو کتاب باید از نظر والدین مناسب باشد.

والدین باید از محتوای کتاب‌ها آگاه باشند و بدانند چه اتفاقاتی در آنها رخ می‌دهد؟

در سنین نوجوانی، زمانی که نوجوانان بیشتر خودشان تصمیم می‌گیرند، نظارت والدین همچنان اهمیت دارد. اما باید توجه داشت که تمام کتاب‌هایی که نوجوانان انتخاب می‌کنند ممکن است مفید نباشد. بسیاری از اوقات، آن‌ها تحت تأثیر تصاویر، مد، سریال‌ها و اتفاقاتی که پیرامون‌شان رخ می‌دهد، مانند یک گروه موسیقی معروف یا یک سریال پرطرفدار، انتخاب‌های خود را انجام می‌دهند.

روان‌شناسان و مشاوران کودک و نوجوان در معرفی کتاب‌های مناسب برای گروه‌های سنی کودک و نوجوان چه نقشی دارند؟

آنها می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی در معرفی کتاب‌های مناسب به والدین کمک کنند. زیرا با شناخت مراحل رشدی، نیازهای هیجانی و چالش‌هایی که هر سن به همراه دارد، قادرند کتاب‌هایی را معرفی کنند که موارد تربیتی و مهارت‌ها را در قالب داستان به بچه‌ها آموزش دهند. بنابراین در بسیاری از مواقع بهتر است از یک درمانگر روان‌شناس یا مشاور مدرسه برای تهیه کتاب‌های مناسب کمک بگیریم.

در دورانی که کودکان بیشتر به سمت موبایل، تبلت و رسانه‌های دیجیتال می‌روند، کتاب چه جایگاهی برای آنان دارد؟ آیا راهی برای آشتی دادن دنیای دیجیتال و رسانه تصویری با کتاب می‌بینید؟

حقیقتاً رسانه‌های دیجیتال نظیر تبلت و بازی‌های کامپیوتری به شدت هیجان‌انگیز و جذاب هستند و هر روزه با ویژگی‌ها و افزودنی‌های جدید به بازار عرضه می‌شوند. در واقع، کتاب‌ها به نوعی در حاشیه قرار گرفته‌اند. تنها کاری که می‌توان انجام داد، این است که در مدارس و خانه‌ها، والدین و اطرافیان کودکان را به خواندن کتاب تشویق کنند. همچنین، کتابخانه‌های مدارس باید جذاب‌تر شوند و کتاب‌های به‌روزتری را در دسترس بچه‌ها قرار دهند. در بسیاری از اوقات لازم است که بچه‌ها به کتاب مراجعه کنند؛ زیرا کتاب دقیقاً همچون یک پناهگاه امن برای تمرکز و آرامش آنان است. اینجا می‌توان از اپلیکیشن‌های کتاب‌خوانی استفاده کرد که قابلیت تعاملی دارند یا از کتاب‌های صوتی بهره برد. همچنین ناشران و نویسندگان می‌توانند قهرمانان محبوب بچه‌ها را به قهرمانان محبوب بازی‌های کودکان تبدیل و از این قهرمان‌ها در کتاب‌ها استفاده کنند و یا بالعکس. هدف نهایی باید ترویج لذت بردن از متن باشد، چه از روی کاغذ و چه از روی صفحه نمایش. باید در نظر داشت که دنیا به سمت تکنولوژی پیش می‌رود و شاید کاغذ به تدریج از دسترس کودکان دور شود؛ اما واقعیت این است که تلاش والدین و معلمان برای بازگرداندن فرهنگ کتاب‌خوانی می‌تواند تأثیرات مثبت زیادی بر روی کودکان داشته باشد و قطعاً والدین و معلمان نیز نتایج آن را مشاهده خواهند کرد.

برخی از والدین نگرانند که کتاب‌خوانی وقت کودکان را از فعالیت‌های دیگر، مانند درس خواندن در ایام تحصیل بگیرد. شما چه نسبتی بین کتاب و این فعالیت‌ها می‌بینید؟

کتاب‌خوانی می‌تواند مکمل و تقویت‌کننده درس باشد. بسیاری از اوقات، کودکان می‌توانند زمان آزاد خود را به جای بازی‌های کامپیوتری که در صورت طولانی شدن زمان آنها ممکن است منجر به نقص توجه و تمرکز شود، به مطالعه اختصاص دهند. در حالی که کتاب‌خوانی موجب افزایش تمرکز و دقت می‌شود و آرامش را هدیه می‌دهد، بازی‌های کامپیوتری معمولاً هیجان را بالا می‌برند و اضطراب ایجاد می‌کنند. والدین می‌توانند کتاب‌خوانی را به عنوان جایگزینی برای فعالیت‌های دیگر که کودکان در اوقات فراغت دارند، معرفی کنند. با کتاب‌خوانی، مهارت حل مسئله در کودکان تقویت می‌شود، تمرکز و درک مطلب آنها افزایش و دایره لغاتشان به طرز چشمگیری گسترش می‌یابد. به وضوح مشاهده می‌شود که کودکانی که کتاب‌خوان هستند، در مدرسه و حتی در محیط‌های درمانی و اجتماعی و جامعه، راحت‌تر صحبت می‌کنند، بهتر سخنان اطرافیان را درک می‌کنند و همه چیز را به خوبی فرا می‌گیرند. به عبارت دیگر، تنها ۲۰ دقیقه مطالعه آزاد در روز واقعاً می‌تواند موجب پیشرفت درسی کودکان شود.

آیا نوع کتاب‌ها (تصویری، داستانی، غیرداستانی، کمیک و …) بر رشد هیجانی و شناختی کودک تأثیر متفاوتی دارد؟

بله، هر کتاب تأثیر خاص خود را بر رشد کودک دارد. کتاب‌های داستانی موجب رشد هیجانی، حل مسئله و همدلی می‌شوند. در مقابل، کتاب‌های غیرداستانی تقویت‌کننده تفکر و تخیل کودکان هستند. همچنین هدف کمیک‌ها پر کردن اوقات فراغت کودکان است؛ این کتاب‌ها لزوماً نیازی به آموزش خاصی ندارند و کودکان تنها برای داشتن لحظاتی خوش آنها را مطالعه می‌کنند. قرار نیست هر کتابی که به کودکان می‌دهیم، حتماً آموزشی در پس آن باشد. هدف باید این باشد که کودکان با خواندن آشنا شوند. بنابراین کتاب‌های کمیک، که ممکن است به ظاهر محتوای عمیقی نداشته باشند و صرفاً داستان‌هایی را روایت کنند، می‌توانند موجب علاقه‌مندی کودکان به مطالعه شوند، به ویژه برای کودکانی که به مطالعه علاقه‌ای ندارند. بهتر است برنامه‌ریزی برای مطالعه کودکان حتی برای کودکان کوچک‌تر را با این نوع کتاب‌ها شروع کنیم. به تدریج می‌توانیم مهارت‌های خواندن را تقویت کنیم تا این فرآیند برای آنها جذاب باشد. برخی کتاب‌ها دارای تصاویر بیشتری هستند و متن‌های کوتاه‌تری دارند. به هر حال هر کتابی باید متناسب با سن و روحیه کودکان انتخاب شود و ما باید هدفمان را بر روی کتاب‌خوانی متمرکز کنیم، نه اینکه همیشه انتظار داشته باشیم که کودکمان حتماً چیزی یاد بگیرد.

وقتی والدین با یک مشکل رفتاری یا هیجانی در کودک خود مواجه می‌شوند، بهتر است به کتاب مراجعه کنند یا به روان‌شناس؟ آیا این دو مسیر را مکمل یکدیگر می‌دانید یا کاملاً جدا از هم هستند؟ آیا کتاب می‌تواند به رشد و آموزش کودک کمک کند و جای درمان را نیز بگیرد؟ مرز بین «کمک به رشد» و «نیاز به درمان تخصصی» کجاست؟

این نکته مهم که مرز بین کمک به رشد و نیاز به درمان تخصصی کجاست، نیاز به توضیح دارد. در مواقعی که کودک من مهارتی را ندارد یا در آن ضعیف است، من می‌خواهم آن مهارت را ارتقا دهم و رشد آن را در کودک خود ببینم. در این نقطه کتاب برای او می‌خوانم و به صورت غیرمستقیم یاد می‌گیرد که مثلاً همدلی کردن یا حل مسئله را می‌تواند این‌گونه انجام دهد. من می‌توانم او را تقویت و تشویق کنم که بیشتر این کارها را انجام دهد. اما در مواردی مانند اضطراب یا وسواس، اگر این اضطراب روند عادی زندگی کودک را مختل کند و مثلاً او نتواند به راحتی امتحان دهد یا صبح‌ها به سادگی بیدار شود، در آنجا باید از درمان تخصصی بهره ببرم. در چنین شرایطی، کتاب خواندن فایده‌ای ندارد. شاید در مراحل بعدی، درمانگر از کتاب در اتاق بازی یا اتاق درمان استفاده کند، اما نمی‌توان صرفاً به آن تکیه کرد. به طور کل در مواجهه با مشکلات، کتاب می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد، زیرا به طور غیرمستقیم مسائل را بیان می‌کند. انگار که ما از زبان یک شخص سومی برای کودک مثال می‌آوریم و مستقیماً به او نمی‌گوییم که تو اکنون با چنین مشکلی روبرو هستی و حالا بیا آن را حل کنیم. مثلاً می‌گوییم: «خرگوش کوچولو چه کار کرد؟» حالا اگر کودک کنترل خشم ندارد، ما در کتاب یاد می‌دهیم که خرگوش کوچولو چگونه خشم خود را کنترل کرد و اوضاع برایش بهتر شد. به همین دلیل کتاب خواندن یکی از ابزارهایی است که ما در اتاق بازی برای بچه‌ها حتماً از آن استفاده می‌کنیم و با کتاب خواندن می‌توانیم درمان را پیش ببریم. اما باید توجه داشت که این تنها یک کمک‌کننده است و می‌تواند فضایی فراهم کند تا راحت‌تر بتوانیم آن حرف‌ها و آموزش‌ها را به کودک منتقل کنیم.

به نظر شما در شرایط سیاسی و اجتماعی پرتنش، مانند دفاع مقدس دوازده‌روزه، کتاب به‌عنوان یک رسانه فرهنگی چه نقش حمایتی یا تربیتی می‌تواند برای کودکان و نوجوانان ایفا کند؟

کتاب یک رسانه فرهنگی است که حتی می‌تواند به حمایت و تربیت کودکان و نوجوانان بپردازد. در شرایط بحرانی، کتاب می‌تواند به‌عنوان یک پناهگاه امن عمل کند و موجب شود که کودک تمرکز خود را از محیط اطراف برداشته و در داستان غرق شود. او می‌تواند با قهرمانان داستان همراه شود. در واقع، کتاب ابزاری مفید است که حتی بزرگسالان و نوجوانان یا به طور کلی انسان‌ها در هر سنی می‌توانند با استفاده از آن، در شرایط بحرانی آرامش یابند. بسیاری از اوقات، کتاب به‌عنوان وسیله‌ای برای گفت‌وگو میان والدین و کودکان درباره احساساتشان عمل می‌کند. ما به بچه‌ها می‌گوییم که برای کاهش اضطراب خود، راه‌هایی را برای آرام شدن پیدا کنند؛ مانند نوشیدن آب یا انجام تنفس عمیق. این موارد بسیار عمومی هستند و برخی اوقات نیز راهکارهای شخصی‌تری را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنیم. کتاب خواندن نیز یکی از روش‌هایی است که به بچه‌ها کمک می‌کند آرام شوند. زیرا وقتی روی کتاب و خواندن تمرکز می‌کنند، مغز نمی‌تواند به طور همزمان بر روی دو موضوع تمرکز کند و توجه کودک از مسائل دیگر منحرف می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها