سعید علامیان، نویسنده و پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس، از گرایش و علاقه خود به تاریخ شفاهی، به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: رویکرد من به دفاع مقدس به سالهایی بازمیگردد که جنگ هشت ساله جریان داشت و من به عنوان خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی به جبههها میرفتم. آن روزها اخبار جنگ از طریق مجرای رسمی ستاد مشترک ارتش یا سپاه اعلام میشد. هدف من نه انتشار خبرهای رسمی، بلکه انتقال حال و هوا و روحیه رزمندگان و مدافعان جبهههای جنگ به پشت جبهه بود. این هدف تنها با گفتوگو با رزمندگان محقق میشد. از اولین مواجهه با رزمندگان مشخص شد که آنها تمایل چندانی به صحبت درباره خودشان ندارند و تنها در صورتی حرف میزنند که از دیگران و همرزمان خود یاد کنند. بنابراین گرایش من به خاطرات شفاهی جنگ از همان دوران جنگ آغاز شد.
او به بیان اهداف انتشار خاطرات رزمندگان در روزنامهها پرداخت و عنوان کرد: انتشار این خاطرات در روزنامه با هدف تهییج و تزریق روحیه حماسی و سلحشوری در آحاد مردم بود. پس از جنگ، این خاطرات در قالب کتاب شکل گرفت و هدف آن بیشتر تعمیق، تبیین دفاع مقدس و ثبت آن در تاریخ بود. در گرایش انسانی و حماسی جنگ، خاطرات یک سرباز یا بسیجی ساده نیز ممکن است حاوی نکات بکر و اعجابانگیزی باشد که شاید در خاطرات فرماندهان یافت نشود. با این حال، از نظر اطلاعات و دانش درباره جنگ، وسعت دید یک سرباز و بسیجی ساده قابل مقایسه با فرماندهان، بهویژه فرماندهان ارشد، نیست. من در هر دو حوزه فعالیت داشتهام.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس، ادامه داد: به طور مثال، کتاب در راه خاطرات سرباز وظیفه علی خسروی و کتاب تپه کرجیها خاطرات رزمندگان بسیجی کرجی در گیلانغرب، در مقایسه با کتابهای ملاقات در فکه (زندگینامه شهید حسن باقری)، جنگ شانزده ساله (خاطرات شهید احمد سیاف زاده)، سربلند میدان (زندگینامه شهید سیدمحمد حجازی) و برای تاریخ میگویم (خاطرات محسن رفیقدوست، وزیر سپاه و فرد اول در موضوع تدارک جنگ هشت ساله)، نمونههایی از منابعی هستند که میتوانند به عنوان منابع قابل اعتنا مطرح شوند.
سعید علامیان، در پایان، جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران را در امتداد دفاع مقدس هشت ساله دانست و تشریح کرد: نامیدن دفاع مقدس دوم به «دفاع مقدس دوازده روزه» که این روزها رایج شده، شاید نامگذاری دقیقی نباشد. به نظر من، دفاع مقدس دوم در امتداد دفاع مقدس اول و با سابقه چهل و پنج ساله قرار دارد. بنابراین با محدود کردن آن به دوازده روز، نمیتوان تحلیل و روایت کامل از این جنگ ارائه داد. دشمنی آمریکا و همپیمانانش با صدام، در واقع امتداد همان دشمنی است که طی چهل و پنج سال گذشته وجود داشته و در این دوازده روز بار دیگر آشکار شد. آنچه در دفاع مقدس دوم رخ داد، پیش از هر چیز حقانیت دفاع مقدس اول را برای دو نسلی که از پایان جنگ هشت ساله فاصله داشتند، به اثبات رساند. کتابهای خاطرات شفاهی درباره دفاع مقدس دوم نیز میتوانند با نگاه انسانی-حماسی یا تاریخی-تحلیلی شکل بگیرند. اگرچه اهل فن بر این باورند که برای نوشتن درباره پدیدههایی که در جایگاه تاریخی قرار میگیرند، باید مدتی از آنها فاصله گرفت تا ابعاد آن بهتر دیده شود و افشای برخی مجهولات و ناگفتهها تا حدی امکانپذیر گردد.
نظر شما