به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، همزمان با نخستین سالروز شهادت آیتالله سید حسن نصرالله، آیین رونمایی از کتاب «خسوف در بیروت»، چهارشنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۴ در خانه شعر و ادبیات، با حضور سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجتالاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، مهدی قزلی، مولف کتاب، حسین شرفخانلو، یکی از نویسندگان اثر، برگزار شد.
عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به کتاب گفت: این اثر روایتی است از تشییع سید حسن نصرالله، چیزی که پایان نبود و نیست، آغازی بود؛ آغازی با تشییع باشکوه سید، که از جهات مختلف نقطهعطفی در تاریخ منطقه و مقاومت به شمار میرود. از این رویداد میتوان بهعنوان یک سوگ بزرگ و حماسهای رفیع یاد کرد؛ حماسهای که مردم لبنان و همه علاقهمندان به سید از خود نشان دادند. این ترکیب و حماسه، بهویژه از سوی خود مردم لبنان، مبتنی بر درکی عمیق از شخصیت سید بود.
او ادامه داد: من امروز در فرصت کوتاهی میخواهم به نکتهای اشاره کنم که میتواند دریچهای برای فهم بهتر این موضوع باشد؛ و آن اینکه سید حسن نصرالله ادامهدهنده راه امام موسی صدر بود. این دو بزرگمرد در حیات خود تاریخی برای لبنان، تشیع، اسلام و مقاومت رقم زدند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره مشترکات میان امام موسی صدر و سید حسن نصرالله گفت: مشترکات متعددی میان سید حسن نصرالله و امام موسی صدر وجود دارد که به چند مورد آن بهصورت تیتروار اشاره میکنم؛ مواردی که موجب پدید آمدن این درک عمومی شد و پس از تشییع، خود را نشان داد؛ نکته نخست آن است که امام موسی صدر و شهید نصرالله هر دو مایه عزت و اقتدار شیعه در لبنان شدند. شیعه در لبنان سابقهای دیرینه دارد؛ از همان قرن نخست هجری، مردم لبنان تشیع خود را و پیوندشان با اهلبیت را از طریق حضرت ابوذر میدانستند و این مسیر ادامه یافت. بزرگان بسیاری در لبنان پرورش یافتند؛ از جمله مرحوم شیخ عاملی که به تعدادی از آنان اشاره کرده و دیگران نیز تکملههایی افزودهاند. با این حال، شیعه در لبنان تا پیش از آمدن امام موسی صدر شرایط خوبی نداشت؛ نه از لحاظ اقتصادی و نه از نظر منزلت اجتماعی.
صالحی، ادامه داد: امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ شمسی، در حالی که ۳۱ ساله بود، وارد لبنان شد. یکی از نکات قابل توجه این است که چگونه یک جوان ۳۱ ساله، تقریباً ناآشنا با فضای بومی لبنان که تنها دوبار پیش از آن به این کشور آمده بود توانست دگرگونی عمیق در لبنان ایجاد کند. او هم از طریق تحولات اجتماعی و خیریهها و «حرکت المحرومین» و هم از طریق اقداماتش برای «مجلس اعلای شیعه لبنان» (در سال ۱۹۶۷، حدود هشت سال پس از ورودش)، ساختاری قانونی برای اقتدار شیعه ایجاد کرد. با آمدن امام موسی صدر، شیعه در لبنان قدرت و عزت یافت.
او، از ادامه مسیر امام موسی صدر توسط شهید نصرالله گفت: شهید نصرالله این مسیر را ادامه داد. او از سال ۱۹۹۲ در رأس حزبالله، نقشآفرینی کرد و در رویدادهایی چون خروج اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، جنگ ۳۳ روزه و تحولات دیگر، نقش محوری داشت. او، همچون امام موسی صدر، مایه عزت و اقتدار شیعه بود؛ شیعهای که تا پیش از امام موسی صدر، با وجود اکثریت عددی، تحقیرشده، خاموش، مستضعف اقتصادی و گرفتار آسیبهای اجتماعی بود. لبنان امروز، دیگر لبنان دهههای ۴۰، ۵۰ و حتی ۶۰ نیست؛ آن روزها چنان آشفته بود که دکتر چمران را از آمریکا به خود کشاند تا برای مردم کاری انجام دهد. امروز شیعه در لبنان افراشته و با عزت ایستاده است. در شرایطی که لبنان در خطر است و جنگندهها بر فراز آسمان آن حرکت میکنند، بخش قابل توجهی از این جمعیت یعنی شیعیان لبنان احساس عزت و اقتدار میکنند و گامهای بلندی برمیدارند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ویژگی دوم این شخصیتها گفت: ویژگی دوم در مسیر مشترک امام موسی صدر و شهید نصرالله، مسئله فلسطین است. برای امام موسی صدر، مقاومت فلسطین مسئلهای اصلی، مهم، محوری و مرکزی بود. جمله مشهور امام موسی صدر که «اسرائیل شرّ مطلق است» امروز معنا و درک عمیقتری یافته است. اما امام موسی صدر اسرائیل را شرّ مطلق نامید. او حتی گفت: اگر اسرائیل و شیطان در دو جبهه قرار بگیرند، ما در کنار شیطان علیه اسرائیل خواهیم بود فرضی که محال است و این نشاندهنده درک او از ماهیت رژیم صهیونیستی غاصب بود.
او ادامه داد: همین نگاه بود که سبب شد امام موسی صدر در حوزه فلسطین کارهای بزرگی انجام دهد. تعبیر «مقاومت» میراث امام موسی صدر است. روشن است که شهید سید حسن نصرالله چگونه پرچمدار مقاومت شد. او نگاهی داشت که همه مکلفاند در قبال فلسطین مورد پرسش قرار گیرند؛ مرد و زن، راجع به موضع، عمل، رفتار و گفتارشان در حمایت از فلسطین بازخواست میشوند. این نگاه، نگاه وجدان بشری، انسانی و دینی در برابر مسئلهای بزرگ – نه تنها در جهان اسلام، بلکه در جهان انسانیت یعنی مسئله فلسطین بود. امروز شاهد شرایط سخت برادران، خواهران، کودکان و زنان در غزه هستیم. سیاست نصرالله در قبال فلسطین بر این نگاه استوار بود که ما تکتک مورد سؤال قرار میگیریم و باید پاسخگو باشیم.
او، به ویژگی سوم اشاره کرد و گفت: در این دو شخصیت، مناسبات و ارتباطاتشان با مسیحیان و اهل سنت بود. خاطرات و نکات فراوانی در این زمینه وجود دارد. امام موسی صدر تلاشهای بسیاری کرد تا جنگ داخلی لبنان که در سال ۱۹۷۵ آغاز شده بود، ادامه نیابد و جامعه لبنان فرو نپاشد. تحصن در مسجد و اقدامات متعدد او در همین راستا بود. شهید نصرالله نیز برای وحدت و همگرایی جامعه لبنانی بسیار کوشید. فضای داخلی لبنان – با توجه به تاریخش همواره مستعد جنگهای داخلی بوده است. از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ لبنان درگیر جنگهای داخلی پیوسته بود. پس از ترور رفیق حریری و رخدادهای میان ۸ مارس و ۱۴ مارس، لبنان آماده یک جنگ داخلی گسترده بود؛ اما سید حسن نصرالله با رهبری ظریف خود نگذاشت چنین جبههای داخلی شکل گیرد و اسرائیل از این جنگ داخلی شادمان شود.
عباس صالحی، ادامه داد: افزون بر مراودات سیاسی، او با مسیحیان و اهل سنت ارتباطات شخصی و نزدیک داشت؛ همانند امام موسی صدر. این سلوک، ریشه در شخصیت و روش زندگی او داشت. بنابراین، این نکات بازآفرینی عزت و اقتدار تشیع در کنار مقاومت و درعینحال حفظ تعلق خاطر همه اقشار جامعه لبنان، از جمله مسیحیان و اهل سنت موجب شد که شهید حسن نصرالله همانگونه که زندگی باشکوهی داشت، تشییعی باشکوه و ماندگار نیز داشته باشد؛ تشییعی که تصور نمیشد در شرایط سخت و سرکوب پیوسته دو سال اخیر لبنان بتواند شکل میگیرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پایان خاطرنشان کرد: شهید نصرالله نرفت؛ او همچنان با مردم لبنان، با مسلمانان جهان و با همه آزادیخواهان جهان همراه است. روایتی که شکل گرفته، بیتردید هنوز برشی از روایت است و میتواند تکمیل شود حتی اگر به شهادت سید حسن نصرالله باور نداشته باشیم، این روایتها کمک میکند او را پیش و پس از شهادت، همچنان زنده روایت کنیم و در جان و وجود خود بیابیم. از همه کسانی که در شکلگیری این روایت تلاش کردند سپاسگزارم. همانطور که اشاره شد، این روایتها باید در فرآیندی کاملتر به ما کمک کنند تا از زندگی، تشییع و شهادت او روایتهای جذاب برای نسل نوجوان و جوانمان بسازیم.
نظر شما