به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، در این نشست، کاوه بهبهانی ضمن ارائه تقریری از نظریه شعر ارسطو در «بوطیقا» و با نگاهی به ترجمههای فارسی این اثر، بر دشواری انتخاب معادل دقیق برای واژه محوری «کاتارسیس» تأکید کرد.
بهبهانی یادآور شد: ارسطو در «سیاست» وعده داده است که در کتاب خود درباره شعر، این مفهوم را شرح دهد، اما در متن موجود «بوطیقا» اصطلاح کاتارسیس تنها چند بار به کار رفته و سرنخهای چندانی برای فهم دقیق آن در دسترس نیست. از آنجا که بخشی از «بوطیقا» مفقود شده، احتمال میرود تعریف کامل این اصطلاح در بخشهای از دسترفته آمده باشد.
وی افزود: همین ابهام موجب شده که معنای کاتارسیس در طول تاریخ موضوع حدسها و تفاسیر گوناگون باشد. در زبان انگلیسی سه گرایش عمده وجود دارد: برخی آن را به «purgation» به معنای تخلیه ترجمه کردهاند، گروهی دیگر به «purification» به معنای پالایش یا تزکیه و عدهای نیز به «clarification» به معنای ایضاح.
بهبهانی سپس پرسشهای اساسی پیرامون این اصطلاح را مطرح کرد: در فرآیند کاتارسیس چه چیزی یا چه کسی دستخوش آن میشود؟ عواطف تماشاگران، شخصیتهای تراژدی، روایت تراژدی یا خود هنرمند؟ همچنین آیا کاتارسیس باید بهمثابه فرآیندی درمانی با ریشه در طب بقراطی فهم شود یا فرآیندی آموزشی؟ اگر درمانی است، آیا بر مبنای الگوی همیوپاتیک (همساندرمانی) یا الوپاتیک (ناهمساندرمانی) است؟ و اگر آموزشی است، آیا ناظر به پرورش اندیشه است یا احساسات؟
این پژوهشگر در پایان تأکید کرد: انتخاب معادل درست برای کاتارسیس در ترجمههای فارسی وابسته به نظریهای است که مترجم درباره کارکرد تراژدی و تبیین این اصطلاح برمیگزیند.
به گزارش ایبنا؛ نشست حاضر مروری بر چنین دیدگاهها و نظریاتی در تاریخ ترجمه و تفسیر «بوطیقا» بود.
نظر شما