بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: یازدهم شهریورماه سالمرگ امیرناصر کاتوزیان حقوقدان، استاد ممتاز دانشکده حقوق دانشگاه تهران، وکیل پایهیک کانون وکلای دادگستری، و قاضی سابق دادگستری است که عمده کتابهای او همچون «مسئولیت مدنی»، «دوره حقوق مدنی خانواده»، «قواعد عمومی قراردادها»، «مقدمه علم حقوق» و نظایر آن، از منابع اصلی دروس دانشجویان حقوق بهشمار میرود. ایبنا بدین مناسبت، با تهمورث بشیریه حقوقدان و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو نشسته است. از بشیریه نیز آثاری چون «شناخت بزه دیدهشناسی» و «دانشنامه عدالت کیفری کودکان و نوجوانان» به چاپ رسیده است.
لطفاً مختصری از حیات فردی و علمی استاد کاتوزیان بفرمایید.
دکتر کاتوزیان استاد مرحوم دانشگاه تهران و از اساتید شاخص و سرشناس و بلکه شاید به سبب تألیفات متعددشان، سرشناسترین استاد حقوق کشور بودند که در سال ۱۳۱۰ متولد شدند و البته چنانکه خودشان در کتاب «زندگانی من» اشاره میکنند برای ورود به شغل قضاوت، سال تولدشان را به ۱۳۰۶ تغییر دادند و متأسفانه در سال ۱۳۹۳ از بین ما رفتند. ایشان سوابق تحصیلی درخشانی دارند که خودشان در همان کتاب بدان اشاره کردهاند. میتوان گفت یکی از مهمترین جنبههای تحصیلی استاد کاتوزیان، بهرهمندی از محضر استاد سیدحسن امامی بود که شخصیت بزرگ علمی و اخلاقی بودند که تمام استادان با هر نگرش سیاسی برای ایشان احترام بسیاری قائل بودند. وقتی با استادان مختلف در مجموعه «تاریخ شفاهی حقوق» صحبت میکردیم، میدیدیم که ایشان ارادتمند دکتر سید حسن امامی بودند و از آن منبع فیض، استفادههای فراوان کردند. افزون بر ایشان، از استادان دیگری هم بهره بردند، مثل استاد سنگلجی و استاد شهابی که در آثارشان میتوان توجه به این بزرگان را دید.
از ویژگیهای علمی استاد کاتوزیان، نیز سرنوشتشان پس از انقلاب بفرمایید.
استاد علاوه بر تحصیلات دانشگاهی، بهسبب استعداد، انگیزه و پشتکاری که داشتند، از منابع حقوقی خارجی و همچنین از منابع فقهی استفاده فراوان کردند، که این بهرهگیری، نیز ارجاعدهی به آثار حقوقی فرانسه و فقها را میتوان در جایجای آثار ایشان دید. استاد پیش از انقلاب زمانی که در دادگستری مشغول بودند، چهرهای حقطلب داشتند و بدان خاطر با مشکلاتی مواجه شده بودند. بعد از انقلاب هم همان روحیه حقطلبی باعث شد که مواضعشان را آشکارا و بدون لکنت فریاد بزنند و همین سبب گشت که از دانشگاه کنار گذاشته شوند. البته این موضوع سبب خیر هم شد و فرصت بیشتری فراهم آورد تا استاد به تعمق در مباحث فقهی و حقوقی مورد علاقهشان بپردازند و همین سبب خلق آثاری گشت که امروز جزو منابع اصلی حقوق مدنی ما محسوب میشود. بنابراین میتوان گفت که کتابهای ایشان، آثار اصیل و جریانسازی در حقوق ما هستند. ایشان بر مکتب انصاف در مقابل عدالت اصرار میورزیدند و صرفاً به آنچه که قانون میگفت و تعهد به آن، باور نداشتند. استاد در جایجای آثار و حتی سخنرانیهایی که امروز در شبکههای اجتماعی وجود دارد، به اصل انصاف، تفسیر و نقش آن در تحقق عدالت میپردازد که بسیار حائز اهمیت است.
استاد کاتوزیان را پدر علم حقوق ایران میدانند. لطفاً از علت این نامگذاری بفرمایید.
من با این اصطلاح که ایشان پدر علم حقوق بودهاند موافق نیستم. بهنظر من، صرفاً یکنفر بهتنهایی در بنیانگذاری حقوق تأثیرگذار نبوده است. چون قبل از ایشان کسانی را هم داشتیم که حقوق مدنی، کیفری و عمومی را بنیان گذاشتند، همچنین نظام دادگستری و وکالتی ما را پایهگذاری کردند.

استاد کاتوزیان در کدام شاخه از علم حقوق سرآمد بودند؟
استاد کاتوزیان در حقوق خصوصی و مشخصاً در حقوق مدنی به عنوان استاد برجسته حقوق ایران شناخته میشوند. اگرچه ایشان گذری هم به مباحث دیگری حقوقی هم داشتند، از جمله آثار و کتابهای برجسته ایشان در باب حقوق عمومی است.
از شاگردان ایشان بگویید. چه بزرگانی در محضر ایشان تحصیل کردند؟
ایشان شاگردان بسیاری داشتند، چه شاگردان مستقیم که در کلاسهایشان شرکت داشتند و چه شاگردان غیرمستقیم که تعدادشان بسیار کثیر است و از آثار استاد بهره بردند. اما از برجستهترین شاگردان ایشان که امروز استادان صاحبنام هستند، میتوانم به آقای دکتر حسن جعفریتبار عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، خانم دکتر لعیا جنیدی، آقای دکتر محسن ایزانلو، آقای دکتر حسن بادینی از شاگردان ایشان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی، همچنین آقای دکتر حسن محسنی اشاره کنم. اساتید دیگری هم هستند که بیشتر بهعنوان چهره قضاوتی و وکالتی شناخته میشوند که با استاد رابطه نزدیکی داشتند، از جمله دکتر امیر حسینآبادی استاد دانشگاه شهید بهشتی که سابقه ریاست کانون وکلا و قبل از آن، سابقه قضاوت را داشتند. آقای دکتر علیرضا آذربایجانی استاد دانشگاه تهران - پردیس فارابی که بعدها نایبرئیس کانون وکلا شدند، و تعداد بسیار دیگری که از محضر استاد کاتوزیان استفاده کردند و من فقط برخی شناختهشدهترها را نام بردم.
میراث امروز استاد برای ما چیست و کدام بخش از آن امروز زنده است؟
میراثی که ایشان برای ما به جای گذاشتند، پرداختن جدی به مباحث علمی و دغدغه انصاف و عدالت، همچنین ارائه تفسیری از حقوق است که درد بیشتری از جامعه دوا میکند و من از آن با عنوان انصاف نام میبرم. این موضوع در آرا و آثار شاگردان خاص ایشان که برخی را نام بردم، همچنین کسانی که بهویژه وارد امر قضاوت شدند و سعی میکنند از این میراث استفاده کنند دیده میشود. بهعلاوه، مناعتطبع و متانت ایشان، و آن روحیه سربلندی که در مقابل ظلم داشتند و سر خم نمیکردند برای ما بسیار مهم است. با توجه به اینکه ایشان به صورت حرفهای وکالت نمیکردند، وقتی از دانشگاه بیرون رفتند، طبیعتاً سختیهایی بر زندگیشان بار شد، اما نهتنها خم به ابرو نیاوردند و ناز قدرت را نکشیدند بلکه همواره برای عدالت و انصاف در مقابل قدرت ایستادند و سختکوشانه در راه علم، عدالت و انصاف مجاهدت کردند. امروزه همه به سرفرازی ایشان اذعان دارند و اینکه این غرور مثبت در ایشان دیده میشد که حاضر نبودند برای منافع دنیوی و سیاسی، آنچه را که حق میپندارند فدا کنند.

از ارتباطتان با استاد بفرمایید. خاطرات جذابی از ایشان دارید؟
بنده توفیق داشتم زمانی که دانشجوی حقوق بودم و در موقعیتی نیز که عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شدم تا زمان اخراجم بعد از وقایع سال ۸۸ از محضر ایشان بهره ببرم. البته من شاگرد مستقیم ایشان نبودم. رشته اصلی من حقوق کیفری بود و ایشان حقوق خصوصی، اما بنا به علاقهای که به شخصیت و آثار ایشان داشتم، هر از چند گاهی که امکانش بود و استاد در دانشکده تشریف داشتند، سعی میکردم خدمت شان برسم تا چه در جنبههای درسی و چه جنبههای دیگر از تجربیات و علمشان استفاده کنم و ایشان هم دریغ نمیکردند.
استاد شخصیت شوخی داشتند. هر از چند گاهی که ما تغییر چهره میدادیم (ریش میگذاشتیم)، وقتی ما را میدیدند میگفتند: "قرار است از جایی وام دریافت کنید؟ " و این شوخی در موقعیتهای دیگر هم بود. البته ممکن بود برخی که با ایشان آشنایی نداشتند از شوخیهایشان ناراحت شوند، ولی وقتی با روحیه ایشان آشنا میشدند، متوجه میشدند که استاد بسیار به کرامت انسانی قائل است و درصدد ناراحت کردن کسی نیست. یکی از نکاتی که بعد از اخراجم از دانشگاه، برایم موجب تسلی و دلگرمی بود، صحبتهایی بود که حضوری یا تلفنی خدمت استاد داشتم و ایشان همیشه با الفاظ محبتآمیز باعث میشدند که حال آن روزهایم تغییر کند و با تعابیر و تفاسیری که ایشان داشتند، احساس کنم کار اشتباهی نکردهام. طبیعتاً پس از درگذشت استاد هم، ارتباط با خانواده و فرزندشان آقای مهندس بهزاد کاتوزیان، همچنین همسر ارجمندشان ادامه یافت. امروز هم این ارتباط برقرار است و هر از چند گاهی توفیق پیدا میکنم خدمت خانواده استاد عرض ادب داشته باشم.
نظر شما