بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: هشتم ربیعالاول سالروز رحلت امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان است که در سال ۲۳۲ ق در مدینه ولادت یافت و در سال ۲۶۰ ق در سامرا درگذشت. وی که به «ابنالرضا» و «عسکری» شهرت داشت، بهدلیل این قول مشهور که وی صاحب فرزندی خواهد شد که بهعنوان منجی آخرالزمان قیام خواهد کرد تا زمین را از عدالت پر کند، بیشتر عمرش را در حبس خانگی به سر برد. امام (ع) طی سالهای امامت خود در سامرا تحت محدودیتهای اعمالشده از سوی معتمد خلیفهی عباسی، شدیداً زیر نظر جاسوسان خلیفههای وقت بود و نمیتوانست با شیعیان ارتباط آزادانه داشته باشد و تنها خواص اصحابش با وی شخصاً ارتباط داشتند. ایبنا بهمناسبت رحلت امام یازدهم شیعیان جهان، به گفتوگو با محمدکاظم رحمتی پژوهشگر و عضو هیئت علمی بنیاد دائرهالمعارف اسلامی پرداخته است. رحمتی نگارنده مدخل «تفسیر امام حسن عسکری» در جلد هفتم دانشنامه جهان اسلام است.
جایگاه امام حسن عسکری (ع) در ذهنیت عموم مردم کجاست و مردم چقدر با ایشان آشنایی دارند؟
بیگمان شهرت و شناخت عامۀ مردم از ائمه، حتی در حد دانستن نام آنها، با توجه به عجین بودن و درهمتنیدگی که با زندگی روزمرۀ آنها یافته – دستکم این را میتوان در نام افراد دید- باعث شد تا در کنار توجه به مراسمهای مختلف مذهبی، این شناخت همه طبقات جامعۀ را در برگیرد. اما در خصوص امام حسن عسکری (ع)، این مطلب که ایشان پدر بزرگوار امام عصر (عج) میباشند، عینیت بیشتری از حضور ایشان در ذهنیت فرهنگی شیعیان پدید آورده است.
چرا آثار در خصوص امام اندک است؟
این اندک بودن را باید ناشی از شرایط و زمانۀ زندگی آن امام همام دانست که عملاً بهنوعی تحت حصر خانگی بودند و ارتباط ایشان با جامعۀ علمی شیعه اندک. با اینحال، اخبار و روایتهای قابل تأملی از ایشان در سنت حدیثی امامیه باقی مانده است.
چرا مورخان مسلمان و غربی کمتر به حیات ایشان پرداختهاند؟
حصر خانگی امام و دور بودن ایشان در تماس با جامعۀ علمی خود دلیلی است برای کمتر مورد توجه قرار گرفتن شخصیت ایشان توسط مورخان مسلمان؛ با اینحال، حضور ایشان در سامرا پایتخت خلافت و شأن و منزلت رفیع ایشان در انتساب به بیت نبوی باعث شده تا حتی مورخان غیرامامیمذهب نیز از ایشان سخن گفته و به ذکر مناقب و شرح حال ایشان بپردازند. در ادواری تاریخی، خاصه از قرن هفتم به بعد، در کتابهای مختلف، سوای شرححالنگاری ائمه امامیه توسط عالمان اهل سنت، در منابع تصوف و کتابهای جامع چون «فصلالخطاب» خواجه محمد پارسا، توجه به ذکر شرححال ائمۀ امامیه به عنوان چهرههای برجسته از انسان کامل مورد توجه بوده است. در سنت تحقیقات غربی نیز اساساً باید دلیل توجه اندک به تشیع را ریشه در این کمتوجهی دانست.
از زمینه و زمانه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امام بفرمایید.
در دوران زندگی امام حسن عسکری (ع) شاهد قیامهای مختلف زیدیه، تکاپوهای رهبران اسماعیلیه و حضور عناصر جدید در ساختار خلافت عباسی مانند جریان ترکان هستیم. از سوی دیگر، همبستگی و تکوین فرق اهل سنت، خاصه اهل حدیث در عراق در قالب حنابله که خصومت سرسختانهای نسبت به تشیع داشتند در همین دوران است، که از قضا، دستگاه خلافت برای دستوپا کردن وجاهت برای خود به حمایت از آنها پرداخته بود. از سوی دیگر، طمع و سودجویی برخی شیعیان در دستدرازی به حقوق شرعی امام و جریانهای انحرافی مانند غلات دیگر گروههای فعال در این دوره، عامل دیگر قابل ذکر است.
خاندان پیامبر (ص) در دوران حیات امام حسن عسکری (ع) چه جایگاهی داشت؟
اهل بیت پیامبر (ص) همواره در نگاه مسلمین به دلیل انتساب به بیت نبوی مورد احترام و تجلیل بودهاند و نوع رفتار سیاسی حاکمیتها با ائمه (ع) هم بسیار محتاطانه و مجبور به رعایت شأن و منزلت ایشان بوده، هرچند این بهمعنی عدم انجام اعمال خصمانه نسبت به آنها نبوده است. برای این منظور، آنها به بهانۀ حفظ جان امام، به حصر خانگی و محدود کردن ایشان پرداخته بودند.
چرا تاریخ این دوره، مبهم و ناآشکار است؟
به آن معنی کلی، مبهم و نامشخص نیست و اطلاعات تاریخی نسبتاً خوبی در کتابهایی که عالمان امامی، مانند شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱) خاصه در اثر بسیار مهم «کمالالدین» و «تمامالنعمة» نگاشته و شماری از رسالههای مهم جدلی این دوره را نقل کرده؛ کتاب «الارشاد» شیخ مفید و منابع دیگر نیز هستند که اخبار و اطلاعات مهمی از این دوره دربردارند. کتاب «اختیار معرفةالرجال» عمربنعبدالعزیز کشی نیز ضمن معرفی اصحاب ایشان مشتمل بر نکات تاریخی سودمندی است. شاید تخصصی بودن این متنها باعث کمتر مورد توجه قرار گرفتن آنها بوده و این گمان را به وجود آورده باشد که اطلاعات تاریخی ما از این دوره مبهم است.
بهباور شما، کدام جنبه از حیات و ویژگیهای امام مغفول واقع شده است؟
اساساً در سنت شیعه، ائمه تبلور تداوم حضور شخص پیامبر (ص) هستند و از این حیث، تشیع پیروی از ائمه که حافظان راستین میراث نبوی هستند را تداوم همان پیروی از پیامبر میداند. بهعبارت دیگر، در نگاه شیعه، ائمه شاخصهایی هستند تا افراد، درستی ایمان خود را با پیروی از آنها بسنجند. لذا ابعاد وجودی آن حضرت مورد غفلت نبوده، اما بسته به ظرفیت وجودی افراد در بهرهمندی از ائمه است که ممکن است غفلتهایی از تعالیم آنها رخ داده باشد.
صفت «عسکری» تا چه میزان در خصوص امام حسن (ع) درست و موثق است؟
اساساً آن حضرت زندگی خود را در حصر خانگی سپری کردهاند و بههمین جهت، لقب عسکری به ایشان داده شده است.
آیا ایشان شاگرد داشت یا از وی کتابی به جای مانده است؟
افراد و شاگردان آن حضرت امکان حضور نزد ایشان بهنحوی که در خصوص ائمه گذشته بوده را نداشتهاند، اما شماری از عالمان امامی آن عصر هستند که هر کدام به فراخور حال و امکان، محضر ایشان را درک کردهاند. نام و نشان این افراد در آثار مختلف خاصه کتاب «الرجال» شیخطوسی (متوفی ۴۶۰) آمده است. میراث مکتوب ایشان نیز بهصورت روایتهایی توسط همین افراد بهدست ما رسیده است. مشهورترین متن منتسب به آن حضرت، اثری تفسیری به نام «تفسیر امام حسن عسکری علیهالسلام» است که البته در خصوص وثاقت و اعتبار آن بحثهای مختلف در سنت فکری امامیه انجام شده است.

چه کارهایی لازم است صورت گیرد تا عموم، بیشتر ایشان را بشناسند؟
شاید گفتۀ نقل شده از خود ائمه «مردمان را به اعمال نیک و خلق و روش انسانی به سمت ما دعوت کنید»، بهترین راه برای معرفی آنها باشد.
نظر شما