محمدرضا نوذریان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اردبیل اظهار کرد: یکی از رسالتهای بزرگ ادبیات و از جمله شعر و ادب پارسی، بیدارگری است و در چنین جهان بیکران، معمولاً کسانی که روحیهای دردمند، اندیشهای پویا و وجدانی آگاه دارند به بیدارگری روی میآورند.
وی با بیان اینکه ادیب بیدارگر، از سویی به بایدهای زندگی متعالی آگاه است و از سوی دیگر، فاصله بین ارزشها و موقعیتها را تشخیص میدهد، اضافه کرد: همین دانایی و بینش، او را به دوری از سکون و سکوت راهنمایی میکند.
به اعتقاد نوذریان، شعر بیدارگر، شعری آگاهیبخش است زیرا به جای رویکردهایی مثل ستایش بیحد و حصر سلاطین و وابستگان آنان، به باطن میپردازد و بر این بنیان، موضوعاتی مانند راستی کردار، پاکی سیرت و درستی رفتار را مورد توجه قرار میدهد.
مدرس زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: بیدارگریهای ادبا به تناسب توان و علاقهمندیشان میتواند در زمینههای مختلفی همچون سیاست، دین، مسائل اجتماعی، فرهنگ، اخلاق و بالاخره عرفان پدیدار شود.
نوذریان اضافه کرد: آنان در این رویکرد مهم از قالبهای گوناگونی بهره میجویند، مثلاً کلام و پیام خویش را گاهی در قالب راز و نیاز با پروردگار یا مخاطب قرار دادن انبیا و اولیای الهی و حتی خویشتن خویش، گاهی به صورت پند و اندرز، گاهی با طرح پرسش یا چهبسا به طور طنز مطرح میکنند.
این شاعر و نویسنده، به دیرینگی تجلی آموزههای عرفانی در ادب بیکران فارسی اشاره و با تشریح چند نمونه، بیان کرد: حکیم سنایی از جمله شعرای ایرانی است که با طرح موضوعات مهمی نظیر خودشناسی، موت اختیاری و … نکات عرفانی ارزشمندی را به مخاطب گوشزد کرده است.
وی اظهار کرد: عطار نیشابوری از دیگر چهرههای پرفروغ در زمینه بیدارگری عرفانی به شمار میرود زیرا مفصلاً به شاخصهایی مانند ضرورت خودشناسی و شناساندن مقام آدمی، مقابله با نفس، ترک عالم فانی برای رسیدن به عالم باقی و… پرداخته است.
نوذریان یادآور شد: شاعرانی همچون حافظ، مولوی و صائب تبریزی هم بارها به این مقوله پراهمیت توجه داشته و بخشی از سرودههایشان را به درسها و تبیین پیامهای عرفانی ارجمندی چون تعلق داشتن انسان به عالمی والاتر از دنیای خاکی و ارزش و عظمت او، یگانگی انسانها، اهمیت دوری از ریا و نهایتاً پیوستن به خداوند اختصاص دادهاند که یقیناً در سوق دادن افراد به سوی خودشناسی و خداشناسی، تاثیرگذار بوده است.
این پژوهشگر تاکید کرد: پرداختن به نکات عرفانی در آثار ادبی و از جمله شعر، هدایت مخاطب به از خود جَستن و به خدا پیوستن و به تعبیری دیگر، رَستن از خاک و پرواز به سوی بینهایت است و از این رهگذر، محتوای آن گونه آفریدههای ادبی، غنایی خاصی پیدا میکند.
وی توضیح داد: به بیان دیگر، بیدارگری عرفانی به ساختن مدینه برین در کره خاکی، محدود نمیماند بلکه فراتر از آن و برای کمک به جبران کمبودها و تعالی بیشین از راه ژرفاندیشی و ژرفنگری، راهی به سوی آسمان میگشاید و در فراروی انسانها، قرار میدهد.
نوذریان یادآور شد: بر این بنیان، تقویت و ترویج بیدارگریهای عرفانی در ابیات، بویژه شعر که در سالهای اخیر، بهره کافی از این نوع پیامها ندارد به دلیل پیوند موضوعات محوری عرفانی با جوهر و ذات بشر، به منزله پشتوانهای قوی، از سویی میتواند راهگشای بازگشت انسان به خویشتن خویش و یاریگر او در عصر ماشینزده کنونی باشد و از سوی دیگر، به ماندگاری این آثار کمک کند.
نظرات