سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: «اندلینگ» ماریا روا، یکی از شوکهکنندهترین رمانهای سال ۲۰۲۵ است؛ کتابی که طی چند ماه نهتنها نظر منتقدها را جلب کرد، بلکه بهسرعت راهش را به فهرست بلند بوکر باز کرد. انتشارات دابلدی این رمان را روانه بازار کرد و خیلی زود، مخاطبان فهمیدند با داستانی طرفاند که از قواعد معمول رماننویسی عبور میکند. این روایت، نسخهای نیست که بخواهد با اطمینان به بقای شخصیتهایش تکیه کند؛ برعکس، مدام دست روی لبه بقا و زوال میگذارد و خواننده را وادار میکند بارها از خودش بپرسد: تا کجا میتوان ادامه داد؟
در ابتدای کتاب، یِوا را میبینیم؛ محقق گوشهگیری که زندگیاش به پرورش حلزونهایی گذشته که حالا یکبهیک از بین میروند. آزمایشگاه او بیشتر به دخمهای غمگین میماند تا فضای درخشان علم. همین حلزونها، همان «اندلینگ» – یعنی آخرین بازمانده هر گونه – نمادی تلخ از انزوا و انقراض هستند. اثری که با طنز تلخش، به مسئله حمایت محیطزیست هم طعنه میزند و نشان میدهد حتی مراقبت، وقتی با شکست همراه شود، چقدر میتواند خفقانآور باشد.
اما روایت اینجا متوقف نمیشود. ناستیا و سولومیا، دو خواهر جوان، به ماجرا پا میگذارند. آنها برای پیدا کردن مادر گمشدهشان، دست روی تاریکی صنعت ازدواجهای صوری میگذارند؛ جایی که وعده ازدواج با مردان خارجی، روی دیگر استثمار و ازخودبیگانگی است. کارگردانی روا هوشمندانه است؛ دخترها و یِوا در ظاهر، نقشهایی پذیرفتهاند اما اهداف واقعیشان کاملاً متفاوت است.
تا نیمی از رمان، با مسیری عجیب، پرهیاهو، تلخ و حتی طنزآمیز طرفیم. اما انگار کسی ناگهان چراغها را خاموش میکند: جنگ روسیه نفس داستان را میگیرد. تا اینجای کار، مخاطب خودش را برای داستانی پرماجرا آماده کرده، اما با حمله روسیه، روایت از هم میپاشد. نویسنده عمداً روند قصه را قطع میکند؛ فصلها میشکنند، حتی بخشهایی مثل صفحه تقدیم و بیوگرافی بهطور ناگهانی میان روایت قرار میگیرند تا یادآوری کنند که این قصه، شانهبهشانه واقعیت حرکت میکند.
در بخشهای پایانی، جاییکه یِوا، خواهرها و حلزون بازماندهشان ناگزیر وارد سفری بیهدف میشوند، مرز میان خیال و واقعیت کمرنگ میشود. پرسشهای اخلاقی، حس سیال امید و وحشت، و تلاش برای معنابخشی به زیستن زیر بمباران، به شکلی جسورانه در بطن متن مینشینند و صدای نویسنده را هم عملاً وارد متن میکنند.
«اندلینگ» به لحاظ مضمون، طرحی پیچیده و چندلایه ارائه میکند. طنز تلخ روا فقط ابزاری برای فرار از تلخی نیست؛ برعکس، او با لحنی گزنده به مرگ، انزوا و بحران زنانگی حمله میکند و از هرکدام ابزار ساختار روایی میسازد.
نقد صنعت ازدواجهای صوری و سوءاستفاده جنسی، همزمان با بحرانهای ناشی از جنگ و فروپاشی اجتماعی، در هم تنیده میشود. خواننده با دنیایی روبهروست که هم یک کمدی سیاه است، هم روایتی جانخراش از بیپناهی. مأموریت خواهرها برای افشای واقعیت ونجات مادر – که بیشتر شبیه جنگی شخصی و سیاسی است – بستری فراهم میکند برای پرداختن به مسائل عمیقِ زن بودن، مهاجرت، و تجزیه هویت ملی.
نوآوری روایی رمان، بهویژه در میانه کتاب، تنها یک «ترفند» تکنیکی نیست. جدایی فصلها، ورود مستقیم نویسنده و قطع پیاپی روایت، ضرباهنگ متن را کوک میکند با ضرباهنگ دنیایی که همه قطعیتهایش را از دست داده. اینجا سؤال اصلی این است: آیا کسی حق دارد با رنج واقعی دیگری داستان بسازد؟ این پرسش، وزنی جدی به متن میدهد؛ بهخصوص زمانی که مرز میان سند و خیال درهم میشکند.
درباره نویسنده:
ماریا روا، متولد اوکراین و بزرگشده کانادا، مسیر زندگیای دارد که در همین رمان هم رد پایش دیده میشود. او با مجموعه داستان کوتاهش به نام Good Citizens Need Not Fear شناخته شد؛ صدایی تازه که مرزهای ادبیات مهاجرت را گسترش داد. تحصیلاتش را در دانشگاه تگزاس و مرکز میشنر ادامه داد و با دستی باز و نگاهی تیزبین، پای در جهان داستان و حتی اپرا گذاشت.
تجربه مهاجرت و زندگی میان هویتهای چندگانه، یکی از اصلیترین موتورهای خلق «اندلینگ» است. روا به خواننده اجازه میدهد تردیدهایش درباره روایت رنج یا چشمدوختن به بحران دیگران را، صادقانه وارد متن کند. حضور خود نویسنده در دل روایت – بهویژه در نیمه دوم – جسارت و شفافیت همان نسلی را دارد که دیگر علاقهای به تزئین دردها و اعمال سانسور ندارد.
نقدها:
منتقدان صاحبنام یکصدا از «اندلینگ» تجلیل کردهاند؛ روزنامه نیویورک تایمز آن را «جاهطلبانه و شگفتآور» توصیف کرده و NPR و لسآنجلس تایمز از لحن رمان، ابتکار ساختاری و شوخطبعی رهاییبخش آن نوشتهاند. کتاب بهسرعت رکورد فروش در بخش ادبیات ابسورد را جابهجا کرد و حضورش در فهرست بوکر نمونهای از پذیرش تثبیتشده میان منتقدان و مخاطبان جدی است.
ایرادهایی هم هست. برخی معتقدند شخصیتهای فرعی به اندازه کافی پرورش نیافتهاند یا بازی روایی در جاهایی از بار احساسی اثر کاسته. اما واقعیت این است که اندلینگ نه قرار است رمانی باشد که با قطعیت پیشرود، نه اثری برای سرگرمی صرف؛ روایت سرزمین و مردمانی است که بقای خود را مشروط، موقت و هر لحظه در خطر میبینند.
و داوران بوکر معتقدند: «اندلینگ نباید خندهدار باشد، اما هست. آن هم بسیار خنده دار! داستان در اوکراین میگذرد، درست همان زمان که پوتین حمله میکند؛ سه زن جوان، دو مأموریت متفاوت، یک وسیله نقلیه. ساختار رمان، سرکش و بازیگوش است؛ اما در عین حال تکاندهنده و سرشار از خشم. این کتاب استعمار، نقش و جایگاه زنان، هویت، قدرت و ناتوانی و حتی ماهیت خود رماننویسی را به چالش میکشد. ماریا روا روایتی کمنظیر و نفسگیر تعریف میکند؛ شگفتی اصلی اینجاست که این نخستین رمان اوست.»
منابع: آمازون، گاردین و بوک پریزس
نظر شما