سه‌شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
دموکراسی در سایه دانش؟

نویسندگان در این اثر با بهره‌گیری از نظریه‌های سیاسی، تحلیل نهادهای سیاسی و شواهد تجربی، افزایش نفوذ نخبگان غیرمنتخب و تکنوکرات‌هایی که خود را بی‌طرف، علم‌گرا و مسئول معرفی می‌کنند را مورد بررسی قرار می‌دهند.

به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) رضا دستجردی: «چالش‌های فن‌سالاری برای دموکراسی» نوشته‌ی اری برتسو استاد علوم سیاسی دانشگاه سنت‌گالن و دنیل کارامانی پژوهشگر مرکز روبرت شومان با ترجمه محمدرضا فدایی، از جمله آثار انتشارات شیرازه کتاب ما است. کتاب تلاشی است برای صورت‌بندی یک‌پارچه‌ی نظریه و مفهوم فن‌سالاری همچون سیاست و سنجش این موضوع که فن‌سالاری، کدام جنبه‌های دموکراسی نمایندگی را به چالش می‌کشد و با اتکا بر چه قدرتی، نحوه‌ی بروز و ظهور و جلوه‌های متعدد آن را شناسایی و بررسی می‌کند تا بتوان به داوری‌ای دست یافت مبنی بر آنکه فن‌سالاری در کدام حوزه‌ها تهدیدی برای دموکراسی نمایندگی به‌شمار می‌رود و در کدام حوزه‌ها می‌تواند اصلاح‌گر معایب مفروض آن باشد.

کارامانی در مقدمه‌ای غنی و نظری، دموکراسی مدرن را زاییده‌ی دو انقلاب بزرگ قرن نوزدهم مشتمل بر انقلاب ملی و انقلاب صنعتی می‌داند. انقلاب ملی به شکل‌گیری دولت-ملت‌ها و مشارکت مردم در سیاست انجامید و انقلاب صنعتی به توسعه‌ی سرمایه‌داری صنعتی، بوروکراسی، و اتکای روزافزون به دانش تخصصی منجر گشت. این دو روند هم‌زمان اما متضاد، از یک سو مردم‌سالاری و برابری را تقویت کردند و از سوی دیگر، بر پیچیدگی، سلسله‌مراتب دانشی و مدیریت عقلانی تأکید گذاشتند. در نتیجه، دولت مدرن به ترکیبی از ملت و دولت، مشارکت و تخصص، انتخابات و کارشناسی تبدیل شد. با این حال، نویسندگان معتقدند که این توازن شکننده است و در برخی برهه‌ها به نفع یکی بر دیگری چرخیده است. اگر در قرن بیستم چالش اصلی دموکراسی نمایندگی پوپولیسم بود، در قرن بیست و یکم خطر بزرگ‌تر ممکن است فن‌سالاری باشد.

دموکراسی در سایه دانش؟

فن‌سالاری در این کتاب، به‌عنوان شکلی از قدرت تعریف می‌شود که بر مبنای دانش تخصصی و شایستگی نخبگان و نه بر اساس اراده‌ی عمومی مشروعیت می‌یابد. این نوع قدرت در قالب نهادها، تصمیم‌گیران غیرمنتخب، و گفتمان‌هایی ظاهر می‌شود که سیاست را تکنیک، و رأی‌دهندگان را مزاحمانی بی‌صلاحیت تلقی می‌کنند. مولفین، ویژگی‌های کلیدی فن‌سالاری را تکیه بر تخصص و عقلانیت به‌جای اراده مردمی، بی‌طرفی ادعایی در برابر منافع خاص، مدیریت پیچیدگی‌ها از بالا به پایین، تحقیر سیاست به‌عنوان نزاع و تعارض، و طرد یا حداقل‌سازی مسئولیت‌پذیری در برابر رأی‌دهندگان می‌دانند. برتسو و کارامانی بر آن‌اند که فن‌سالاری تنها فقط یک روش تصمیم‌گیری نیست؛ بلکه نوعی گفتمان، ساختار قدرت و رویکرد ایدئولوژیک است که در نظام‌های مختلف، از دولت‌های دموکراتیک اروپایی تا رژیم‌های اقتدارگرا، اشکال مختلفی به خود می‌گیرد.

در کتاب، فن‌سالاری به‌عنوان یک نیروی چالش‌برانگیز، شش جنبه اصلی از دموکراسی را به پرسش می‌گیرد:

  • سیاست‌زدایی: حذف «امر سیاسی» و جایگزینی آن با رویکردهای فنی، علمی و مبتنی بر «حقیقت عینی». در این معنا، فن‌سالاری به دنبال جامعه‌ای بدون تعارض و رقابت است.
  • ضدیت با تکثرگرایی: فن‌سالاری، مثل پوپولیسم، منافع جمعی واحد را به منافع متکثر ترجیح می‌دهد. به بیان دیگر، احزاب را مانعی در برابر خیر عمومی تلقی می‌کند.
  • بی‌طرفی ادعایی: گفتمان فن‌سالاری مدعی است که غیرایدئولوژیک است، اما در عمل، اغلب حامل ارزش‌های خاص نولیبرالی یا توسعه‌گراست.
  • عدم‌پاسخگویی: فن‌سالاران خود را پاسخ‌گو به رأی‌دهندگان نمی‌دانند. در نگاه آن‌ها، رأی‌دهندگان صلاحیت داوری درباره‌ی سیاست‌های پیچیده را ندارند.
  • طرد نمایندگی توصیفی: فن‌سالاری نمایندگان را نه بر اساس بازنمایی جامعه، بلکه بر مبنای شایستگی و تخصص انتخاب می‌کند.
  • چالش استقلال: فن‌سالاری خواهان استقلال نهادهای تصمیم‌گیر از اراده عمومی است. این استقلال گاه موجب تقویت کارآمدی می‌شود، اما گاه به خروج کامل از حوزه کنترل دموکراتیک می‌انجامد.

یکی از مهم‌ترین نمونه‌های ظهور فن‌سالاری در نظام‌های دموکراتیک، تشکیل کابینه‌های غیرحزبی یا فن‌سالار در کشورهای اروپایی نظیر یونان، ایتالیا، پرتغال، رومانی و … است. این کابینه‌ها معمولاً در واکنش به بحران‌ها یا ناتوانی احزاب در تشکیل دولت، با هدف «تثبیت» و «اصلاح» روی کار می‌آیند. اما نویسندگان با ظرافت نشان می‌دهند که این کابینه‌ها اغلب حامل نوعی بی‌اعتمادی به احزاب، نخبگان منتخب، و خود فرآیند دموکراتیک هستند. آنها اگرچه موقتی‌اند، اما نشانه‌ای از گسترش دیدگاه‌های فن‌سالار در میان نخبگان و حتی مردم هستند.

دموکراسی در سایه دانش؟

یکی از نوآوری‌های مهم کتاب، تحلیل فن‌سالاری به عنوان یک گفتمان به‌مثابه‌ی مجموعه‌ای از گزاره‌ها، سبک‌های گفتار، ارجاع به داده‌ها، زبان فنی، و لحن ضداحساسی است که هم در میان سیاست‌مداران و هم شهروندان رسوخ کرده است. رهبران سیاسی گاه به زبان فن‌سالارانه سخن می‌گویند، حتی اگر منتخب مردم باشند. این زبان بر تخصص، کارآمدی، و تصمیم‌گیری علمی تأکید می‌گذارد و سیاست را به یک عملیات مدیریتی تقلیل می‌دهد. نویسندگان حتی از مفهومی چون «شهروند فن‌سالار» سخن می‌گویند، یعنی کسانی که از واگذاری تصمیمات به نخبگان حمایت می‌کنند و مشارکت مستقیم مردمی را مزاحم یا ناکارآمد می‌دانند. رشد این گرایش، چالشی خاموش و خطرناک برای مشارکت سیاسی است.

دموکراسی در سایه دانش؟

برتسو و کارامانی در پایان می‌کوشند به این پرسش دشوار پاسخ دهند که آیا فن‌سالاری لزوماً تهدیدی برای دموکراسی است؟ پاسخ آنها پیچیده اما متعادل است. از نظر مولفین، فن‌سالاری در شرایطی می‌تواند نقش اصلاح‌گرانه ایفا کند؛ به‌ویژه وقتی در خدمت بهبود کارایی، مقابله با عوام‌گرایی، و دفاع از حقوق اقلیت‌ها باشد. اما این اصلاح زمانی مفید است که: در خدمت عموم مردم باشد نه منافع خاص، در برابر نظارت دموکراتیک پاسخگو باقی بماند، به گفت‌وگوی عمومی و مشارکت شهروندان کمک کند، و ادعای «اجماع علمی» را به افسانه تبدیل نکند. در غیر این صورت، فن‌سالاری همان‌قدر خطرناک است که پوپولیسم. هر دو، به نحوی متفاوت، دموکراسی را تهدید می‌کنند: فن‌سالاری با طرد مردم و پوپولیسم با تحقیر نخبگان.

کوتاه سخن آنکه «چالش‌های فن‌سالاری برای دموکراسی» اثری برجسته در تحلیل یکی از مهم‌ترین بحران‌های دموکراسی در قرن بیست و یکم است که نه‌تنها نظریه‌پردازی می‌کند، بلکه با ذکر نمونه‌های تاریخی، گفتمانی، و تجربی، الگویی تحلیلی برای سنجش میزان فن‌سالاری در دولت‌ها، نهادها، خط‌مشی‌ها و حتی شهروندان ارائه می‌دهد.

«چالش‌های فن‌سالاری برای دموکراسی» نوشته‌ی اری برتسو و دنیل کارامانی با ترجمه محمدرضا فدایی در ۵۱۹ صفحه به‌همت انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها