به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فیلم «درس های پنگوئن» که بر اساس خاطرات واقعی تام میچل ساخته شده، در حال حاضر در برخی از سرویسهای پخش آنلاین با دوبله فارسی و زیرنویس فارسی در دسترس است.
سینما همواره در جستجوی قصههایی است که در عین سادگی، بار استعارهای سنگینی به دوش بکشند؛ قصههایی که در مرز میان واقعیت و افسانه قدم میزنند، اما ریشه در زندگی دارند. «درسهای پنگوئن» دقیقاً از همین جنس است. فیلمی به کارگردانی پیتر کاتانئو که از کتاب خاطرات واقعی تام میچل اقتباس شده و توانسته با هوشمندی، یک تجربه شخصی عجیبوغریب را به اثری جهانی، امیدبخش و چندلایه بدل کند.
کتاب «درسهای پنگوئن» روایتی است صمیمی و طنزآمیز از یک معلم بریتانیایی که در دههی ۱۹۷۰ در یکی از مدرسههای شبانهروزی آرژانتین تدریس میکرد و طی یک اتفاق عجیب، یک پنگوئن نجاتیافته را با خود به مدرسه آورد. در نسخه مکتوب، این ماجرا بیش از هر چیز، روایتگر پیوندی انسانی با یک حیوان است؛ اما فیلم کاتانئو، این خاطرهی نسبتاً شخصی را به زمینهای سیاسی-اجتماعی پیوند میزند و از دل آن، روایتی دربارهی «انسانیت در دل بحران» میسازد.
اقتباس بهمثابه بازآفرینی زمینه
یکی از هوشمندانهترین تصمیمات فیلمساز در اقتباس، جابجایی مرکز ثقل داستان از فرد به جامعه است. در حالی که کتاب، بیشتر از نگاه خودنگارانه نویسنده روایت میشود و تمرکز اصلیاش بر رابطهی مرد و پنگوئن است، فیلم بهطور هوشمندانهای این رابطه را در بستر بحرانیتر و سیاسیتری قرار میدهد: آرژانتینِ سال ۱۹۷۶، درست در آستانه یکی از خشنترین دورههای دیکتاتوری نظامی. این پسزمینه سیاسی در کتاب حضوری کمرنگ دارد، اما در فیلم، دیوارهای مدرسه نهفقط مرز فیزیکی، بلکه نشانهای از فاصلهی اخلاقی و انسانی با آنچه در بیرون میگذرد، میشوند.
در اینجا، پنگوئن دیگر فقط یک حیوان بامزه و غیرمنتظره نیست، بلکه به استعارهای بدل میشود از بیگناهی، پایداری و یادآوری معنا در دل فراموشی و ترس. گویی ورود او به مدرسه، نوعی برهم زدن نظم عادینمای روزمره است؛ نظمی که در آن کودکان باید خود را با قواعد خشک و محافظهکارانه تطبیق دهند، بیآنکه بدانند بیرون از این دیوارها، حقیقت دیگری جریان دارد.
تغییر سن شخصیت اصلی؛ یک انتخاب اقتباسی تأملبرانگیز
یکی از مهمترین تفاوتهای فیلم با کتاب، تغییر سن شخصیت اصلی است. در حالی که در خاطرات واقعی، تام میچل جوانی است در اواسط دهه ۲۰ زندگیاش، در فیلم این شخصیت کمی مسنتر ترسیم شده. این انتخاب صرفاً سلیقهای نیست؛ بلکه حاوی زیرمتنی اقتباسی است: یک شخصیت با تجربهتر، درک عمیقتری از پیچیدگیهای سیاسی و اخلاقی دارد و میتواند در کشاکش میان سکوت یا اقدام، موضع بگیرد. او دیگر صرفاً معلمی جوان و ماجراجو نیست، بلکه ناظری انسانی است که از طریق رابطهای غریب با یک پنگوئن، معنا و مسئولیت را بازمییابد.
یکی از جذابترین ویژگیهای این اقتباس، بازی با مرزهای واقعیت و خیال است. مخاطب در برابر داستانی قرار میگیرد که واقعیت بودنش، به همان اندازهی تخیلی بودنش، غیرقابل باور است. همین ویژگی است که به فیلم قدرتی دوگانه میبخشد: از سویی، در دام شیرینیِ یک داستان واقعیِ عجیب گرفتار میشویم، و از سوی دیگر، به یاد میآوریم که زندگی، گاهی تخیلیتر از هر روایت ساختگی است.
در نهایت، فیلم «درسهای پنگوئن» نمونهای موفق از اقتباس خلاقانه است؛ نه به این معنا که صرفاً کتاب را به تصویر کشیده باشد، بلکه از آن فراتر رفته و معنای تازهای خلق کرده است. در دستان پیتر کاتانئو، این خاطرهی شیرین به اثری چندلایه بدل شده: هم ماجرای دوستی انسان و حیوان است، هم نقدی لطیف و نمادین به انزوا، خشونت و محافظهکاری در دوران سرکوب سیاسی.
«درسهای پنگوئن» یادمان میآورد که گاهی، برای نجات انسانها، فقط کافیست یک پنگوئن از راه برسد…
نظر شما