چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
موتور آزادی فردی یا عامل نابرابری ساختاری

مهشید کریمایی گفت: سرمایه‌داری مفهومی چندوجهی است. در گفتمان‌های نئولیبرال، با بار معنایی مثبت و به مثابه موتور رشد و آزادی فردی معرفی می‌شود. در مقابل، در گفتمان‌های عدالت‌محور و زیست‌محیطی، سرمایه‌داری در حکم عامل نابرابری، بحران‌های مالی و تخریب منابع طبیعی مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری- سرمایه‌داری مفهوم مناقشه‌برانگیزی است و بسیاری از محققان ترجیح می‌دهند از استفاده از آن پرهیز کنند و توافقی نیز بر سر یک تعریف معین و مشخص از آن نزد آنهایی که این مفهوم را به کار می‌برند وجود ندارد. کتاب «سرمایه‌داری؛ یک تاریخ مختصر» تالیف یورگن کوکا و ترجمه مهشید کریمایی از سوی انتشارات شیرازه کتاب ما به بازار کتاب آمده است. در مورد مفهوم سرمایه‌داری با مهشید کریمایی، مترجم این کتاب به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

***

مفهوم سرمایه‌داری به چه معناست و نخستین بار این تعبیر (کاپیتالیسم) کی، کجا و توسط چه کسی به کار رفت؟

سرمایه‌داری را می‌توان نظامی اقتصادی دانست که مالکیت خصوصی ابزارهای تولید، سازمان‌دهی فعالیت‌های اقتصادی از طریق بازار آزاد و هدف‌گذاری سودآورانه در مرکز آن قرار دارد. این نظام نه تنها یک ساختار اقتصادی، بلکه یک منطق اجتماعی و فرهنگی نیز هست که بر رقابت، انباشت سرمایه و نوآوری مستمر تأکید دارد. اصطلاح (kapitalismus) نخستین بار در نیمه دوم قرن نوزدهم در زبان آلمانی و فرانسوی ظاهر شد. واژه «کاپیتالیسم» در گفتمان‌های انتقادی، به ویژه از سوی نویسندگان چپ‌گرا مانند کارل مارکس، برای توصیف و نقد نظام اقتصادی نوظهور به کار رفت. در واقع، این واژه از ابتدا بار معنایی تقابلی داشت و برای تمایز با سوسیالیسم یا نظام‌های غیر لیبرال به کار گرفته می‌شد. جالب آنکه سرمایه‌داری از همان آغاز، نه به عنوان یک واقعیت اقتصادی صرف، بلکه به مثابه یک مفهوم نظری و سیاسی مطرح شد.

سیر تطور معنایی مفهوم سرمایه‌داری به چه صورت بود و آیا هنوز هم مفهوم سرمایه‌داری در همان معنای نخست به کار گرفته می‌شود؟

تحول معنایی سرمایه‌داری یکی از پیچیده‌ترین جنبه‌های آن است. در ابتدا، این مفهوم عمدتاً در ادبیات انتقادی و سیاسی به کار می‌رفت که عمدتاً دارای بار معنایی منفی بود. اما با گذشت زمان، سرمایه‌داری به ابزاری تحلیلی در علوم اجتماعی تبدیل شد و جایگاهی ویژه یافت. تاریخ‌نگاران، جامعه‌شناسان و اقتصاددانان از آن برای بررسی پیوندهای میان اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه استفاده کرده‌اند. امروزه، سرمایه‌داری مفهومی چندوجهی است. در گفتمان‌های نئولیبرال، با بار معنایی مثبت و به مثابه موتور رشد و آزادی فردی معرفی می‌شود. در مقابل، در گفتمان‌های عدالت‌محور و زیست‌محیطی، سرمایه‌داری در حکم عامل نابرابری، بحران‌های مالی و تخریب منابع طبیعی مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بنابراین، معنای آن به زمینه کاربرد، سنت فکری و اهداف تحلیلی بستگی دارد.

موتور آزادی فردی یا عامل نابرابری ساختاری

خود سرمایه‌داری از چه زمانی آغاز شد؟

سرمایه‌داری را نمی‌توان به یک لحظه تاریخی خاص محدود کرد. این نظام، حاصل فرآیندی تدریجی و پیچیده است که در بستر تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته است. ریشه‌های آن را می‌توان در قرون وسطی، به ویژه در شهرهای تجاری ایتالیا و هلند جست‌وجو کرد. اما شکل‌گیری ساختاریافته آن از قرن شانزدهم و هفدهم، همزمان با گسترش تجارت دریایی، استعمار و ظهور شرکت‌های سهامی آغاز شد.

تحول بزرگ بعدی با انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و نوزدهم رخ داد. سرمایه‌داری صنعتی با تولید انبوه، کارخانه‌ها و نیروی کار مزدبگیر، ساختار اقتصادی جوامع را به کلی دگرگون ساخت. این گذار نه تنها اقتصادی، بلکه اجتماعی و فرهنگی نیز بود و به ظهور طبقه کارگر، شهرنشینی گسترده و تغییرات بنیادین در سبک زندگی انجامید.

نویسنده کتاب «سرمایه‌داری؛ یک تاریخ مختصر» از انواع مختلف سرمایه‌داری یاد می‌کند، این‌گونه‌ها چیست و هر یک به چه معناست؟

سرمایه‌داری در طول زمان و در مناطق مختلف به اشکال گوناگونی ظاهر شده است. این تنوع نه تنها تاریخی، بلکه ساختاری نیز هست. به طور کلی، نویسنده از پنج نوع اصلی سرمایه‌داری نام برده است: سرمایه‌داری تجاری که مبتنی است بر مبادله کالا، تجارت بین‌المللی، بانکداری و شرکت‌های سهامی طی قرون ۱۶ تا ١٨. سرمایه‌داری صنعتی قرن نوزدهم که مبتنی است بر تولید انبوه، کارخانه‌ها و نیروی کار مزدی. سرمایه‌داری مالی که از قرن بیستم به بعد بر سرمایه‌گذاری، بازارهای مالی، بورس و بانک‌های بزرگ و سرمایه‌گذار تمرکز دارد. سرمایه‌داری نئولیبرال که بر بازار آزاد، خصوصی‌سازی و کاهش نقش دولت تاکید دارد. سرمایه‌داری آگاهانه که از قرن بیستم مطرح شده و تلاشی است برای ترکیب سودآوری با مسئولیت اجتماعی و اخلاقی.

این گونه‌ها نشان می‌دهند که سرمایه‌داری نه یک نظام ایستا، بلکه یک ساختار تحول‌پذیر و انطباق‌پذیر است که می‌تواند خود را با شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مختلف وفق دهد.

سرمایه‌داری تجاری یکی از انواع سرمایه‌داری است، ریشه سرمایه‌داری تجاری چیست؟

سرمایه‌داری تجاری در بستر گسترش تجارت دریایی، ظهور طبقه بازرگانان و توسعه بانکداری شکل گرفت. شهرهای بندری مانند ونیز، آمستردام و لندن نقشی محوری داشتند. شرکت‌های سهامی مانند کمپانی هند شرقی، با سرمایه‌گذاری مشترک و تقسیم سود، الگوی جدیدی از سازمان‌دهی اقتصادی را معرفی کردند. این نوع سرمایه‌داری بر مبادله کالا، گردش سرمایه و ایجاد بازارهای جهانی تمرکز داشت و زمینه‌ساز شکل‌گیری سرمایه‌داری صنعتی شد.

مفهوم سرمایه‌داری در ادبیات چپ به معنای منفی به کار رفته است، آیا هنوز هم به این مفهوم به کار می‌رود؟

نقد چب به سرمایه‌داری همچنان پابرجاست، اما تمرکز آن تا حدودی تغییر یافته است. در گذشته، تمرکز بر استثمار طبقه کارگر، از خود بیگانگی نیروی کار و نابرابری ساختاری بود. امروزه، نقدها بیشتر بر بحران‌های زیست محیطی، نابرابری درآمدی و بی مسئولیتی ساختاریافته در بخش مالی متمرکزند. بنا بر نظر نویسنده سرمایه‌داری با انعطاف‌پذیری خود توانسته بسیاری از نقدهای گذشته را جذب یا خنثی کند، اما نقدهای جدیدی نیز پدید آمده‌اند که بر ابعاد فرهنگی، روانی و اخلاقی سرمایه‌داری تمرکز دارند.

چرا سرمایه‌داری تجاری به صنعتی تبدیل شد؟

این گذار نتیجه ترکیبی از عوامل بود. رشد فناوری، به ویژه اختراعات صنعتی مانند ماشین بخار، افزایش تقاضا برای تولید انبوه، تمرکز سرمایه در دست بازرگانان و تغییر ساختار نیروی کار از صنعت‌گران مستقل به کارگران مزدبگیر، زمینه‌ساز این تحول شدند. سرمایه‌داری صنعتی توانست بهره‌وری را افزایش و هزینه‌ها را کاهش دهد و از این رو، ساختار اقتصادی جوامع را به کلی دگرگون سازد. این تحول همچنین به ظهور طبقه کارگر صنعتی و شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی انجامید.

ریشه‌های سرمایه‌داری مالی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

سرمایه‌داری مالی از قرن بیستم با گسترش بازارهای سرمایه، بورس‌ها و بانک‌های سرمایه‌گذاری شکل گرفت. ویژگی‌های آن عبارتند از: تمرکز بر سود از طریق سرمایه‌گذاری، نه تولید مستقیم. وابستگی شدید به رشد دائمی و گسترش بازارها. ایجاد نابرابری شدید درآمدی و ثروتی. بی مسئولیتی ساختاریافته، یعنی جدایی تصمیم‌گیری مالی از پیامدهای اجتماعی و آسیب‌پذیری بالا در برابر بحران‌های مالی جهانی. این نوع سرمایه‌داری بیش از پیش با سیاست، جامعه و محیط‌زیست درگیر شده و نقدهای گسترده‌ای را برانگیخته است. وابستگی آن به رشد بی پایان، تمهیدی برای منابع طبیعی و همبستگی اجتماعی محسوب می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها