سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یکصد و نهمین چهارشنبههای دیدار بهیاد شهید محمدحسین عزیزی، پزشک، پژوهشگر تاریخ پزشکی و عضو هیأتعلمی فرهنگستان علوم پزشکی در سالن کتابخانه مرکز پژوهشی میراث مکتوب برگزار شد. در این نشست که با پخش فیلم کوتاهی همراه بود، مسعود عرفانیان، سرمد قباد و حمیدرضا نمازی از دوستان عزیزی سخنانی را درباره وی بیان کردند.
عزیزی در حملات اخیر اسرائیل به ایران هنگام عبور از خیابان تجریش در اثر انفجار جان سپرد. او حوالی میدان تجریش تهران مشغول صحبت با تلفن بود که ناگهان انفجاری رخ داد. همکارش که پشت تلفن بود هرچه تماس گرفت دیگر نتوانست ارتباطی با او برقرار کند. روز بعد پیکرش را ۵۰۰ متر دورتر از محل انفجار پیدا کردند و دو روز بعدش، جسد شناسایی شد.
من زندگی را دوست داشتم!
ابراهیم رزمپا، دبیر انجمن متخصصان گوش و حلق و بینی و از همکاران و دوستان نزدیک دکتر عزیزی میگوید که او بسیار مظلوم شهید شد و مظلوم هم پیدا شد. او اهل فسا در استان فارس بود. دوره پزشکی عمومی را در دانشگاه شیراز گذرانده و دوره تخصص را در دانشگاه علوم پزشکی ایران گذرانده بود. متأهل و دارای یک فرزند دختر است. دخترش فوقتخصص دامپزشکی و ساکن کاناداست که به دلیل شرایط نتوانسته خودش را به تهران برساند. نه کسی از خارج ایران میتواند به تهران بیایید و نه کسی از شهرستان. دکتر عزیزی از فرهیختگان حوزه گوش و حلق و بینی بود. مورخ و ژورنالیست بود، مقالات زیادی داشت. عضو هیئتعلمی فرهنگستان علوم پزشکی و مسئول مجله پزشکی این فرهنگستان بود. او مدتی سردبیر مجله «آوای دوست» انجمن گوش و حلق و بینی بود. فردی بسیار فعال و مورد اعتماد بود. در تهران مطب داشت و در بیمارستان میلاد هم فعالیت میکرد. او سوم اردیبهشتماه و پیش از انجام یک عمل جراحی، وصیت خود را اینگونه نوشته است: «بسیار سعادتمند بودم که در میان شما عزیزان، خانواده مهربان، همسر و دختر مهربانم و خویشاوندان گرانقدر و دوستان عزیزتر از جان بودم. اگر به هر دلیلی از این عمل جراحی جان به در نبردم، دوست دارم پیکر ناچیز مرا، به دانشکده پزشکی تهران یا شیراز بدهند تا دانشجویان عزیز پزشکی از آن علم تشریح بیاموزند و در صورت امکان، از بافتهای آن برای نیازمندان استفاده کنند. من زندگی را دوست داشتم! اما به عنوان پزشک خوب میدانم که سرانجام این کالبد بیولوژیک، از کار میایستد.»

کتابی که با همکاری ایرج افشار منتشر شد
در ابتدا دکتر اکبر ایرانی با اشاره به خاطره دیدار با عزیزی گفت: اوائل سال ۸۹ بود زندهیاد استاد ایرج افشار امر کردند که به منزلشان بروم. قرار بود دربارۀ چاپ نسخهای صحبت کنیم. وارد شدم دیدم دکتر محمدحسین عزیزی، متخصص گوش و حلق و بینی مشغول گرفتن فشار خون استاد هستند. این دیدار موجب آشنایی عمیق من شد. مطب داشت و در بیمارستان میلاد هم خدمت میکرد. چندباری برای معاینه در ساختمان امیر خیابان پاسداران خدمتشان رسیدم و هربار بحثهای مفصلی درباره کتاب و تحقیق و نشر میکردیم. خیلی زود ارادتم به این پزشک فرهیخته فزونی گرفت. دریافتم که کتابهای متعدد درباره تاریخ پزشکی و پزشکان شیراز و… تألیف کرده است. کتابی هم با عنوان پزشکی در قلمرو فرهنگ و هنر با همکاری مرحوم افشار چاپ کرد. سلسله مقالات و نقد و معرفی کتاب مینوشت با عنوان «کهنه کتاب، کتابها، نشریهها، مدارک و عکسهای قدیمی» که در مجله وزین نقد و بررسی کتاب منتشر میشد. چندین سفرنامه قلمی کرد و مقالاتی هم در حوزه تخصصی خود گوش و حلق و بینی به یادگار گذاشت.
دکتر عزیزی اهل فسای استان فارس بود. دوره پزشکی عمومی را در دانشگاه شیراز گذراند و دوره تخصصیاش را در دانشگاه علوم پزشکی ایران سپری کرد. او از فرهیختگان حوزه گوش و حلق و بینی بود. عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم پزشکی و مسئول مجله پزشکی این فرهنگستان بود. مدتی هم سردبیر مجله «آوای دوست» انجمن گوش و حلق و بینی ایران بود. پزشکی بود که تحقیق و تألیف کار دل او بود. فردی پرکار، شیفته مطالعه و پژوهش و در نوشتن بسیار خوشقلم بود. او انسانی نجیب، خوشرو، فروتن و شریف بود.

انتشار «ماجرای ما و بیماران» در فضای مجازی
مسعود عرفانیان از دوستان عزیزی و متخصص زبان روسی و مباحث ماورالنهر گفت: دوستی من و عزیزی به ۱۸ و ۱۹ سال پیش در فرهنگستان علوم پزشکی بازمیگردد، قرار بود طرحی به نام پزشکی ایران و اسلام کار شود و این سرآغاز آشنایی من با دکتر عزیزی بود.
وی افزود: عزیزی انسان بسیار شریفی بود و ویژگیهای اخلاقی بسیار خوبی داشت. به تاریخ، شعر و نویسندگی دلبسته بود. او در جنگ تحمیلی هشت ساله به جبهه میرود و زخمی هم میشود اما در طول این سالها نشنیدم که در جایی این مساله را بازگو کند که مجروح شده باشد.
عرفانیان ادامه داد: عزیزی به سفر علاقهمند بود و هر مسافرتی که میرفت شرح آن را به شکل سفرنامه مینوشت و به نشریات برای چاپ میداد. او کار نوشتن را با مجله بخارا آغاز کرده بود و همچنین همکاری قلمی با مجله پیمان، جهان کتاب و… داشت.
وی افزود: او جنس طباطبش متفاوت بود زمانی که بیماری به مطبش مراجعه میکرد و اتفاقهایی که بین خود و بیمار صورت میگرفت همه را یادداشت میکرد و با عنوان «ماجرای ما و بیماران» در فضای مجازی به اشتراک میگذاشت.
عرفانیان گفت: پاسداشت بزرگان، استادان و مشاهیر تاریخ، فرهنگ و ادب ایران برای عزیزی اهمیت بسیاری داشت و فعالیتهای علمی همواره سرلوحه زندگیاش بود.

عشق به هنر پزشکی عشق به بشریت است
سپس سرمد قباد، متخصص ستون فقرات و از دوستان عزیزی گفت: او چندین کتاب از مشاهیر و اهل فرهنگ داشت. از فرهیختگان علم پزشکی و از علاقهمندان جان نثار ایران و فرهنگ و تاریخ ایران بود. همواره در گوشهای آرام مینشست و مشغول یادداشتبرداری برای کتابهایش بود.
وی ادامه داد: بیش از ۱۶۰ مقاله در نشریات فارسیزبان و بینالمللی از او چاپ شده است. مقالات او در گیلان ما، رهاورد گیل، حافظ، همشهری، شرق، نیمنگاه شیراز و… چاپ شده است. او مسئول مجله انگلیسی فرهنگستان علوم بود. عزیزی مجله پزشکی بیمارستان ایرانی را در دبی منتشر میکرد و پس از بازگشت به ایران از سال ۸۱ مشغول کار طباطبت بود.
قباد افزود: کتاب مهمی که از او به چاپ رسیده و زحمت بسیاری برای نگارش این کتاب کشید «پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر» نام داشت که توسط انتشارات میر و ماه منتشر شده است. وی در این کتاب به این نکته اشاره کرده است که در این کتاب شرح مختصری از احوال و آثار شماری از پزشکان، دندان پزشکان و داروسازان معاصر ایران از دارالفنون به بعد آمده است. ملاک اصلی گزینش این شخصیتها آن بوده است که علاوه بر پرداختن به پزشکی، در عرصه هنر و ادبیات، نیز نقش بارزی داشته باشند.
سپس مینویسد: پزشکی نوین حوالی سال های ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ م در اروپا شکل گرفت و پزشکی نوین در ایران ۱۵۸ سال پیش با تأسیس دارالفنون (۱۲۶۸ ق / ۱۲۳۰ ش / ۱۸۵۱ م) آغاز شد. دارالفنون به ابتکار اصلاح طلب بزرگ تاریخ ایران، امیرکبیر، بنیان گذاری شد. امیرکبیر را باید به حق پیشگام گسترش دانش پزشکی در ایران برشمرد.
عزیزی در این کتاب از پزشکانی نام می برد که به مراتب عرفانی گرایش داشته اند، پزشکانی که به نویسندگی و پژوهش در مباحث تاریخی پرداخته اند، مانند دکتر فرخ سعیدی که دل به تخت جمشید بسته و توانسته است راهنمای خوبی برای آن بنویسد، پزشکانی که به خاطره نویسی پرداخته اند، مانند دکتر مهدی آذر، دکتر سید ابراهیم چهرازی، پزشکانی که دارای کتابخانه های معتبر و کتاب های نفیس خطی بودند، پزشکانی که در انجمن های ادبی شرکت می کردند. عزیزی همواره به جملهای از بقراط اشاره میکرد: هر که به هنر پزشکی عشق میورزد در آن عشق به بشریت نیز دیده میشود. هنر عشق به انسان، هنر به زمین و عشق به فرهنگ ایران زمین در نهاد وی همواره وجود داشت. کتاب دیگری که از او منتشر شد درباره پیشینه دانشکده پزشکی شیراز

تاریخ پزشکی سرشار از غم و اندوه است
حمیدرضا نمازی، دکترای تخصصی اخلاق پزشکی و از دوستان عزیزی در سخنانی گفت: تاریخ پزشکی با سایر مسائل پزشکی فرق دارد. تاریخ پزشکی سرشار از غم و اندوه است. این جنس از تاریخ پزشکی در تاریخنگاری گنجانده میشود. عزیزی میدانست که پرداختن به تاریخ پزشکی چقدر مهم بود.
وی افزود: متن اول تولید کردن کار دکتر عزیزی بود. او مطرح کرد که ابوالقاسم بختیار که بود. ابوالقاسم بختیار به عنوان یکی از نخستین دانشآموختگان ایرانی در پزشکی در آمریکا بود که در سن ۵۵ سالگی موفق به کسب مدرک پزشکی از آمریکا شد. او از پزشکان پیشگام و فعال در حوزه فعالیتهای علمی و پزشکی است که پس از بازگشت به ایران، خدمات ارزندهای برای توسعه بهداشت، سلامت و علم پزشکی کشور انجام داد. تسلط بختیار در دانش پزشکی و زبانهای خارجه منجر شد نگاه بلندی به تربیت انسانها داشته باشد و تلاش زیادی در زمینه حفظ و اشاعه نام و فرهنگ ایران داشته باشد.
تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، راهاندازی بیمارستان شرکت نفت و در منطقه بختیاری و اقدامات او در زمینه توسعه بهداشت مناطق بختیاری، بنای بیمارستانی خصوصی در تهران، مساعدت و نقش او در راه اندازی و تجهیز سالن تشریح و ساخت فضاهای آموزشی دیگر از خدمات ارزنده و ماندگار این استاد به نام عرصه پزشکی است که به پاس این خدمات ارزنده، سالن تشریح دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به نام ایشان نامگذاری شده است. از مسئولیتهای دیگر ایشان میتوان به ریاست دپارتمان آناتومی دانشکده پزشکی، معلم تشریح اعم از کالبدشناسی یا کالبدشکافی اشاره کرد.
وی افزود: پروفسور ساموئل رهبر را عزیزی به همه شناساند. او پژوهشگر پرآوزاهی ایران در زمینهی هموگلوبین و فرآیند پیوند قندها به این مولکول بود. او دکترای تخصصی ایمنیشناسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد و آزمایشگاه پژوهشی هموگلوبین را در همین دانشگاه راهاندازی کرد. کشف پروفسور رهبر، یعنی افزایش مقدار هموگلوبین گلیکوزیله در افراد دیابتی، امروزه چراغ راه میلیونها پزشک و بیمار دیابتی است.
در این جلسه دکتر ژاله آموزگار درباره کتاب «باز هم ایران» که مجموعه سخنرانیهایش در سالهای اخیر است چند جملهای سخن گفت. همچنین دکتر محمود عابدی درباره دیوان رفیعالدین مسعود لمبانی که به تازگی با تصحیح او به چاپ رسیده به صورت کوتاه توضیحاتی ارائه کرد.
سپس دکتر محمد ساکت شعری را درباره حمله اسرائیل به ایران خواند. شعرخوانی دکتر قدمعلی سرامی و محمدحسین باتمان غلیچ از بخشهای دیگر محفل ماهانه تیرماه ۱۴۰۴ مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب بود.
همچنین دکتر ایرانی در این جلسه از برگزاری جلسه رونمایی کتاب غوغای تبریز در ایام سالگرد امضای فرمان مشروطه در تبریز، برگزاری همایش ملی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» در بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو از سوی دانشگاه تبریز، مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، و با همکاری چند نهاد و مؤسسه علمی و فرهنگی دیگر در مهرماه ۱۴۰۴ در تبریز، و برگزاری نشست یادبودی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ۴۰ نفر از اهالی فرهنگ درگذشته در ایام جنگ تحمیلی اخیر در روز سهشنبه ۳۰ تیرماه ساعت ۱۰ تا ۱۲ در تالار وحدت، خبر داد.
نظر شما