سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی؛ نرگس عشقی و سمیه حمیدی نویسندگان کتابهای «نقاشی قهوهخانهای به روایت منصور عباسی» و «نقاشی قهوهخانهای به روایت محمدرضا حسینی» هستند. هر دو کتاب با موضوع نقاشی قهوهخانهای به روایت یکی از اساتید نقاشی این سبک در زمینه تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر عامه به رشته تحریر درآمدهاست. بعد از انتشار کتاب دوم به روایت محمدرضا حسینی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و مصاحبه با این استاد نقاشی این بار گفتوگویی داشتیم با نویسندگان این کتاب درباره دغدغه آنها درمورد نقاشی قهوهخانهای آنچه میخوانید شرح این گفتو گو است.
چه دغدغهای باعث شد سراغ موضوع نقاشی قهوهخانهای بروید؟
حمیدی: انگیزه اصلیام این بود که به سراغ هنری بروم که تماماً ایرانی است؛ هنری برخاسته از دل جامعۀ ما، نه وارداتی. در واقع میتوان گفت نقاشی قهوهخانهای بخشی از حافظه تصویری مردم ایران به شمار میرود که متأسفانه در حال فراموشی است. هدف آن بود که نقاشی قهوهخانهای، با همۀ ویژگیها و ارزشهایش، بار دیگر در معرض دید قرار گیرد و اهمیت فرهنگی، تاریخی و هنری آن برجسته شود. خوشبختانه این امر با همکاری دوست و همکار گرامی، نرگس عشقی، که خود از نقاشان قهوهخانهای است، و با حمایت مؤسسۀ نگارستان اندیشه به مدیریت آقای دکتر صادق حیدرینیا، تحقق یافت و این مجموعه تهیه شد.
عشقی: این ماجرا به سالهای قبل بازمیگردد، زمانیکه من دانشجوی ارشد ایرانشناسی در بنیاد ایرانشناسی بودم و از موزۀ نقاشی قهوهخانهای بنیاد دیدن کردم. مجموعهای که دکتر حبیبی گردآوری کردند بسیار دیدنی است. مدتی بعد در پیادهگردیهایم در منطقۀ شمیران با استاد منصور عباسی آشنا شدم و چون از کودکی نقاشی میکردم به این سبک علاقهمند شدم و شروع به کار کردم. به مرور، آشنایی بیشتر با این نقاشی و نقاشان آن و رنجهایی که در طی انجام آن کشیدهاند و در نهایت ناشناخته ماندن آنها، همچنین نبودن منبعی که از سبک و سیاق این نقاشی و نقاشان آن بگوید من را بر آن داشت تا با همراهی دوست عزیزم، سمیه حمیدی، به تدوین مجموعهای روی آوریم تا علاوهبر آشنایی با نقاشان قهوهخانهای که در قید حیات هستند هرچند تعدادشان بسیار اندک است به روش کار آنها در کشیدن نقاشی بپردازیم و رسالت خود را در ماندگاری این افراد و آثار ایشان به انجام برسانیم.
آثار منصور عباسی چه ویژگیهایی دارند؟
حمیدی: این سوال را بهتر است خانم عشقی پاسخ دهند.
عشقی: مهمترین ویژگی که آثار استاد منصور عباسی دارند، اثر قلم است. یعنی استاد عباسی قلم ویژه خودشان را در به نقش کشیدن آثارشان دارند. البته این ویژگی تمام نقاشان است، اما با توجه لرزش دست استاد که سالهاست گریبانگیر آن هستند، اثر قلم ایشان شیرین و گیراست و بسیار به دل مینشیند، بهصورتیکه بدون اینکه از اصول و ضوابط نقاشی قهوهخانهای عدول کنند، سبک و قلم خودشان را پیاده میکنند. هرکسی در نقاشی قهوهخانهای، قلمشناس باشد، متوجه منظور من میشود.
بیشتر بخوانید:
- نقاشی قهوهخانهای در گذشته حکم رسانه را داشت
- اپرای «عاشورا» اثری مدرن در امتداد تاریخ است / مرثیه محتشم کاشانی ارزشهای دراماتیکی برای روایت دارد
چه ویژگیهایی نقاشی قهوهخانهای را از سایر سبکهای هنری ایرانی متمایز میکند؟
حمیدی: ویژگی اصلی نقاشی قهوهخانهای پیوند عمیق با آن هویت ایرانی است؛ بهگونهایکه در آن، تصویر قهرمانان شاهنامه، صحنههای مذهبی مانند قیام عاشورا، روایتهای عرفانی، داستانهای عامیانه و موضوعات مربوط به زندگی روزمره مردم بازتاب یافته است. از اینرو، میتوان گفت که این سبک از نقاشی نه فقط یک ابزار هنری، بلکه رسانهای مهم برای حفظ و انتقال بخشهایی از هویت تاریخی و فرهنگی ایرانیان است.
عشقی: روایتگری و تلاش برای یادآوری داستانها و نگهداری آنچه در گذشته مانده و باید به آینده برسد. در عین حال دربند نبودن و رهایی در آنچه میخواهد بازگو کند، ویژگی ممتاز آن است.
نقاشی قهوهخانهای در ذهن عموم مردم با قصههای مذهبی و حماسی گره خورده؛ این هنر چقدر بازتابدهنده فرهنگ عامه بوده است؟
حمیدی: نقاشی قهوهخانهای از دل فرهنگ عامه برخاسته و هنری مردمی است که در فضای قهوهخانهها شکل گرفت و مخاطب آن توده مردم بودند. از آنجایی که بسیاری از مخاطبان سواد خواندن و نوشتن نداشتند، تصویر جای متن را میگرفت و نقاش روایت را منتقل میکرد. در واقع میتوان گفت که این سبک از نقاشی روایتمحور است؛ روایتهای مذهبی، حماسی و عامیانه که از طریق سنت شفاهی به مردم منتقل شدهبود و حالا از زبان نقالان گفته میشد. به همین دلیل میتوان گفت نقاشی قهوهخانهای یکی از صادقانهترین آینههای فرهنگ عامه به شمار میآید.
عشقی: نقاشی قهوهخانهای از مردم به عرصه وجود آمده و در میان مردم رشد پیدا کرده، ناگریز، خواستهها و افکار و وابستگیهای آنان را بازتاب میدهد.

این سبک نقاشی چقدر به سنتهای شفاهی مثل نقالی وابسته بودهاست؟
حمیدی: همانطور که گفتهشد نقاشی قهوهخانهای ارتباطی نزدیک و ریشهداری با سنتهای شفاهی، بهویژه نقالی دارد. نقاش، نقال و مخاطب همگی از میان مردم بودند و میان آنان، نوعی آشنایی و درک مشترک از داستانهایی که در نقاشیها به تصویر درمیآمد وجود داشت. در مواردی نقاشی و نقالی همزمان اجرا میشدند یا یکدیگر را کامل میکردند، تصویر زمینهای برای روایت نقال آماده میکرد و روایتِ نقال تصویر را زندهتر میساخت، بنابراین این سبک نقاشی نهتنها بازتاب سنتهای شفاهی است بلکه خود نیز نقش مؤثری در تداوم و انتقال آنها داشته است.
عشقی: درگذشته به مقدار زیادی وابسته بوده، اما در حال حاضر که سنت نقالی در قهوهخانهها به اجرا درنمیآید و حال و هوای گذشته وجود ندارد، نقاشی قهوه خانهای به صورت مستقل عمل میکند، حتی اندازۀ آثار به بزرگی ابعاد گذشته نیست و نقاشی قهوهخانهای عمدتاً بر روی بومهای کوچک کشیده میشود.
آیا نقاشی قهوهخانهای فقط یک گونه سنتی است یا امروز هم قابلیت حضور و آفرینش را دارد؟
حمیدی: با ظهور رسانههای تصویری نوین، کارکرد نقاشی قهوهخانهای دچار تغییر شد. این هنر در گذشته یکی از ابزارهای اصلی روایت بصری در فضاهای عمومی همچون قهوهخانهها بود و مخاطبان خود را نیز در همان محیطها مییافت. اما بهتدریج، با گسترش رسانههای جدید، کارکرد ارتباطی و رسانهای خود را تا حد زیادی از دست داد. برای اینکه در زمانۀ امروز نیز کارکرد داشته باشد، باید هم اصالت آن حفظ شود و هم راههای تازهای برای نمایش آن پیدا شود. میتوان این هنر را در فضاهایی نشان داد که حالوهوای سنتی آن را زنده میکنند، مانند نمایشگاههایی همراه با نقالی یا روایت. همچنین آموزش و معرفی این سبک در رسانهها و مدارس میتواند به حفظ آن کمک کند. استفاده از این نقاشی در فیلم یا انیمیشن هم ممکن است، بهشرط آنکه به سبک و محتوای اصلی آن لطمه نزند.
عشقی: نقاشی قهوهخانهای گونهای سنتی است که قابلیت حضور دارد. اما اگر از چهارچوبهایش فراتر برود دیگر نقاشی قهوهخانهای نیست، باید در عین احترام به سنتی بودنش در زمان حال از آن بهره برد.
این کتابها برای احیای نقاشی قهوهخانهای چه نقشی میتواند داشته باشد؟
حمیدی: این کتاب، که جلد نخست آن به روایت منصور عباسی اختصاص دارد و جلد دوم آن نیز به روایت محمدرضا حسینی، تلاشی است در جهت مستندسازی یکی از مهمترین سبکهای هنر عامه در ایران. هدف این مجموعه، ثبت فرایند خلق و نگهداری نقاشی قهوهخانهای و همچنین معرفی عناصر بصری، مواد و ابزارهای موردِ استفاده در آن است. در واقع، این کتاب کوششی است برای مکتوب کردن هنری که تاکنون عمدتاً در بستر سنت شفاهی منتقل میشده است. با ثبت گفتوگوها، خاطرات، تکنیکها و جزئیات تجربی هنرمندان، امید میرود کتاب نقاشی قهوهخانهای زمینهای برای شناخت دقیقتر، بازآفرینی و احیای این هنر فراهم کند. انتشار تدریجی این مجموعه، امکان بررسی تطبیقی آثار و شیوههای گوناگون در میان نسلهای مختلف نقاشان قهوهخانهای را نیز فراهم میسازد و میتواند در حفظ و انتقال این میراث تصویری نقشی مؤثر ایفا کند.
عشقی: این کتاب آگاهیدهنده است و قاعدتاً اگر کسی که بخواهد از زیر و بم نقاشان و نگاهشان و هنر و سبکشان مطلع شود، به این مجموعه رجوع میکند. نکاتی که در این مجموعه کتاب گفته شده و سبک نگارش آن بهگونه ای است که گویی نقاش روبهروی خواننده ما نشسته و با ما صحبت میکند، چراکه متن تاریخ شفاهی است و همین ویژگی، به آن زندهبودن و تازگی میبخشد.
نظر شما