سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «جاهطلبی اخلاقی» رودگر برگمن دعوتی روشن و بیپرواست برای کسانی که در دنیای شیک و پرسود مشاغل شرکتی گیر افتادهاند تا دل به راهی متفاوت بسپارند: مسیری که به جای هدفهای مالی، خواهان اثری واقعی و ماندگار بر جهان است.
برگمن از همان ابتدا آب پاکی را روی دست خواننده میریزد و اعلام میکند: «این کتاب خودیاری نیست.» گرچه ظاهر و ساختار کتاب ممکن است یادآور آثار انگیزشی معمول باشد—از جملات قاطع و چاپ درشت گرفته تا فهرستها و نمودارهای رنگارنگ—اما لایههای عمیقتری زیر این ظاهر نهفته است.
برگمن، مورخ جوان هلندی که شبکه تد او را یکی از متفکران مورد توجه اروپا خوانده، حرفش را با واقعیات آغاز میکند: احساس پوچی و بیمعناییای که بسیاری از متخصصان جوان با وجود موفقیتهای ظاهری و دستمزدهای چشمگیر تجربه میکنند. از دیدگاه او، «جاهطلبی اخلاقی» به معنای کاربرد مهارتهای تخصصی و منابع شخصی برای بهبود واقعی زندگی انسانها و حتی دیگر گونههای زنده است.
به باور او تغییر واقعی زمانی رخ میدهد که نمونههای عینی و داستانهای ملموسی از اثرگذاری موفق دیده شود. نمونههایی مثل پناه دادن به یهودیان در فرانسه و هلند دوران جنگ، یا مبارزات کسانی که فساد شرکتهای بزرگ آمریکا را افشا کردند. او روایتهایی زنده از فعالانی مانند رالف نیدر، چهره نامآشنای جنبشهای اجتماعی آمریکا را بازگو میکند و بر اهمیت مسئولیتپذیری و پرورش رهبران تازه تأکید دارد، نه صرفاً افزایش شمار پیروان. برگمن نقل میکند: «وظیفه رهبری، پرورش رهبران بیشتر است، نه جذب پیروان بیشتر.»
در عین حال، نویسنده نگاه دقیقی به برخی جریانهای نیکوکاری مدرن مثل «نوعدوستی مؤثر» دارد؛ جریانی که گاه عمل را فدای محاسبات عددی کرده و بحث درباره اینکه «اگر ثروتمندتر بودم، چه میشد» را جایگزین اقدام کرده است. برگمن روشن مینویسد: نیت خوب، اگر به عمل مؤثر نینجامد، ارزش چندانی ندارد و نباید پاکی نیت بهانهای برای بیاثری شود.
او بر اهمیت شناخت واقعی مسائل و خودداری از کمالگرایی تأکید میکند. از نظر برگمن، نباید منتظر ماند تا همه شرایط دلخواه مهیا شود یا همه افراد کاملاً همعقیده باشند. نمونههایی تاریخی—از لغو بردهداری و مبارزات حقوق مدنی گرفته تا تحریم اتوبوسرانی مونتگومری—نشان میدهد که تغییر پایدار به مشارکت، انعطاف و همکاری بر سر اصول بنیادین نیاز دارد.
در همان حال، برگمن واقعبینانه هشدار میدهد که اگر تنها منتظر باشیم دیگران همه ارزشهای ما را بپذیرند، عملاً هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. او تأکید میکند گاهی باید میان آرمان و واقعیت تعادل برقرار کرد و هوشمندانه پیش رفت.
کتاب بر فرصتها و دغدغههای نسل جوان تحصیلکرده تمرکز زیادی دارد و مضمون اصلی آن این است که تلاش برای اثرگذاری اجتماعی باید همسو با پذیرش ضعفها، خستگیها و شکستهای انسانی باشد. برگمن بارها یادآوری میکند که هیچکس مقدس یا معصوم نیست و اسطورهسازی از فعالان اجتماعی، تنها راه را برای عمل جمعی دشوار میکند.
در نهایت، پیام «جاهطلبی اخلاقی» این است که حتی کوچکترین اقدام واقعبینانه در راستای بهبود جهان، ارزشمند است—حتی اگر به بزرگی رویاهایمان نباشد. کتاب خوشبین است اما سادهانگاری نمیکند؛ تأکید دارد که همین احساس «من نمیتوانم تغییر ایجاد کنم» اگر ریشه بدواند، بزرگترین مانع کنش جمعی خواهد بود.
پرسش این است: آیا امید برگمن برای تغییر، بیش از حد خوشبینانه است؟ شاید. اما او به درستی یادآور میشود که همه حرکتهای بزرگ با آرمانگرایی آغاز شدهاند.
منبع: گاردین ۲۳ آوریل ۲۰۲۵
نظر شما