سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مفهوم وطن در زبان فارسی به طور کلی به زادگاه، سرزمین مادری، یا کشوری که فرد در آن متولد شده یا با آن احساس تعلق و وابستگی عمیقی دارد اشاره میکند. این مفهوم میتواند ابعاد مختلفی از جمله جغرافیایی، فرهنگی، و تاریخی را در بر بگیرد و در طول زمان و در فرهنگهای مختلف معانی متنوعی به خود گرفته است. در پویش به نام وطن با محمدمهدی سیدناصری مولف کتاب «الی کوهن، جاسوسی از اسرائیل» به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
درباره مفهوم وطن شرحی بیان کنید.
«وطن» مفهومی فراتر از جغرافیا و مرزهای قراردادی است؛ وطن در حقیقت یک «بافت پیچیده معنوی» است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، زبان، آداب و رسوم، خاطرههای جمعی و حتی باورهای دینی و اسطورهای یک ملت دارد. وطن صرفاً قطعهای از زمین نیست، بلکه «خانه بزرگ» یک ملت است که شخصیت و هویت فردی و جمعی در آن شکل میگیرد. بهبیان دیگر، وطن پیوندی درونی و عاطفی میان انسان و خاکی است که در آن متولد میشود، رشد میکند و میراث فرهنگی و تاریخی خود را دریافت میکند. این پیوند، نوعی احساس تعلق عمیق ایجاد میکند که مبنای فداکاری، همبستگی اجتماعی و پایداری ملی میشود.
اهمیت مفهوم وطن در تاریخ ما از چه زمانی آغاز شد؟
عشق به خاک و دیار، ریشهای کهن در تاریخ ایران دارد و محدود به دوران مدرن یا مفاهیم جدید سیاسی نیست. از دوران هخامنشیان، با سنگنوشتههای کوروش و داریوش، میبینیم که مفهوم پاسداری از سرزمین و رعایت حرمت اقوام تحت حاکمیت، جایگاه والایی داشته است. در شاهنامه فردوسی نیز وطندوستی بهعنوان فضیلتی بنیادین و حتی مقدس معرفی میشود؛ او وطن را همسنگ با شرف، عزت و آزادگی میداند.
با این حال، مفهوم مدرنتر وطن بهمعنای امروزین آن، همزمان با دوران مشروطه و نفوذ اندیشههای ناسیونالیستی قرن نوزدهم اروپا، در ایران برجستهتر شد. در این دوران، «وطن» بهعنوان یک هویت سیاسی و فرهنگی مستقل، نقطه تمرکز مطالبات آزادیخواهانه و ضداستعماری قرار گرفت و از یک پیوند عاطفی به یک آرمان مشترک ملی ارتقا یافت.
اینکه ناسیونالیسم مفهومی جدید است، آیا اینگونه است که در قدیم مردم به وطن خویش علاقه نداشتند؟
در گذشته، مفهوم «ملت» و «دولت-ملت» به شکل مدرن وجود نداشت؛ مردم بیشتر به قبیله، ایل، شهر یا پادشاهی محلی خود وابسته بودند. اما این بههیچوجه بهمعنای فقدان حس دلبستگی به سرزمین نبود. مردم همیشه برای خاکی که در آن زندگی میکردند، ارزش و حرمت قائل بودند.
تفاوت اصلی در سطح «آگاهی جمعی» و «تنظیم ساختار سیاسی» است. ناسیونالیسم، بهعنوان ایدئولوژی مدرن، بر ساختن یک هویت ملی واحد و یکپارچه و ایجاد دولت-ملت مستقل تاکید دارد. در حالی که در دوران پیشامدرن، هویتها بیشتر محلی، دینی یا طبقاتی بود و هنوز ایده یک ملت یکپارچه در قالب مرزهای مشخص و حاکمیت ملی شکل نگرفته بود. بنابراین، علاقه به وطن همیشه وجود داشته، اما چارچوب مفهومی و سیاسی آن در دوران مدرن تغییر کرده و شفافتر شده است.

تفاوت ملیگرایی با وطندوستی چیست؟
وطندوستی (Patriotism) یک احساس طبیعی، انسانی و اغلب اخلاقی است که ریشه در عشق به خاک، مردم، فرهنگ و میراث تاریخی دارد. وطندوست، کسی است که به پیشرفت سرزمین خود کمک میکند، از مصالح ملی دفاع میکند، اما همزمان به حقوق سایر ملتها و ارزشهای انسانی احترام میگذارد.
ملیگرایی (Nationalism) اما یک ایدئولوژی سیاسی است که بر برتری یا اولویت مطلق منافع ملت خود تاکید دارد. ملیگرایی میتواند مثبت باشد، اما در بسیاری از مواقع، به اشکال افراطی و انحصارطلبانه تبدیل میشود که حتی به دشمنی با دیگر ملتها میانجامد. بهبیان دیگر، وطندوستی میتواند اخلاقی و سازنده باشد، در حالی که ملیگرایی، بهویژه در صورت افراط، میتواند تخریبگر و ناقض اصول همزیستی مسالمتآمیز باشد.
در روزگار ما وطندوستی قابل دفاع چگونه است؟
امروز، وطندوستی معقول و قابل دفاع، وطندوستیای است که با ارزشهای جهانشمول حقوق بشر، دموکراسی و صلح همراه باشد. یعنی فرد یا جامعه، در عین وفاداری به منافع ملی و حفظ هویت فرهنگی، درهای تعامل، همزیستی و احترام به کرامت انسانی را نبندد. وطندوستی امروز باید با عدالت اجتماعی، حمایت از محیط زیست، پاسداری از میراث فرهنگی و تلاش برای پیشرفت علمی و اقتصادی کشور همراه باشد. این شکل از وطندوستی، تعصب کور را رد میکند و به جای نفرتپراکنی، بر همبستگی، همدلی و مسئولیتپذیری اجتماعی تاکید دارد.
چه شکلهایی از وطندوستی مذموم است؟
شکلهای مذموم وطندوستی، آنهایی هستند که به انزواطلبی، دشمنی با ملتهای دیگر، برتریجویی قومی یا نژادی، نقض حقوق اقلیتها یا سرکوب مخالفان داخلی منتهی میشوند. افراطگرایی ملی، استفاده ابزاری از وطندوستی برای سرکوب آزادیهای فردی، مشروعیتبخشی به خشونت یا اشغالگری و ایجاد فضای «ما در برابر آنها»، همه از اشکال خطرناک و مذموم وطندوستی محسوب میشوند. در این موارد، وطندوستی به ابزاری برای تحمیل قدرت، فریب افکار عمومی یا حتی مشروعیتبخشی به جنگ و خشونت تبدیل میشود، که کاملاً با اصول انسانی و اخلاقی در تضاد است.
وطندوستی چه زمانی ارزشمند است؟
در دنیای امروز، وطن نه تنها یک مرز جغرافیایی، بلکه یک موجود زنده فرهنگی و تاریخی است که باید با آگاهی، عشق و تعهد صیانت شود. وطندوستی زمانی ارزشمند است که همراه با عدالت، صلح و کرامت انسانی باشد و خطرناک میشود آنگاه که بهانهای برای نفرت و انحصارطلبی شود.
نظر شما