سرویس تاریخ خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیاوش پارسامنش- کتاب «تیمورتاش» تحقیق و نگارش باقر عاقلی از سوی انتشارات بدرقه جاویدان به بازار کتاب آمده است. این کتاب در هشت فصل به موضوعاتی همچون دوران کودکی و نوجوانی، ورود به صحنه سیاست، دوران تلاش و شهرت، سردار معظم و مجلس چهارم، مجلس سرنوشتساز، تیمورتاش وزیر مقتدر دربار پهلوی، برکناری و محاکمه تیمورتاش و عبدالحسین تیمورتاش در آئینه تاریخ پرداخته شده است.
پرداختن به شخصیت تیمورتاش از مقدمه کتاب با این جمله آغاز میشود که درباره عبدالحسین تیمورتاش یکی از بنیانگذاران سلسله پهلوی و اولین وزیر مقتدر دربار رضاشاه و بزرگترین ناطق پارلمانی عصر مشروطیت سخن بسیار است. در مطبوعات اولین دهه سلطنت محمدرضا پهلوی، شرح زندگانی تیمورتاش به صورت پراکنده و به عناوین مختلف انتشار مییافت ولی هرگز کتاب مستقلی که حاوی شرح زندگانی و بازیگریهای او در عرصه سیاست بوده باشد نوشته نشد، از این روی جا داشت بررسی همه جانبهای دربارهاش به عمل آمده و کتابی تنظیم شود، اکنون کتابی که در پیش روی دارید شرح زندگی او است.
عبدالحسین تیمورتاش که قبل از اخذ نام خانوادگی ملقب به معززالملک و بعد سردار معظم خراسانی شد، پس از استبداد صغیر وارد معرکه سیاست شد و از طرف مردم خراسان به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد.
در این کتاب آنچه در زندگی او گذشته است ذکر شد و آنچه را که دیگران دربارهاش آوردهاند بدان استناد شده، ولی داوری نهایی درباره او با خوانندگان ارجمند خواهد بود.
دوران کودکی و جوانی
عبدالحسین تیمورتاش ملقب به (معززالملک- سردار معظم خراسانی) در حدود ۱۲۶۰ متولد شد. پدرش کریمدادخان به ترتیب لقب معززالملک و امیرمنظم داشت. کریمداد در جوانی وارد دستگاه یارمحمدخان سهامالدوله بجنوردی مرزدار و ملاک بزرگ شمال غربی خراسان شد و چون از خوانین نردین بود مورد توجه سهامالدوله واقع شد و ترقی کرد و سرانجام پیشکار او شد.
یار محمدخان از اواسط سلطنت ناصرالدینشاه به حکومت بجنورد و توابع منصوب شد و چندی نیز حکومت گرگان با او بود و در زمره افرادی بود که شاه توجه خاصی به او داشت مخصوصاً در حکومت گرگان پس از دفع اشرار ترکمان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و لقب سردار مفخم به او داده شد. یار محمدخان در دوران سلطنت ناصرالدینشاه سالی دو بار برای تقدیم گزارش حوزه ماموریت خود به تهران وارد میشد در این ملاقاتها پیشکشی قابل ملاحظهای به شاه تقدیم میکرد و چون مردی کریمالنفس و بذال و دست و دل باز بود دیگران را نیز از بذل و بخشش خود بینصیب نمیگذارد.
در سال ۱۳۲۱ قمری وقتی عینالدوله به صدارت رسید و خزانه دولت را خالی دید درصدد توازن بودجه برآمد پس از رسیدگیهای مفصل معلوم شد عدهای از حکام به جای اینکه مالیات و خراج خود را به خزانه دولت وارد کنند قسمتی از آن را به بعضی از رجال پرداخته و بقیه را حیف و میل کردهاند از جمله کسانی که این شیوه را به کار برده بودند امیرشوکت الملک علم امیر قائنات بود. عینالدوله امر به احضار امیرشوکت الملک داد ولی امیر قائن فرمان صدراعظم را نادیده گرفته به امارت خود ادامه داد. با صلاحدید مظفرالدینشاه کریمدادخان معززالملک برای حکومت و امیری قائنات تعیین شد و ضمن دستورالعملهایی که برای او صادر شد این بود که امیر شوکتالملک را به تهران اعزام دارد.
ورود به صحنه سیاست
در تیرماه سال ۱۲۸۸ شمسی در تهران حوادثی که از چندی قبل در حال تکوین بود به وقوع پیوست و سرانجام قوای سردار اسعد بختیاری و سپهدار تنکابنی به هم پیوستند و به تهران حمله کردند پس از پنج روز زدوخورد نیروی قزاق به فرماندهی کلنل لیاخف روسی در مقابل مشروطهخواهان عقبنشینی کرد و دست از جنگ کشید و شهر تهران به تسخیر قوای مجاهدین درآمد. محمدعلی شاه و خانواده وی به اتفاق عده زیادی از رجال به سفارت روس واقع در زرگنده متحصن شدند و فردای آن روز فاتحین تهران یک کمیسیون عالی مرکب از ۲۸ نفر تشکیل داده مشغول کار شدند.
دوران تلاش و شهرت
فترت بین مجلس دوم و سوم قریب دو سال به طول انجامید و در این مدت قهرمان ما گاهی در مشهد و زمانی در تهران بو میکشید تا از قافله عقب نیفتد. سرانجام انتخابات کشور شروع شد این بار سردار معظم فرمانده قشون خراسان و نماینده نطاق دوره قبل خود را کاندیدای شهر قوچان کرد و بدون دردسر و مدعی با آراء قابل ملاحظه حدود ۲۵۰۰ رای سر از صندوق قوچان درآورد و وکیل مردم در «دارالشورای ملی» ایران شد. پس از انجام انتخابات اعتبارنامه خود را در جیب نهاده عازم تهران شد و آن را تحویل دبیرخانه مجلس داد و به انتظار افتتاح مجلس نشست و سرانجام انتظار به پایان رسید و روز سیزدهم آذرماه ۱۳۹۳ مجلس با نطق احمدشاه قاجار افتتاح شد و کار قانونگذاری خود را آغاز کرد چند روز اول صرف رسیدگی به اعتبارنامهها شد.
چند اعتبارنامه مورد اعتراض قرار گرفت از جمله این بار هم اعتبارنامه وکیل قوچان با مخالفت مواجه شد وکیل مخالف مدعی بود که فرمانده قشون در حوزه فرماندهی خود حق انتخاب شدن ندارد.
سردار معظم و مجلس چهارم
فرمان انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی در دور اول رئیسالوزرائی میرزا حسن خان وثوقالدوله صادر شد و اعتبار نیمی از حوزهها تامین و برای حکام ارسال شد. در آن روزها به علت اشتعال نائره جنگ بخش وسیعی از کشور در اشغال سربازان و نیروی نظامی خارجیان بود و امکان انجام یک انتخابات سالم و دور از تقلب وجود نداشت لذا دولت درصدد برآمد اولویت انتخابات را به شهرهایی بدهد که خالی از نیروی بیگانگان باشد معالوصف در همان دوران رئیسالوزرائی وثوقالدوله تعدادی از حوزهها وکلاء خود را تعیین کردند. پس از پایان جنگ جهانگیر دوم که دوران زمامداری صمصامالسلطنه بود شتاب انتخابات بیشتر شد. جانشین صمصامالسلطنه، وثوقالدوله بود در این دوره نیز بانتخابات توجه بیشتری شد و با عنایت به این نکته که مذاکراتی محرمانه بین وثوقالدوله رئیسالوزراء و دولت انگلستان در جریان امضا یک قرارداد در میان بود و وثوقالدوله سعی داشت اکثر نمایندگان دوره چهارم انتخاب و در تهران حاضر باشند تا عنداللزوم برای تصویب قرارداد مجلس را افتتاح کند.

مجلس سرنوشتساز
انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در تابستان ۱۳۰۲ در دوران رئیسالوزرائی مشیرالدوله قبل از مسافرت سوم احمدشاه به اروپا صورت گرفت. غیر از انتخابات تهران که در آن آزادی مطلق وجود داشت در تمام شهرستانها نظامیان انتخابات را تحت کنترل شدید داشتند و فقط کاندیداهائی که به تایید کمیته خاصی که در تهران تحت ریاست امیرلشگر خدایار خان رسیده بود از صندوقها بیرون آمدند. سردار معظم خراسانی نیز در این دوره در حالیکه والی کرمان بود از حوزه نیشابور به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد در آبان ماه ۱۳۰۲ احمدشاه در غیاب مجلس فرمان رئیسالوزرائی سردار سپه را صادر کرد و خود عازم اروپا شد.
تیمورتاش وزیر مقتدر دربار پهلوی
رضاخان پهلوی پس از تصمیم مجلس موسسان مبنی بر واگذاری سلطنت دائمی ایران به وی در روز ۲۴ آذرماه ۱۳۰۴ در مجلس شورای ملی حضور یافته و طبق قانون اساسی مراسم تحلیف را به جای آورد و روز بعد بر تخت مرمر جلوس کرده پادشاهی خود را اعلام کرد. با این ترتیب سلطنت ایران نو شد و طبعاً مقامات حساس و کلیدی مملکت باید به افرادی سپرده شود که رضاشاه را در راه رسیدن به هدف کمک و مساعدت کردهاند در بادی امر بایستی تکلیف سه پست مهم و درجه اول تعین شود. این سه پس عبارت بودند از رئیس الوزرائی، ریاست مجلس شورای ملی و وزارت دربار پهلوی.
همانطور که از چندی پیش مشخص شده بود ریاست وزرائی به محمدعلی فروغی واگذار شد و سیدمحمد تدین نایب رئیس اول مجلس هم به ریاست مجلس شورای ملی تعیین شد و وزارت دربار هم نصیب عبدالحسین تیمورتاش همان سردار معظم خراسانی بازیگر ادوار دوم و سوم و چهارم و پنجم مجلس شورای ملی شد.
برکناری و محاکمه تیمورتاش
روز پنجشنبه اول دیماه ۱۳۱۱ تیمورتاش طبق معمول ساعت ۸ بامداد در دفتر کار خود واقع در عمارت وزارت دربار حاضر شد و به انجام کارهای اداری پرداخت. دوبار شکوهالملک رئیس دفتر مخصوص شاه اوامر تازه شاه را به او ابلاغ کرد، تیمورتاش از چندی پیش احساس میکرد نه تنها شاه دیگر به او مهری ندارد بلکه نگاههای غضبآلود و تندیهای بیجای شاه آن هم در جلسات هیات دولت حاکی از عناد و دشمنی خاص شاه نسبت به او است و گاه و بیگاه نزد دوست و بیگانه لب به سخن میگشود و از زحمات خود در گذشته اظهار تاسف میکرد حتی در یک مورد اشاره به شعر فردوسی کرده و گفته بود:
که رستم یکی بود در سیستان / منش کردم آن رستم داستان
در ادامه فصل هشتم کتاب به «عبدالحسین تیمورتاش در آئینه تاریخ» پرداخته شده است. که در این قسمت یادداشتهای خصوصی تیمورتاش، تیمورتاش نویسنده علی دشتی، تیمورتاش و سرانجام دردناک او نویسنده ویپرت بلوشر وزیر مختار آلمان، تیمورتاش در خیمه شببازی نویسنده سعید نفیسی، تیمورتاش وزیر دربار نویسنده مهدی فرخ، تیمورتاش که بود؟ نویسنده عباس اسکندری آورده شده است.

یادداشتهای خصوصی تیمورتاش
...از قراری که میگویند میخواهند از محاکمه کردن من صرفنظر کنند. محاکمهای که گویا مبتنی بر این اصل است که من از بانک ملی مقداری لیره به ۶۰ ریال خریداری کردهام در صورتیکه نرخ رسمی دولتی ۹۰ ریال بوده. من مفهوم حقیقی محاکمات را در میهن خود به خوبی دانسته و میدانم که بیگناهترین و پاکدامنترین ایرانیان را ممکن است هر قاضی و مدعیالعمومی به محض اینکه کمترین فرمانی صادر شد فوراً به سختترین و شدیدترین مجازاتها محکوم سازد- محکومیت در ایران ناشی از مغضوب شدن و تمام عواقب وخیم آن میباشد! از قبیل زندان- فراموشخانه و دخمههای تاریک و غیره- اگر کسی پاکدامن باشد وبیگناه بدین محاکمات جلب گردد بدبختانه هیچ وسیلهای برای اثبات پاکدامنی خود در دست نخواهد داشت.
«تیمورتاش» نویسنده «علی دشتی»
ظهور و سقوط تیمورتاش تقریباً نامترقب و به شکل یک امر ناگهانی روی داد در مدت کوتاه میان خلع احمدشاه و رای مجلس موسسان بر انتصاب رضاشاه به سلطنت آرزومندان به وزارت دربار کم نبودند. دبیر اعظم بهرامی با تقرب و همکاری مداوم پنج ساله و محرمیت کامل با سردار سپه وزیر جنگ و نخستوزیر، آن را قبائی آراسته بر اندام خود تصور میکرد. چراغعلیخان امیراکرم با قرابت نزدیک تصور میکرد این طوق زرین به گردن وی میافتد. بسیاری تصور میکردند محمود جم بدین مقام خواهد رسید. امثال سرلشکر خدایار خان و عدلالملک کم نبودند که چنین سودائی در سر میپختند. اما برای همه یک نوع تازگی و غیرمترقب بود که فرمان بنام تیمورتاش صادر شد. چنانکه نخستوزیری مرحوم مستوفیالممالک، با آن ارتباط نزدیک و ناگسستنی وی با دستگاه سلطنت قاجاریه پس از ارتقاء رضاشاه به تخت سلطنت تعجببرانگیز بود.
«تیمورتاش و سرانجام دردناک او» نویسنده «ویپرت بلوشر وزیرمختار آلمان»
...امتیار نفت جنوب را لغو کردند، تیمورتاش بیش از همه در این کارها موثر بود، معتقد بود از این راه باید عایدات سرشاری به مردم ایران برسد و زندگی خود را قرین رفاه کنند، برای تبلیغ به نفع ایران روانه اروپا شد که در محافل سیاسی و اقتصادی آن سرزمین حق ایران را به کرسی بنشاند. خطایی که وی کرد این بود که کارها را خیلی جدی میگرفت و صمیمانه در کارها میکوشید. در بازگشت به ایران با برخی از دول دیگر وارد مذاکره شده بود که آنها پیشنهادهایی برای بهرهبرداری از نفت ایران بدهند و رقابتی ایجاد شود که انگلیسیها ناچار سهم ایران را بالا ببرند.
در همان زمان معروف ش که در راه کیف اسناد و کاغذهای او را در راهآهن دزدیده بودند و راز فاش شده بود، در هر صورت چون در آن اوج قدرت به ایران بازگشت و آن خدمت نمایان را به این مردم کرده بود به بهانه رفع خستگی و معالجه او را به کرانه دریای خزر فرستادند. چندی آنجا بود و باز بر سر کار خویش بازگشت اما در اندک مدتی ناگهان این مرد را به زندان فرستادند. گرفتار شدن و معزول شدن او در آن روز در جهان انعکاس عجیبی کرد، در سراسر دنیا پیچید و مدتها روزنامههای جهان در این زمینه بحث میکردند. اما آیا علت حقیقی آن را میدانستند؟
سرانجام محاکمه مصنوعی جالبی برای او فراهم کردند. مردی مدعی شد که برای معامله تریاک مبلغی باو رشوه داده است. دلیلی برای این رشوهخواری به جز آنچه وی گفته و در زندان بدان اعتراف کرده بود، نیافتند. مبلغی که میگفتند وی رشوه گرفته است بسیار ناچیز بود و همه میدانستند از مردی که بارها چند برابر این مبلغ را از جیب خود به دیگران بخشیده است این کار ساخته نیست.
در هر صورت به همان محکومیتی که پیش از وقت آشکار بود، گرفتار شد. چندی در زندان ماند. کاراخان معاون کمیسارهای امور خارجه شوروی به بهانهای به ایران آمد. در خانه جعفرقلی خان سردار اسعد بختیاری وزیر جنگ او را منزل دادند. روزی در ضمن بازدید از قسمتهای مختلف ایران تقاضا کرده بود برود زندان را هم ببیند. پیش از آنکه وی به زندان برود تیمورتاش از این جهان رفت.
کتاب «تیمورتاش» تحقیق و نگارش باقر عاقلی با ۴۷۲ صفحه، شمارگان ۳۳۰ نسخه از سوی انتشارات بدرقه جاویدان به بازار کتاب آمده است.
نظر شما